English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
acid test آزمایش قدرت پرداخت آزمون درجه نقدینگی
Other Matches
acid test ratio تناسب درجه نقدینگی
acid test ratio ضریب قدرت پرداخت
solvency قدرت پرداخت دین
equal sacrifice theory مالیات بایدمتناسب با قدرت پرداخت افرادباشد
acceptance test آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
liquidity نقدینگی
liquidity ratio نسبت نقدینگی
world liquidity نقدینگی جهانی
cash ratio نسبت نقدینگی
liquidity ratio ضریب نقدینگی
liquidity ratio نسبتهای نقدینگی
illiquidity عدم نقدینگی
international liquidity نقدینگی بین المللی
keynes liquidity trap تله نقدینگی کینز
liquidity preference theory نظریه رجحان نقدینگی
liquidity preference function تابع رجحان نقدینگی
empowers صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empower صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
progress payment پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matt فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matte فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
trial آزمون
examination آزمون
trials آزمون ها
test آزمون
examinations آزمون ها
quiz [American] آزمون
tests آزمون ها
creativeness قدرت خلاقه قدرت ابداع
a posteriori آزمون مدارانه
litmus test آزمون نهادنما
quizmasters آزمون گردان
ability test آزمون توانایی
achievement test آزمون پیشرفت
litmus tests آزمون نهادنما
litmus tests آزمون نمایانگر
litmus tests آزمون تورنسل
acceptance test آزمون پذیرش
litmus test آزمون تورنسل
quizmaster آزمون گردان
litmus test آزمون نمایانگر
accuracy test آزمون دقت
beam attack تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
usance مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
achievement battery مجموعه آزمون پیشرفت
dictatorship of proletariat اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
mac quarrie test for mechanical ability آزمون توانایی فنی مک کواری
make a picture story test آزمون داستان سازی مصور
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
countervailing power قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
quizmasters گردانندهی برنامهی آزمون اطلاعات عمومی
otis lennon mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس-لنون
school and college ability test آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
seashore musical ability tests آزمون های استعداد موسیقی سیشور
terman group test of mental ability آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
quizmaster گردانندهی برنامهی آزمون اطلاعات عمومی
elevation indicator صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch درجه روی بازوی درجه داران
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fate پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fates پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage کسری پرداخت کسر پرداخت
to pass your driver's license test at the first attempt آزمون گواهینامه رانندگی را بار اول قبول شدن
otis quick scoring mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
O levels آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O level آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
tax evasion عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation درجه ارتفاع درجه بلندی
third class درجه سوم بلیط درجه 3
third-class درجه سوم بلیط درجه 3
ransom وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransoms وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
radar discrimination قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
liquidity preference theory براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
examination آزمایش
quiz [American] آزمایش
test آزمایش
tests آزمایش ها
trials آزمایش ها
trial آزمایش
examinations آزمایش ها
untested <adj.> آزمایش نشده
unverified <adj.> آزمایش نشده
uninspected <adj.> آزمایش نشده
unexamined <adj.> آزمایش نشده
blood work آزمایش خون
blood test آزمایش خون
pass muster <idiom> آزمایش را با موفقیت
unaudited <adj.> آزمایش نشده
proven آزمایش شده
unchecked <adj.> آزمایش نشده
unevaluated <adj.> آزمایش نشده
exerciser آزمایش کننده یک وسیله
Hewlett Packard قط عات آزمایش و چاپگرها
leap frog test آزمایش پرسش قورباغه
carnet اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
tests محیط ی برای آزمایش برنامه ها
acceptance trial آزمایش قبول وسایل وتجهیزات
run the gauntlet <idiom> درمعرفی آزمایش سخت قرارگرفتن
tested محیط ی برای آزمایش برنامه ها
oil drop experiment آزمایش قطره روغن [فیزیک]
a priori بدون بررسی یا آزمایش قبلی
test محیط ی برای آزمایش برنامه ها
final acceptance آزمایش قبولی نهایی ناو
controls اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
controlling اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
control اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
sense آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
senses آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
sensed آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
claim for indemnification ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
brevet درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
debugged آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
debug آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
case رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است
cases رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است
hidden اثری که در حین آزمایش برنامه دیده نشده بود
debugs آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
rules روش آزمایش پیام ورودی برای وضعیتهای خاص
ability to pay principle of taxation اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
operation آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند
tests اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
test اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
logic قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
tested اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
analyzer وسیله آزمایش الکترونیکی که الگوهای مختلف سیگنال را نمایش میدهد
mock-ups مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
test آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
fielded محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
mock-up مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
crippled leapfrog test آزمایش استانداردی که از یک محل حافظه ونه محلهای متغیر استفاده میکند
field محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
saturation آزمایش شبکه ارتباطی , با ارسال حجم بزرگ داده وپیام روی آن
fields محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
Hewlett Packard روش استاندارد واسط بین وسایل جانبی و یا قط عات آزمایش و کامپیوترها
tests آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
tested آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
tests اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
The regulations prescribe that all employees must undergo a medical examination. آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند.
tested اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
test اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
subscribing تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
tested داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
tests داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
prototype اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
test داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
prototypes اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
CD WO مناسب برای ذخیره سازی متون آرشیو و یا آزمایش ROM-CD پیش از دوباره کاری
division police petty officer درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
dividend warrant چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
tests قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
tested قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
test قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
hooks نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
hook نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
chip قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
automatic کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
libraries زیر تابع آزمایش شده و ذخیره شده در کتابخانه که در صورت نیاز وارد برنامه کاربر میشود
library زیر تابع آزمایش شده و ذخیره شده در کتابخانه که در صورت نیاز وارد برنامه کاربر میشود
automatics کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
power takeoff قدرت
might قدرت
inauthoritative بی قدرت
will power <idiom> قدرت
vigour قدرت
strong arm قدرت
posses قدرت
posse قدرت
strenght قدرت
nerve قدرت
tension قدرت
tensions قدرت
nerves قدرت
energy قدرت
zing قدرت
forcing قدرت
strength قدرت
strengths قدرت
godown قدرت
energies قدرت
strong-arm قدرت
force قدرت
capability قدرت
vis قدرت
vim قدرت
vigor قدرت
forces قدرت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com