Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
feed back
اخذ اطلاعات ومقایسه ان با استاندارد
Other Matches
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
ascii
Information Codefor AmericanStandard Interchange کد استاندارد امریکایی برای تبادل اطلاعات
at
استاندارد باس IBM که برای انتقال بیتهای داده و اطلاعات آدرس از لبه متصل شونده استفاده میکند
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
cybernetics
مطالعه ومقایسه بین دستگاه عصبی خودکارکه مرکب ازمغز واعصاب میباشدبادستگاه الکتریکی ومکانیکی فرمانشناسی
ieee
سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
documented
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documenting
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
international standards organization
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
extend
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extends
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
POSIX
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
extending
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
PHIGS
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
source
استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attribute
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributing
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
radar correlation
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
trapdoor
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
read time
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
connexions
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
defense system aquisition
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
civilian internee information bureau
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
ODI
واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
help
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
canonical
استاندارد
high and dry
<idiom>
استاندارد
modulus
استاندارد
standards
استاندارد
standard
استاندارد
standardising
استاندارد نمودن
standardised
استاندارد نمودن
silver standard
استاندارد نقره
standardises
استاندارد نمودن
primary standard
استاندارد اولیه
standard error
خطای استاندارد
frequency standard
استاندارد فرکانس
magnetic standard
اهنربای استاندارد
standard class
درجه استاندارد
dialect
ی در زبان استاندارد
standard pascal
پاسکال استاندارد
standard function
تابع استاندارد
standard temperature and pressure
شرایط استاندارد
standard costs
هزینههای استاندارد
standardized
استاندارد شده
standard condition
شرایط استاندارد
standardize
استاندارد نمودن
standards of living
استاندارد زندگی
standardizes
استاندارد نمودن
standard of living
استاندارد زندگی
standard cell
پیل استاندارد
standard candle
شمع استاندارد
standard bar
میله استاندارد
standardizing
استاندارد نمودن
nonstandard
غیر استاندارد
normal temperature and pressure
شرایط استاندارد
dialects
ی در زبان استاندارد
standard interface
واسطه استاندارد
standard specification
دستورات استاندارد
standard resistor
مقاومت استاندارد
basic standard
استاندارد اولیه
standardization
استاندارد سازی
standard specification
مقررات استاندارد
traditional chess
شطرنج استاندارد
standard solution
محلول استاندارد
standard
استاندارد همگون
standard section
پروفیل استاندارد
standard rate
نرخ استاندارد
basic standard cost
قیمت استاندارد
standard price
قیمت استاندارد
standard pitch
گام استاندارد
standard ohm
اهم استاندارد
boilerplate
متن استاندارد
standard measure
اندازه استاندارد
standard interface
رابط استاندارد
table lamp
لامپ استاندارد
standards
استاندارد همگون
standard atmosphere
اتمسفر استاندارد
atmospheres
اتمسفر استاندارد جو
atmosphere
اتمسفر استاندارد جو
secondary standard
استاندارد ثانویه
resistance standard
مقاومت استاندارد
substandard
زیر استاندارد
ieee
واسط استاندارد IEEE
ansi
کدهای استاندارد ANSI
calibration
مین یک بررسی استاندارد
ambient quality standard
استاندارد کیفیت پرمون
mnemonic
استاندارد اختصار کلمه
cut the mustard
<idiom>
به حد استاندارد لازم رسیدن
clark
پیل استاندارد کلارک
up to par/scratch/snuff/the mark
<idiom>
متناسب با استاندارد طبیعی
standard heat of formation
گرمای تشکیل استاندارد
standard hydrogen electrode
الکتورد هیدروژن استاندارد
standard oil company
استاندارد اویل کمپانی
standard oil company
شرکت نفت استاندارد
pop up menu
منوی غیر استاندارد
standard oxidation potential
پتانسیل اکسایش استاندارد
primary standard grade
خلوص استاندارد اولیه
standard product cost
ارزش تولید استاندارد
standard conversion factor
ضریب تبدیل استاندارد
standard penetration
ازمایش نفوذی استاندارد
data encyption standard
استاندارد حفافت داده
standard electrode potential
پتانسیل الکترود استاندارد
standard electrode potential
پتانسیل استاندارد الکترود
NDIS
واسط دستور استاندارد
nibbling
نصف طول بایت استاندارد
stp
pressure temperatureand standardشرایط استاندارد
metric
اندازهای استاندارد یامعیارمتری متری
nibbles
نصف طول بایت استاندارد
nibbled
نصف طول بایت استاندارد
nibble
نصف طول بایت استاندارد
standards
عیار قانونی استاندارد مقرر
per standard compass
برحسب قطب نمای استاندارد
standard free energy of formation
انرژی ازاد تشکیل استاندارد
RJ connector
استاندارد عمومی اتصال چهارسیمی
nybble
نصف طول بایت استاندارد
ntp
pressure temperatureand normalشرایط استاندارد
standard
عیار قانونی استاندارد مقرر
current standard cost
هزینه استاندارد و مورد قبول
raunchy
پست تر از استاندارد یا میزان متداول
raunchiest
پست تر از استاندارد یا میزان متداول
raunchier
پست تر از استاندارد یا میزان متداول
international organisation for standard
موسسه بین المللی استاندارد
international standard atmosphere
اتمسفر استاندارد بین المللی
calibrating standard
تنظیم شده به صورت استاندارد
ieee
استاندارد مون Token Bus
dif
استاندارد مخصوص فایلهای داده
ECMA
استاندارد نشانههای برای رسم فلوچارت
standardises
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
eisa
معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
standardising
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
bogies
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogeys
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
NetBIOS
استاندارد دستورات که غالبا استفاده میشود.
FTAM
روش استاندارد ارسال فایل OSI
bogey
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
standardised
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
bogies
ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
clout
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouted
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouting
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouts
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
bogey
ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
bogeys
ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
sops
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
ice point
دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
tons
واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
density attitude
ارتفاع مربوط به غلظت استاندارد هوا
standardizing
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardize
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardizes
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
army standard score
نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
Bell compatible modem
مودمی که طبق استاندارد AT & T کار میکند
sop
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
ton
واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
ieee
استاندارد بیان کننده اتصالات داده با......... و........
Industry Standard Architecture
استاندارد برای باس در IBMPC یا سازگار با آن
ansi
گونه استاندارد زبان برنامه نویس C
extended industry standard architecture
معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
advanced
یک نوع واسط استاندارد برای CD-ROMها
basics
کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
ieee
استاندارد بیان کننده سیستم شبکه اینترنت
differential effects
اثرتغییر شرایط استاندارد روی سهمی گلوله
Green Book
مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
V series
استاندارد برای ارسال داده به کمک مودم
gauge railway
فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
MCGA
استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC
Hewlett Packard
مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک
basic
کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
qualities
استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
depreciation of currency
کاهش قیمت اسمی سکه طلای استاندارد
modularization
برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد
quality
استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
asynchronous
2-استاندارد CCITT , ANSI مربوط به ارسال خانه
international file format
استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
lips
استاندارد و اندازه گیری توان پردازش از موتور واسط
densities
دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
half
دیسک درایویی که مقابل آن نیمی از حالت استاندارد باشد.
density
دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com