Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
symbolic
آدرسی که با نشانه یا نام مشخص شود
symbolically
آدرسی که با نشانه یا نام مشخص شود
Other Matches
floating
نشانه یا برچسبی که یک دستور یا کلمه مشخص را بیان میکند بدون توجه به محل آن
label
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labeling
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labelled
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labels
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
return
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returned
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returning
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returns
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
BIM
نشانه مشخص کننده شروع رشته دادهای که روی دیسک درایو یا نوار ضبط شده است
mouse
وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند
mouses
وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند
ikons
نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
icon
نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
icons
نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
move
دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
moved
دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
moves
دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
ikon
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
pointer
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
algorithms
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
algorithm
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
currents
آدرسی که در حال حاضر استفاده میشود
current
آدرسی که در حال حاضر استفاده میشود
entry
آدرسی که از آن یک برنامه یا تابع اجرا میشود
effective
آدرسی که از تغییر در یک آدرس بدست می آید
accumulator
آدرسی که توسط یک دستور در آکومولاتور قابل دستیابی است
current
ثبات CPU که آدرسی که در دسترس است ذخیره میکند
vector
آدرسی که کامپیوتر را به محل جدید حافظه هدایت میکند
currents
ثبات CPU که آدرسی که در دسترس است ذخیره میکند
accumulator register
آدرسی که توسط یک دستور در آکومولاتور قابل دستیابی است
initialling
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initialled
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initialing
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initialed
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initial
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
vectors
آدرسی که کامپیوتر را به محل جدید حافظه هدایت میکند
initials
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
texts
کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
text
کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
explicit address
آدرسی در دوبخش است . یکی نقط ه ارجاع دیگری جابجایی یا مقدار اندیس
cell
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
quartz clock
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
descriptor
کدی که مشخص کننده نام فایل یا نام برنامه یا کد رمز به فایل را مشخص میکند
valid
سیگنال روی باس کنترل برای بیان اینکه روی باس آدرس ,آدرسی موجود است
electro optics
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
locate
تعیین محل کردن مشخص کردن جا دادن مشخص کردن محل هدف
locating
تعیین محل کردن مشخص کردن جا دادن مشخص کردن محل هدف
locates
تعیین محل کردن مشخص کردن جا دادن مشخص کردن محل هدف
located
تعیین محل کردن مشخص کردن جا دادن مشخص کردن محل هدف
icon
نشانه
emblem
نشانه
emblems
نشانه
presage
نشانه
marks
نشانه
bench mark
نشانه
omen
نشانه
omens
نشانه
presaging
نشانه
trace
نشانه
tokens
نشانه
cues
نشانه
cue
نشانه
portent
نشانه
icons
نشانه
reminiscences
نشانه
traces
نشانه
presages
نشانه
ikons
نشانه
presaged
نشانه
signal
نشانه
signaled
نشانه
attribute
نشانه
emblematic
نشانه
attributes
نشانه
attributing
نشانه
indicative
نشانه
symptom
نشانه
reminiscence
نشانه
traced
نشانه
symptoms
نشانه
signalled
نشانه
cursors
نشانه گر
sacrament
نشانه
sacraments
نشانه
indications
نشانه ها
symptomless
بی نشانه
cursor
نشانه گر
marker
نشانه
one address
با یک نشانه
symbol
نشانه
token
نشانه
mark
نشانه
markers
نشانه
portents
نشانه
signal
علامت نشانه
vetoes
نشانه مخالفت
sightings
نشانه رفتن
vetoed
نشانه مخالفت
symptomatology
نشانه شناسی
veto
نشانه مخالفت
level
نشانه گرفتن
leveled
نشانه گرفتن
signaled
علامت نشانه
code
نشانه قراردادی
vetoing
نشانه مخالفت
indicator
علامت خط نشانه
sem
نشانه شناسی
signalled
علامت نشانه
aimed
نشانه گرفتن .
cairns
سنگ نشانه
sighting
نشانه رفتن
typology
نشانه شناسی
trains
نشانه رفتن
trained
نشانه رفتن
train
نشانه رفتن
aim
نشانه گرفتن .
marksmen
نشانه گیر
aims
نشانه گرفتن .
marksman
نشانه گیر
markers
علامت نشانه
traffic signal
نشانه روشن
targeting
تیر نشانه
cairn
سنگ نشانه
token passing
گذراندن نشانه
levelled
نشانه گرفتن
proof of laziness
نشانه تنبلی
direction peg
میخ نشانه
bench mark
نشانه مبنا
badge reader
نشانه خوان
targets
تیر نشانه
indicium
نشانه ویژه
target
تیر نشانه
targeted
تیر نشانه
asterisks
1-نشانه گرافیکی
targetted
تیر نشانه
go ahead
نشانه ترقی
discriminandum
نشانه افتراق
dan buoy
بویه نشانه
cue learning
نشانه اموزی
cockshy
نشانه روی
emblematical
حاوی نشانه
targetting
تیر نشانه
cockshot
نشانه روی
frequency mark
نشانه فرکانس
asterisk
1-نشانه گرافیکی
allegory
نشانه علامت
allegories
نشانه علامت
indication
اشعار نشانه
aiming
نشانه روی
line of sight
خط نشانه روی
pivot point
نقطه نشانه
levels
نشانه گرفتن
bode
نشانه بودن
symptomatic
نشانه بیماری
marker
علامت نشانه
merit badge
نشانه هنر
proofs
نشانه مدرک
prodrome
پیش نشانه
minimal cue
نشانه کمینه
proof
نشانه مدرک
pronounced
مشخص
highlighted
مشخص
highlight
مشخص
specifics
مشخص
specific
مشخص
marked
مشخص
distinct
مشخص
highlights
مشخص
named
مشخص
kenspeckle
مشخص
distinguished
مشخص
signate
مشخص
specific code
کد مشخص
physiognomonic
مشخص
distinctive
مشخص
indistinctive
نا مشخص
impresa
نشانه جمله شعاری
road marking
نشانه گذاری راه
reciprocal laying
نشانه روی متقابله
mark
نشانه کردن حریف
directing point
نقطه نشانه روی
pavement marking
نشانه گذاری راه
mark
علامت نشانه هدف
fine sight
تنظیم خط نشانه دقیق
peep sight
دریچه نشانه روی
negative voice
منع نشانه مخالفت
leading point
نقطه نشانه روی
kentish fire
که نشانه نفاق ..باشد
gun sight
دستگاه نشانه روی
k
نشانه بیان یک هزار
it is indicative of bad luck
نشانه بدبختی است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com