English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
probation ارائه مدرک ودلیل
probational ارائه مدرک ودلیل
Other Matches
to produce testimony مدرک ارائه دادن
rhyme or reason <idiom> نقشه ودلیل خوب
To be amenable to reason . اهل منطق ودلیل بودن
evidence مدرک
percipient مدرک
adminicle مدرک
documenting مدرک
perceptive مدرک
naked بی مدرک
vouchers مدرک
voucher مدرک
muniment مدرک
written evidence مدرک
deeds مدرک
deed مدرک
proof مدرک
lead مدرک
attestation مدرک
certificate [official document] مدرک
evidence مدرک
proofs مدرک
grade مدرک
mark مدرک
reference [testimonial] مدرک
report مدرک
leads مدرک
clue مدرک
clues مدرک
document مدرک
documented مدرک
proof نشانه مدرک
witnessing شاهد مدرک
physical record مدرک مادی
proofs نشانه مدرک
witnesses شاهد مدرک
witnessed شاهد مدرک
record length درازای مدرک
record format قالب مدرک
witness شاهد مدرک
authentic document مدرک اصلی
document format فرمت مدرک
document processing پردازش مدرک
end of record انتهای مدرک
endnote پایان مدرک
evidence of the corpus مدرک جرم
testimonies تصدیق مدرک
label record مدرک برچسب
document format قالب مدرک
conclusive evidence مدرک قاطع
certificate of capacity مدرک شایستگی
logical record مدرک منطقی
testimony تصدیق مدرک
master document مدرک اصلی
record سابقه مدرک
lost document مدرک گم شده
bachelor's degree مدرک لیسانس
writing مدرک [سند ]
certificate of capacity مدرک ابراز لیاقت
document base font فونت پایه مدرک
certificate of achievement مدرک تصدیق شایستگی
documentation مدرک یا مدارک اسناد
document متکی به مدرک کردن
documented متکی به مدرک کردن
documenting متکی به مدرک کردن
documentaries مبنی بر مدرک یا سند
certificate for decoration مدرک اعطای نشان
certificate of achievement مدرک ابراز لیاقت
announcing اشکارکردن مدرک دادن
announces اشکارکردن مدرک دادن
prima facie evidence مدرک به فاهر قاطع
record مدرک ثبت کردن
trailer record مدرک پشت بند
record layout طرح بندی مدرک
record مدرک کتبی سابقه
referring to a document استناد به مدرک خاصی
secondhand evidence مدرک دست دوم
reliance on a document استناد به مدرک خاصی
voucher مدرک تضمین کننده
vouchers مدرک تضمین کننده
variable length record مدرک با طول متغیر
announced اشکارکردن مدرک دادن
announce اشکارکردن مدرک دادن
deed of assignment مدرک صلاحیت قانونی
fixed length record مدرک با درازای ثابت
documentary مبنی بر مدرک یا سند
not a leg to stand on <idiom> مدرک کافی نداشتن
certificate of honorable service مدرک تصدیق خدمت صادقانه
to give evdience گواهی دادن مدرک بودن از
piece of writing مدرک [سند ] [اصطلاح رسمی]
proof is the result of evidenc دلیل نتیجه مدرک است
evidentiary مبنی برمدرک مدرک دار
ppi scan ارائه پی پی ای
j display ارائه جی
g scan ارائه جی
g display ارائه جی
exposures ارائه
f scan ارائه اف
f display ارائه اف
j scan ارائه جی
d scan ارائه دی
d display ارائه دی
display ارائه
c scan ارائه سی
c display ارائه سی
exposal ارائه
b scan ارائه ب
b display ارائه ب
h display ارائه اچ
h scan ارائه اچ
shew ارائه
p scan ارائه پی
p display ارائه پی
n scan ارائه ان
n display ارائه ان
range bearing display ارائه بی
productions ارائه
m scan ارائه ام
m display ارائه ام
production ارائه
exposure ارائه
l scan ارائه ال
l display ارائه ال
k scan ارائه کی
k display ارائه کی
presentment ارائه
displayed ارائه
representation ارائه
representations ارائه
exhibitions ارائه
presentation ارائه
displaying ارائه
displays ارائه
adductor ارائه
presentations ارائه
offering ارائه
exhibition ارائه
produces ارائه دادن
presentations ارائه عرضه
presentability قابلیت ارائه
represents ارائه کردن
hold forth ارائه دادن
productions ارائه ساخت
renderer ارائه دهنده
showings ارائه اشکارسازی
renderable قابل ارائه
put in ارائه دادن
produced ارائه دادن
profert ارائه سند
give ارائه دادن
production ارائه ساخت
represented ارائه کردن
represent ارائه کردن
produce ارائه دادن
presentation ارائه عرضه
giving ارائه دادن
show ارائه نمایش
tendering ارائه دادن
showed ارائه نمایش
tenderest ارائه دادن
tendered ارائه دادن
tender ارائه دادن
offers پیشکش ارائه
offered پیشکش ارائه
offer پیشکش ارائه
present ارائه دادن
presented ارائه دادن
showing ارائه اشکارسازی
gives ارائه دادن
bring forward ارائه دادن
presents ارائه دادن
knuckle under <idiom> ارائه دادن
presenting ارائه دادن
misrepresentation بد ارائه نمودن
misrepresentation بد ارائه دادن
shows ارائه نمایش
Give the benefit of the doubt <idiom> [باور کردن اظهارات شخصی بدون مدرک]
put ارائه یا توضیح دادن
documentation ارائه اسناد یا مدارک
putting ارائه یا توضیح دادن
devil's advocate <idiom> [ارائه استدلال مخالف]
producing اقامه ارائه کردن
puts ارائه یا توضیح دادن
presenting bank بانک ارائه کننده
submitting ارائه دادن پیشنهادکردن
lead proof ارائه دلیل کردن
submit ارائه دادن پیشنهادکردن
submitted ارائه دادن پیشنهادکردن
submits ارائه دادن پیشنهادکردن
forthcoming اماده ارائه دادن
authority مدرک یا ماخذی از کتاب معتبریا سندی نویسندهء معتبر
imageing model روش یا مدل ارائه تصاویر
alleges دلیل اوردن ارائه دادن
contract for supply قرارداد جهت ارائه کالا
to put in منصوب کردن ارائه دادن
allege دلیل اوردن ارائه دادن
renders ارائه دادن ترجمه کردن
propounds پیشنهاد کردن ارائه دادن
propound پیشنهاد کردن ارائه دادن
render ارائه دادن ترجمه کردن
propounding پیشنهاد کردن ارائه دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com