Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
to make a long arm
[برای برداشتن یا گرفتن چیزی دست دراز کردن]
Search result with all words
to make a long story short
<idiom>
قصه را کوتاه کردن
to make a long story short
<idiom>
خلاصه کردن قصه
Other Matches
To make money. To make ones pile.
پول درآوردن ( ساختن )
to make friends
[to make connections]
رابطه پیدا کردن
[با مردم برای هدفی]
Dont be long. Step on it . Dont take long over it . Get a move on.
طولش نده (زود باش )
long little
زنده باد
long little
پاینده باد
it will not take long
نخواهدکشید
it will not take long
طولی
how long since is it?
چندوقت است
it will not take long
مدت زیادی نمیخواهد
long a
مدت مدیدی بعد
long a
مدتهاپس ازان
long course
استخر 05 متر
to say so long to somebody
با کسی خداحافظی کردن
long a go
مدتی پیش
very long
برد خیلی زیاد
very long
شعاع عمل زیاد
as long as
از زمانیکه
long a go
مدت زیادی پیش
See you again . So long.
به امید دیدار
long off
موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
long on
موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
long for
اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
come a long way
<idiom>
برنامه بزرگی ریختن
before long
بهمین زودی
before long
بزودی
at long last
اخرالامر
at long last
عاقبت
as long as
بشرطی که
as long as
تا زمانیکه بمقدار زیاد
as long as
بمدت طولانی
as long as
<idiom>
به شرط اینکه ،به این شرط که
for long
مدت زیادی
for long
خیلی
at long last
بالاخره
how long since is it?
چند وقت پیش بوده است
how long
تاکی تاچه وقت چقدر
I've known her at least as long as you have.
آشنایی من با او
[زن]
کمک کمش به اندازه مدت آشنایی تو با او
[زن]
است.
go long
تلاش درپاس طولانی بجلو
get a long with you
بروپی کارت
How long will it take?
چقدر طول می کشد؟
as long as
ازوقتی که
long
دراز
long-
دیر گذشته ازوقت
long-
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long-
مناسب بودن
long-
طی مسافت زیاد توپ
long-
توپ بلند به اوت
long-
بلند
long-
:اشتیاق داشتن
long-
طولانی
long-
مدت زیاد
not long a
چندوقت پیش
not long a
مدتی نگذشته است
not long a go
چندی پیش
long-
کشیده
long-
مدید
long-
طولانی طویل
long
طولانی طویل
long
مدید
long
کشیده
long
دیر گذشته ازوقت
long
:اشتیاق داشتن
long
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long
طی مسافت زیاد توپ
long
توپ بلند به اوت
long
بلند
long
طولانی
long
مدت زیاد
long-
دراز
not long a go
همین تازگی ها
so long
خدا حافظ
To wish (long) for something.
آرزوی چیزی را کردن (داشتن )
so long as
تاوقتی که
long
مناسب بودن
so long as
مادامی که بشرطی که
so long
بامیددیدار
long primer
حروف 01 پونط
long precision
دقت زیاد
long pull
اضافه پیمانهای که درنوشابه خانه ها برای جلب مشتریان میدهند
long haired
hippie
long iron
چوبهای شماره 1 و 2 و 3برای ضربههای طولانی
long precision
با دقت بالا
long playing
صفحه 33 دور
long headed
زیرک
long headed
عیار
long play
صفحه طولانی
long range
مربوط به اینده دور
long range
طول المدت
long pepper
دار فلفل
long haul
دور
long haul
دور برد
long range
دور برد
long range
دور
long live
پاینده باد
long haul
خط سیر بلند
long head
دوراندیشی
long headed
سر دراز
long range
دیرپای دور رس
long head
زیرکی
long range
دراز مدت
long headed
درازسر
long hop
توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
long necked
گردن دراز
long measure
مقیاس طول
long measure
اندازه درازا
long legged
چهار پایه
long legged
پادراز
long haired
مشتاق
long-awaited
زمانانتظار
long live
زنده باد
long green
دلار کاغذی پشت سبز
long green
اسکناس پشت سبز
long peroneal
ماهیچهیبلندخارجساقپا
long residue
باقیمانده
long residue
پسماندهتولیدشده
long leg
یکی از مواضع توپگیر پشت میله ها
long nose
انبر دم باریک
long vacation
تعطیلاتتابستانی
long house
مسکن
long play
صفحه 33 دور
long palmar
ماهیچهیکفدستیبلند
long period
دوره بلند مدت
long haired
علاقمندی غیر عقلانی دارای موی بلند
long haired
علاقمندی وافر وبیش ازاندازه
long house
ماوای همگانی
long integer
عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود
long haired
علاقمند به چیزی
long jumper
پرنده
long odds
تفاوت زیاد درمسابقه
long nose
دم باریک
long game
بازی با لزوم ضربههای طولانی
long suffering
زحمت کشی
long tom
تغار یا فرف مخصوص طلاشویی
long tom
درخت الواراسترالیایی
long ton
تن بزرگ
long ton
تن بزرگ معادل با 6101کیلوگرم
long tongue
وراجی
long tongue
پر حرفی
to take long views
دور اندیشی کردن
long wind
دراز نفسی
long tom
توپ دریایی دور رس یاساحلی
long thrust
تک نفوذی طولانی یادوردست
long thrust
سخمه بلند
long-standing
دیرین
long term
دراز مدت
long term
طویل المدت
long term
بلند مدت
long-drawn-out
بیش از اندازهی طولانی
long-drawn-out
طویل
long-drawn-out
دور و دراز
long thrust
وضعیت سخمه بلند
long wind
طاقت زیاد دویدن
long windedness
روده درازی
of long standing
بادوام
of long standing
طولانی
of long duration
مدید
of long duration
دیرپای
of long continvance
ماندگار
of long continvance
دیرپای
not long ago
چندی پیش
not long ago
اخیرا
second long period
تناوب بزرگ دوم
take long views
دوراندیش بودن
the long and the short of it
<idiom>
آنچه گفتنی است
long windedness
پرگویی
to pound a long
سنگین رفتن
to pound a long
کوبیدن و رفتن
to draw the long
اغراق گفتن
third long period
تناوب بزرگ مرتبه سوم
the long robe
پیشه قضائی
the long robe
لباس قضائی
the long and the short of it
<idiom>
نتیجه کلی
night long
از سر شب تا بامداد
long suffering
بردباری رنجبری
year-long
به مدت یک سال
year-long
یک سال
long-time
دراز مدت
long-time
دیرین
long-standing
از دیرگاه
long sea
دریایی که خیزابهای بزرگ ومنظم دارد
long-standing
از مدتها پیش
long shore
کرانهای
year-long
یک ساله
long adductor
ماهیچهبلندکشالهران
long run
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
long range
با برد زیاد
long range
جنگ افزار با برد زیاد یا برد بلند اتش دوردست
long recoil
طول عقب نشینی زیاد
long recoil
عقب نشینی طولانی
long robe
صورت کشیده
long robe
ردای بلند
long run
بلند مدت
long run
دراز مدت
long shore
وابسته بدریا کنار
long shoreman
گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
long siht
دور بینی
long siht
نظردور رس
long splice
پیوند بلند
long spot
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
long string
خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com