English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
Can you recommend a guest house? آیا میتوانید یک پانسیون به من معرفی کنید؟
Other Matches
Can you recommend a hotel? آیا میتوانید یک هتل به من معرفی کنید؟
Can you recommend a good restaurant? آیا میتوانید یک رستوران خوب معرفی کنید؟
Can you repair my car? آیا میتوانید اتومبیلم را تعمیر کنید؟
Could you reserve a room for me? آیا میتوانید اتاقی برای من رزرو کنید؟
Can you find me a porter? آیا میتوانید برای من یک باربر پیدا کنید؟
Can you find me a babysitter? آیا میتوانید برای من یک پرستار بچه پیدا کنید؟
Can you mend this puncture? آیا میتوانید این پنچری تایر را تعمیر کنید؟
Can you change these traveller's cheques? آیا میتوانید این چکهای مسافرتی را به پول نقد تبدیل کنید؟
report tothe director خود را حضورا نزد رئیس معرفی کنید
repeats بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
scissoring 1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
boarding house پانسیون
boardinghouse پانسیون
boarding houses پانسیون
clubhouses پانسیون عزبها
pensions پانسیون شدن
pensions مقرری پانسیون
pension پانسیون شدن
pension مقرری پانسیون
board پانسیون شدن
boarded پانسیون شدن
clubhouse پانسیون عزبها
add اضافه کنید زیاد کنید
adds اضافه کنید زیاد کنید
adding اضافه کنید زیاد کنید
for half board برای نیم پانسیون
for full board برای تمام پانسیون
pension حقوق بازنشستگی پانسیون
housemothers زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
pensions حقوق بازنشستگی پانسیون
housemother زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
can you pronounce him safe ایا میتوانید
boarding مهمانخانه شبانه روزی پانسیون
you may rest assured میتوانید مطمئن باشید
You can take the bus. شا میتوانید با اتوبوس بروید.
prescan خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
Can you give me a heads up? <idiom> آیا میتوانید قبلش به من خبر بدهید؟
can you supply our wants? ایا شما میتوانید نیازمندیهای ما را رفع نمایید
Can you get me manchester 123-45-67? آیا میتوانید شماره 123-45-67 منچستر را برای من بگیرید؟
presentation معرفی
representation معرفی
designations معرفی
reference معرفی
reclame معرفی
designation معرفی
representations معرفی
presentations معرفی
speak well for معرفی کردن
nuncupatory معرفی کننده
introduce معرفی کردن
designative معرفی کننده
introduction معارفه معرفی
insets معرفی کردن
representer معرفی کننده
representations معرفی کردن
presentee معرفی شده
letter of introduction معرفی نامه
nominator معرفی کننده
bring forward معرفی کردن
letters معرفی نامه
letter معرفی نامه
introductions معارفه معرفی
nominate معرفی کردن
introducing معرفی کردن
inset معرفی کردن
nominates معرفی کردن
introduced معرفی کردن
nominating معرفی کردن
introduces معرفی کردن
recommends معرفی کردن
recommending معرفی کردن
presents معرفی کردن
presenting معرفی کردن
presented معرفی کردن
present معرفی کردن
presentable شایان معرفی
recommend معرفی کردن
representation معرفی کردن
letter of reference معرفی نامه
presentably بطور قابل معرفی
letterman دارنده معرفی نامه
initial campaign معرفی کالا به بازار
introduction معرفی رسمی اشناسازی
introductions معرفی رسمی اشناسازی
reported معرفی کردن خود
preconize بعموم معرفی کردن
algebra قوانینی که برای معرفی
net authentication معرفی ایستگاههای شبکه
report معرفی کردن خود
reports معرفی کردن خود
roll out معرفی یک کالای تجارتی به بازار
instantiate معرفی کردن بوسیله کنسرت
to r.someone as a کسی را به سمتی معرفی کردن
good wine needs no bush چیزخوب نیازمند به معرفی نیست
id کارتی که ضخص را معرفی میکند
reagency امادگی برای واکنش یا معرفی
quantification معرفی عناصر یک جسم تعریف
meets معرفی شدن به ملاقات کردن
computer generations روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
meet معرفی شدن به ملاقات کردن
social credit تصادی معرفی شده است
to report oneself حاضر شدن وخود را معرفی کردن
tag نوار پشت پوتین کارت معرفی
predefined آنچه قبلا معرفی شده است
tags نوار پشت پوتین کارت معرفی
who are your reference? چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
subscripted variable عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
technologically تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technological تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
to give publicity to بعموم نشان دادن یا معرفی کردن
I have been referred. (introduced,recommended)to you by MR. . . . از جانب آقای ... به شما معرفی شده ام
to proclam someone a traitor کسیرا بعموم خائن معرفی کردن
functional مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند
toastmistress بانوی معرفی کننده ناطق سرمیز غذا
Type cable مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
to report to the police خود را به پلیس معرفی کردن [بخاطر خلافی]
name کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
names کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
proceed time زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
bring up <idiom> معرفی چیزی برای بحث (مذاکره)آوردن
personation خود را به جای دیگری معرفی کردن یا جا زدن
to i. any one into abenefice کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
ease off شل کنید
say no more بس کنید
menus انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
polar سیستم معرفی موقعیتها به عنوان زاویه و فاصله از مبدا
identification tag پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
bear arms سلاح به دست گرفتن خود را به خدمت معرفی کردن
menu انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
key کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است
toastmaster کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
toastmasters کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
wait a second تامل کنید
give it a wipe انراخشک کنید
into a ball نخ راگلوله کنید
caution توجه کنید
Turn (let) the dog loose. سگ راباز کنید
move out حرکت کنید
dele پاک کنید
push the door to در راپیش کنید
leontief table نگاه کنید به :
cautioned توجه کنید
cautions توجه کنید
repeats تکرار کنید
make a hurry عجله کنید
cautioning توجه کنید
attention to orders توجه کنید
have patience with me با من حوصله کنید
recive مصرف کنید
i say نگاه کنید
vide infara را نگاه کنید
hold hard صبر کنید
supposes فرض کنید
suppose فرض کنید
keep at it مداومت کنید
oyez گوش کنید
delete حذف کنید
deleted حذف کنید
oyez توجه کنید
repeat تکرار کنید
accelerando کم کم تند کنید
supposing فرض کنید
deleting حذف کنید
deletes حذف کنید
hurry up عجله کنید
flow diagram نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flowchart نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
category wiring یکی از 5 سطح استاندارد معرفی شده توسط EIA / TIA
setting up معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
sets معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
set معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
ccitt انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
NB خوب دقت کنید
Turn the water tap on . شیر آب را باز کنید
off with his head سرش را از تن جدا کنید
out with him اورا بیرون کنید
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
Do you agree that … آیا تصدیق می کنید که …
Refer (turn over) to page 110. به صفحه 110مراجعه کنید
Cash is in short supply these days . از حقوق ماهانه ام کم کنید
KEEP LEFT از سمت چپ حرکت کنید.
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
Notice the details! توجه کنید به جزییات !
you do me injustice در باره من بی عدالتی می کنید
wait a second یک خرده صبر کنید
single file به ستون یک حرکت کنید
stack arms تفنگها راچاتمه کنید
she your profit with him سودخودرابا اوتقسیم کنید
I won't be talked into it! من را نمیتوانید متقاعد کنید!
supra ببالا نگاه کنید
sus.per coll حلق اویزش کنید
record as target اماج را ثبت کنید
try and came کوشش کنید که بیائید
wait a little کمی صبر کنید
Please behave yourself . Please be courteous. ادب را رعایت کنید
wait a minute یک دقیقه صبر کنید
wait a minute اندکی صبر کنید
observe silence سکوت را رعایت کنید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com