Dictiornary-Farsi | the smoke goes up the chimney | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 117 (6 milliseconds)

English	Persian
the smoke goes up the chimney	دودوازدودکش بالامی رود


Other Matches

smoke	دود
smoke out <idiom>	درمورد چیزی به حقیقت رسیدن
smoke out <idiom>	درمه غلیظ گیر کردن
smoke out	بیرون راندن
smoke	دود کردن دود کشیدن دود دادن
smoke	مه غلیظ
smoke	استعمال دود استعمال دخانیات
smoke	دودکردن دود دادن
smoke	سیگارکشیدن
smoke	دودی رنگ
chimney-can	سر دودکش
chimney	لوله
chimney	تنوره
chimney	بخاری دیواری
chimney	نک
chimney	بخاری
chimney	دودکش
chimney	کوره
chain-smoke	پی در پی سیگار کشیدن
smoke tree	بوته سماق
smoke test	بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
smoke stack	دودکش
smoke screen	پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
smoke screen	پرده دود
smoke proof	ضد دود
smoke proof	غیر قابل نفوذ دود
smoke round	گلوله دودانگیز
smoke pot	جعبه دودانگیز
smoke point	نقطه دود
go up in smoke/flames <idiom>
tactical smoke	دود مصنوعی
tactical smoke	دود استتاری
chain-smoke	سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
to give off smoke	[از خود] دود بیرون دادن
smoke baffle	خروجدود
There is no smoke without fire . <proverb>	هی دودى بدون آتش نیست .
to smoke a pipe	پیپ یا چپق کشیدن
to smoke opium	وافور کشیدن
to smoke opium	تریاک کشیدن
to end in smoke	هیچ شده
to end in smoke	دودشده
I dont smoke at all.	اهل دود نیستم ( دخانیات استعمال نمی کنم )
the smoke culs	درد بصورت مارپیچی بالا می رود
smoke mask	ماسک ضد دود
smoke jack	سیخ گردان
smoke dried	خشکانده بابود
smoke projectile	گلوله دودانگیز
smoke screen	موجب تاریکی وابهام
from smoke into smother	ازچاه بچاله
phase of smoke	مراحل تولید پرده دود یاتشکیل ان
smoke agent	عامل شیمیایی دودانگیز
smoke agent	ماده دودانگیز
smoke blanket	پرده پوشش دود برای استتاراز دید هوایی
smoke candle	جعبه دودزا در گلوله دودانگیز
smoke curtain	پرده دود برای استتار از دیدزمینی
smoke consumption	دودگیری
smoke dried	دودی
smoke consumer	اسباب استفاده از دود برای مصرف درونی ماشین
smoke candle	جعبه حاوی عامل دودانگیز
chimney-bar	[نعل درگاه برای شومینه که اغلب از آهن مسطح به شکل اچ یا تی است.]
chimney-shaft	میله دودکش
chimney-arch	قوس شومینه
chimney-stack	[دودکشی با یک یا دو دور رو آجری]
chimney-back	صفحه پشت بخاری
chimney-stalk	دودکش کوره ای
chimney-tun	دودکش کوره ای
chimney-throat	دود رو دودکش
chimney-top	تاج دودکش [روی بام]
chimney-throat	گلوی دودکش
chimney-waist	کمرگاه دودکش
chimney-breast	[بالای دیوار شومینه به سمت دودکش]
chimney-shaft	ساقه دودکش
chimney-head	[بالای دودکش کوره ای]
chimney-cheek	[کناره باز شومینه]
chimney-corner	[گوشه یا کناره ی عقب نشین بخاری یا شومینه]
chimney-crane	[میله فلزی برای آویزان کردن غذا]
chimney-cricket	[ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
chimney-flue	دود رو شومینه
chimney-hood	سر دودکش
chimney-jamb	[تیر عمودی چارچوب دودکش]
chimney-mantle	[قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
chimney-piece	آذین شومینه
chimney-pot	سر دودکش
chimney-wing	بغله های شومینه
chimney pot	سردودکش
chimney shaft	دودکش کورهای
chimney piece	ارایش روی بخاری
chimney piece	پیش بخاری
chimney flow	سوراخ تنور
chimney flow	دودکش
chimney flashing	درزبندی دودکش
chimney breasts	سینه بخاری
chimney breast	سینه بخاری
chimney stacks	میله دودکش
chimney stacks	دودکش
chimney stack	دودکش
chimney pots	کلاهک دودکش
chimney pots	سردودکش
chimney pot	کلاهک دودکش
chimney stalk	ان قسمت ازدودکش که ازسقف بیرون است
chimney stalk	دودکش کارخانه
chimney sweeper	کسی که دوده لوله بخاری راپاک میکند
chimney connection	دودکشمرتبطکننده
chimney sweeps	کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
chimney sweeps	دودکش پاک کن
chimney sweep	کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
chimney sweep	دودکش پاک کن
telescopic chimney	دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
chimney stack	میله دودکش
lamp chimney	لوله لامپا
factory chimney	دودکش کارخانه
to smoke oneself sick	از بسیاری استعمال دخانیات ناخوش شدن
The smoke rose straight up.	دود راست رفت بالا
smoke bomb discharger	تخلیهبمبدوددار
The chimney doesnt have enough draft .	این دود کش خوب هوانمی کشد
holy cow ! [holy smoke !] <idiom>	اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت