Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (1 milliseconds)
English
Persian
to sustain a shock
تکان خوردن ونیفتادن
to sustain a shock
ضربت خوردن وپایداری کردن
Other Matches
sustain
پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustain
تند
sustain
حمایت کردن از
sustain
تقویت کردن
sustain
متحمل شدن
sustain
تحمل کردن
sustain
نگهداشتن
sustain
ثابت
to sustain a defeat
شکست خوردن
sustain a loss
ضرر دیدن
sustain a loss
زیان بردن خسارت دیدن متضرر شدن
to sustain a trauma
ضربه روحی خوردن
cause to sustain a loss
زیان رساندن به
cause to sustain a loss
تسبیب
cause to sustain a loss
اضرار
to sustain a loss
متحمل خسارت شدن
to sustain a loss
ضر ردادن تحمل خسارت کردن
to sustain a loss
زیان دیدن
cause to sustain a loss
ضرر زدن به
shock
حمله غافلگیرانه
shock
تکان دادن
shock
ضربه تکان
shock
حمله عصبی
shock
شوک
shock
ضربه
shock
ترساندن
shock
ضربت
shock
تشنج سخت
shock
تصادم
shock
صدمه ضربت
shock
سراسیمه کردن
shock
دچارهراس سخت شدن
shock
ضربت سخت زدن تکان سخت خوردن
shock
ضربت زدن ضربت عمل غافلگیری
shock
تکان
shock
صدمه
shock
هول
shock
هراس ناگهانی
shock
لطمه
shock
تصادم تلاطم
shock
ضربت سخت
shock
توده
shock
خرمن
shock
توده کردن
shock
خرمن کردن
shock
تکان سخت خوردن
shock
هول وهراس پیدا کردن
shock action
عمل غافلگیری
shock excitation
تحریک ضربهای
thermal shock
تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
shock troops
واحد مخصوص حمله غافلگیرانه
shock action
غافلگیری حمله ناگهانی غافلگیر کردن دشمن
future shock
اضطراب دگرگونی
electroconvulsive shock
ضربه برقی تشنج اور
condensation shock
چگالش ناگهانی هوای فوق اشباع در حین عبور از حالت شوک
color shock
ضربه رنگ
culture shock
ضربهی فرهنگی
culture shock
کوبهی فرهنگی
shock tactics
انجام کاریباسرعتوباخشونت
shock action
عمل شوک
shock concrete
بتن ضربهای
shock head
انبوه گیسو
shock head
دارای موی فراوان
shock headed
انبوه گیسو دارای موی فراوان
shock inducer
دستگاه ضربه زن
shock point
نقطه ایجاد زلزله
shock proof
ضد ضربه
shock troops
گروه تهاجمی
shock troops
گروه حمله
shock front
جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
shock troops
یکان ضربت
shock concrete
بتن ضرب دیده
shock hazard
خطر تماس
shock absorber
تکانگیر
shock absorbers
ضربه گیر
shell shock
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell shock
روان رنجوری جنگ
shell-shock
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shock absorbers
ضربه پذیر
shock absorbers
کمک فنر
shock absorber
کمک فنر
shock absorber
ضربه پذیر
shock absorbers
تکانگیر
shell-shock
روان رنجوری جنگ
shock therapy
درمان با ضربه برقی
shock absorber
ضربه گیر
shock waves
موج ضربهای
shock waves
موج ضربه
electric shock
ضربه برقی
electric shock
شوک الکتریکی
shock waves
موج ضربت
shock waves
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock wave
موج ضربهای
shock wave
موج ضربه
shock wave
موج ضربت
shock wave
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
detached shock wave
موج ضربهای منفصل
hydraulic shock absorber
کمک فنر هیدرولیکی
hydraulic shock absorber
ضربه گیر هیدرولیکی کمک فنرروغنی
hydraulic shock absorber
ضربه گیر روغنی
insulin shock therapy
درمان با ضربه انسولین
oblique shock wave
موج ضربهای مایل
normal shock wave
موج ضربهای عمود
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com