Dictiornary-Farsi | اتصال نقطه به نقطه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 211 (14 milliseconds)

English	Persian
point-to-point connection	اتصال نقطه به نقطه


Search result with all words

junction	نقطه اتصال
junction	محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions	نقطه اتصال
junctions	محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
terminal	نقطه اتصال الکتریکی
terminals	نقطه اتصال الکتریکی
access point	نقطه اتصال خط به قوس
chine	نقطه اتصال کناره ها و کف قایق
joining point	نقطه اتصال
spot weld	اتصال نقطه جوش
Other Matches

reference point	نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point	نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
foot spot	نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point	نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point	نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
picture point	نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing	موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go	زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision	خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism	شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
switching	مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop	برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zero	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
azimuth	موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
load point	نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
mark	هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks	هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approaches	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
pyramid spot	نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points	نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point	نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point	نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point	نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point	نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
litter relay point	نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
point to point network	شبکه نقطه به نقطه
pointillism	نقاشی نقطه نقطه
break up point	نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lied	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
polkadot	طرح نقطه نقطه خال خال
speckle	نقطه نقطه یا خال خال کردن
punctulate	نقطه نقطه
dotty	نقطه نقطه
point to point	نقطه به نقطه
point to point line	خط نقطه به نقطه
ellipsis	سه نقطه [...]
full stops	نقطه
tittle	نقطه
full stop	نقطه
jotted	نقطه
period	نقطه
jots	نقطه
punctum	نقطه
periods	نقطه
spotter	نقطه نقطه
punctate	نقطه نقطه
two dots one dash line	خط دو نقطه یک خط
punctation	نقطه
stpular	نقطه نقطه
pricks	نقطه
dot	نقطه
pricking	نقطه
pricked	نقطه
ice melting point	نقطه یخ
ice point	نقطه یخ
neel point	نقطه نل
prick	نقطه
dotting	نقطه
speck	نقطه
punchation	نقطه
speckle	نقطه
spots	نقطه
point	نقطه
spot	نقطه
jot	نقطه
specks	نقطه
flecks	نقطه خال
release point	نقطه رهایی
rivet point	نقطه پرچ
congealing point	نقطه انجماد
fleck	خط خط کردن نقطه نقطه کردن
fleck	نقطه خال
dotting	نقطه گذاشتن
flecks	خط خط کردن نقطه نقطه کردن
solstice	نقطه انقلاب
dot	نقطه گذاشتن
setting point	نقطه انجماد
dotting	نقطه دارکردن
dot	نقطه دارکردن
punctate	مثل نقطه
puncuation	نقطه گذاری
punctation	نقطه سازی
point of fracture	نقطه شکست
crotch	نقطه انشعاب
quiescent point	نقطه استراحت
gall	نقطه ضعف
radix point	نقطه مبنا
galls	نقطه ضعف
compensation point	نقطه موازنه
radix point	نقطه ممیز
light spot	نقطه منور
reentry point	نقطه بازگشت
crotches	نقطه انشعاب
reference point	نقطه مبنا
light spot	نقطه نور
boiling points	نقطه جوش
stagnation point	نقطه ایستائی
staddle	نقطه اتکاء
spot welding	نقطه جوش
critical point	نقطه بحرانی
spot distortion	اغتشاش نقطه
splotch	نقطه وصله
solstitial point	نقطه انقلاب
solidifying point	نقطه انجماد
boiling points	نقطه غلیان
solidification point	نقطه انجماد
scotoma	نقطه کور
softening point	نقطه نرمش
softening point	نقطه نرمی
blind spot	نقطه کور
cross over point	نقطه همگذری
decimal points	نقطه اعشار
data point	نقطه داده
intercept point	نقطه رهگیری
support point	نقطه امن
supply point	نقطه تدارکات
supply point	نقطه اماد
cutoff point	نقطه برش
curie point	نقطه کوری
strong point	نقطه مستحکم
apex	نقطه اوج
apexes	نقطه اوج
stpular	نقطه مانند
decimal point	نقطه اعشار
blind spot	نقطه ضعف
stayed	نقطه اتکاء
point of view	نقطه نظر
points of view	نقطه نظر
lattice point	نقطه شبکه
saddle point	نقطه زینی
plot	نقطه موقعیت
plots	نقطه موقعیت
plotted	نقطه موقعیت
running fix	نقطه انتقالی
level point	نقطه مسطح
break	نقطه فرودپرنده
breaks	نقطه فرودپرنده
foible	نقطه ضعف
stay	نقطه اتکاء
semicolon	واوک و نقطه
seperation point	نقطه جدایی
blind spots	نقطه کور
blind spots	نقطه ضعف
intersection point	نقطه تقاطع
smoke point	نقطه دود
intersection point	نقطه تلاقی
isoelectronic point	نقطه ایزوالکتریک
singular point	نقطه تکین
jumping off place	نقطه یا مبداء
elsewhere	نقطه دیگر
singular point	نقطه منفرد
turn-off	نقطه انحراف
shut down point	نقطه تعطیل
junction point	نقطه الحاق
lacuna	نقطه ابهام
lambda point	نقطه لاندایی
landing spot	نقطه فرود
foibles	نقطه ضعف
counterpoint	نقطه مقابل
burning point	نقطه اشتعال
crossing	نقطه تقاطع
break point	نقطه توقف
pain spot	نقطه درد
outmost	اقصی نقطه
break off position	نقطه رهایی
ordinate	عرض نقطه
optimum point	نقطه ایده ال
optimum point	نقطه مطلوب
break even point	نقطه عطف
fix	نقطه کردن
fixes	نقطه کردن
optic disk	نقطه کور
operating point	نقطه کار
branchpoint	نقطه انشعاب
standpoint	نقطه ثابت
breakpoint	نقطه انفصال
melting point	نقطه ذوب
melting point	نقطه گداز
bubble point	نقطه جوش
percentile point	نقطه صدکی
spot of enforcement	نقطه پنالتی
penalty spot	نقطه پنالتی
penalty kick mark	نقطه پنالتی
midpoint	نقطه میانی
midpoints	نقطه میانی
counterpart	نقطه مقابل
counterparts	نقطه مقابل
melting point	نقطه ی ذوب
crossing point	نقطه تلاقی
crossing points	نقطه تلاقی
standpoint	نقطه نظر
standpoints	نقطه ثابت