Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
tube voltage drop
افت ولتاژ لامپ
Other Matches
voltage drop
افت ولت
voltage drop
افت ولتاژ
voltage drop
افت فشار الکتریکی
tube voltage
ولتاژ لامپ
inductive voltage drop
افت ولتاژ القائی
inductive d.c. voltage drop
افت ولتاژ جریان دائم القائی
internal voltage drop
افت ولتاژ داخلی
valve voltage drop
افت ولتاژ لامپ
voltage stabilizing tube
لامپ با ولتاژ ثابت
Drop by drop . I n drops.
قطره قطره
drop in
اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop in
درج تصادفی
drop in
سرزدن
drop out
حذف تصادفی
drop by
بکسی سر زدن
to let drop
انداختن
drop off
مردن
drop out
از قلم افتادگی
drop off
دفاع بیرون از منطقه خود
drop on
سوزن دوراهی خط اهن
drop out
حذف شدن
drop by
مختصرکردن
drop by
دیدن
drop behind
عقب ماندن
To drop in on someone .
به کسی سرزدن
to drop someone off
کسی را پیاده کرن
to drop something off
[at someone's]
چیزی را
[به کسی ]
تحویل دادن
drop off
بخواب رفتن
drop out
افت
drop by
<idiom>
بازدید از کسی با جایی
drop
جرعه کمی
drop-out
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-out
ترک کننده
drop-out
افت
drop behind
عقب افتادن از
drop in
<idiom>
دیدار کوتاه
to let drop
رهاکردن
drop
ژیگ
drop
کم کردن
drop
فرود
drop
قطره سقوط کردن کم کنید
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
جاگذاشتن حریف
drop
پشت سر گذاشتن حریف دو
drop
سقوط
drop
افت
drop
قطره
drop
چکه
drop
نقل
drop
اب نبات
drop
از قلم انداختن
drop
افتادن چکیدن
drop
رهاکردن
drop
انداختن قطع مراوده
drop
بار
drop
افت سقوط
ir drop
افت ای ار
the very last drop
اخرین قطره
to drop in
سرزدن
to drop in
اتفاقا دیدنی کردن
to drop on
سرزنش یاتنبیه کردن
drop
[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop
[نوعی طاق]
drop
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop
چکه سقوط
drop
نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop
یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
to let drop
ول کردن
tube
تونل
down tube
تیوپپائینی
tube well
چاه لولهای
Y-tube
مجرایدوشاخه
tr tube
کلید فرگیر
tube
لامپ بی سیم
tube
لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
tube
مجرا
tube
از لوله رد کردن
tube
لوله دارکردن
tube
قسمت خاندار لوله
tube
لوله خمیرریش وغیره
tube
دودکش نای
tube
ناودان
tube
لامپ الکترونی
tube
لامپ
tube
نی
inner tube
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
tube
لوله
drop point
قطران
drop scene
پرده جلوصحنه نمایش
drop test
ازمایش ضربهای
drop scene
پرده اخرداستان زندگی
drop test
ازمایش سقوطی
drop tank
تانک موقت
drop shot
ضربه اهسته روی تور والیبال
drop shot
جاخالی
drop shot
ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
drop press
پتک خودکار اهنگری
drop shot
ضربه دراپ
drop shadow
سایه برجسته
drop selector
سلکتور سقوطی
drop point
قطره
drop point
چکه
drop master
مدیر پرش
drop manhole
دهانه ریزش
drop letter
نامه پست شهری
drop leaf
رومیزی اویخته از اطراف میز
drop keel
centre-plate :syn
drop keel
تیغه میانی
drop inlet
دریچه ریزش
drop in temperature
کاهش دما
one should not drop the pilot
شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
drop message
لولههای خبر
drop mohawk
چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop point
نقطه چکه
drop point
نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
drop point
نقطه پرش
drop pass
پاس بعقت
drop out type
دخشههای متضاد
drop kick
شوت سرضرب
drop forger
اهنگر
drop of potential
افت پتانسیل
drop master
سرپرست پرش
impedance drop
ولتاژ اتصال کوتاه
gravity drop
پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
gravity drop
زنگ احضار وزنی
peppermint drop
قرص نعناع
potential drop
افت پتانسیل
potential drop
افت ولتاژ
pressure drop
افت فشار
resistance drop
افت مقاومتی
resistance drop
افت ای ار
front drop
پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
paradrag drop
سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
ohmic drop
افت اهمی
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
at the drop of a hat
<idiom>
بدون هیچ گونه معطلی
knee drop
فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
heavy drop
پرتاب بارسنگین با چتر
heavy drop
بارریزی سنگین
leakage drop
افت نشتی
lemon drop
اب نبات ترش
letter drop
صندوق پست
heat drop
افت حرارت
line drop
افت خط
line drop
افت ولتاژ یک خط
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
free drop
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
school drop out
ترک تحصیل کرده
ear drop
اویزه
ear drop
گوشواره اویزدار
drop zone
منطقه فرود چترباز
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop zone
منطقه فرود
drop worm
حلزونی سقوطی
drop wire
سیم انشعاب
drop weight
وزن سقوطی
drop vault
طاق قوسی خفته
drop track
تعقیب را قطع کنید
ear drop
گل اویز
drop repeat
واگیره
[تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
drop-ornament
تزئینات آویزان
school drop out
افت تحصیلی
short drop
دراپ کوتاه
stepped drop
شیبشکن پلکانی
syphon well drop
ابشار با چاهک و لوله
the drop the veil
توری یانقاب خودراپایین انداختن
the drop the veil
روی خودراپوشیدن
energy drop
افت انرژی
ear-drop
گل آویز
ear-drop
گوشواره
drop-tracery
تزئینات مشبک کاری
drop track
تعقیب موقوف
a drop in the ocean
<idiom>
قطره ای دردریا
[بسیار نا چیز]
[اصطلاح]
drop-outs
ترک کننده
drop out (of school)
<idiom>
ترک مدرسه
vertical drop
ابشار قائم
drop in the bucket
<idiom>
مقداری جزئی
To drop a brick .
<idiom>
دسته گل به آب دادن
[افتضاح کردن]
I just cant drop my work and go .
نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
barrel drop
ابشار لولهای
drop a hint
<idiom>
فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
drop (someone) a line
<idiom>
چند خط(برای کسی)نوشتن
drop back
<idiom>
عقب نشینی کردن
automatic drop
اتصال خودکار
drop-outs
افت
drop-outs
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop volley
جاخالی
hot drop saw
اره گرم
drop-leaf
لایهلولاییمیز
drop earrings
گوشوارهآویز
Drop dead
<idiom>
کم کردن مزاحمت
crystal drop
اشککریستالی
Let's drop the subject.
از این موضوع صرف نظر کنیم .
contact drop
افت کنتاکتی
wing drop
افت ناگهانی برا روی یک بال
drop gage
فشار سنج
Drop me just before you get to the turning.
مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
Drop me a line .
برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com