English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
illinois test of psycholinguistic ازمون تواناییهای زبانی- روانی ایلینوی
Other Matches
psychological test ازمون روانی
liquid limit test ازمون حد روانی
mental test ازمون روانی
ldl یک ماوراء زبانی که زبانی را شرح میدهد
army classification battery test ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
primary mental abilities تواناییهای عقلی نخستین
specification ی درباره تواناییهای برنامه , مشخصات و روش ها
background processing فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
dpi روش استاندارد برای شرح تواناییهای matix-dot یا اسکنر
dotting روش استاندارد برای شرح تواناییهای resolution کاغذ چاپگر یا اسکنر
dot روش استاندارد برای شرح تواناییهای resolution کاغذ چاپگر یا اسکنر
external وسیلهای که درون کامپیوتر نیست ولی به آن اضافه شده تا تواناییهای ذخیره سازی آن را افزایش دهد
externals وسیلهای که درون کامپیوتر نیست ولی به آن اضافه شده تا تواناییهای ذخیره سازی آن را افزایش دهد
server مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
shear box test ازمون برشی با جعبه ازمون برشی جعبهای
installing تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
install تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installs تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
vivas voce زبانی
monolingual یک زبانی
viva voce زبانی
glottic زبانی
linguistic زبانی
trilingual سه زبانی
orally زبانی
monnolingual یک زبانی
orals زبانی
abusiveness بد زبانی
lingual زبانی
verbal زبانی
linguiform زبانی
oral زبانی
lip deep زبانی
by parol زبانی
by word of mounth زبانی
by word of mouth زبانی
nuncupatory زبانی
glossal زبانی
linguistically زبانی
bilingual دو زبانی
nuncupative زبانی
aphthongia لالی زبانی
vivas voce زبانی شفاها`
vocabular زبانی شفاهی
bradyglossia کندگویی زبانی
unction چرب زبانی
to fling d. بد زبانی کردن
to fix a language زبانی که ازتغییریارشدبازداشتن
sublingual زیر زبانی
dumb language زبان بی زبانی
polyglot چند زبانی
polyglots چند زبانی
nuncupate زبانی گفتن
chattiness بلبل زبانی
professed love دوستی زبانی
volubility چرب زبانی
spiel چرب زبانی
knowledge of a language دانستن زبانی
glossopharyngeal زبانی حلقی
lapsus linguae لغزش زبانی
zubenelgenubi زبانی جنوبی
lingulate زبانی شکل
glossopharyngeal nerve عصب زبانی- حلقی
lispling تکلم نوک زبانی
nervus glossopharyngeus عصب زبانی- حلقی
to nuncupate a will زبانی وصیت کردن
abusive بد زبانی تجاوز به عصمت
grammatical error اشتباه دستور زبانی
spiel چرب زبانی کردن
flippancy بی ملاحظگی چرب زبانی
glibly ازروی چرب زبانی
glibness چرب و نرم تر زبانی
tongu praxia کنش پریشی زبانی
lingual letters or linguals حروف زبانی یا ذولقی
lingual حرف زبانی یا ذو لفی
acclamation اخذ رای زبانی
lisps نوک زبانی صحبت کردن
hard sell فروشندگی باچرب زبانی وفشار
lard ارایش دادن چرب زبانی
lisping نوک زبانی صحبت کردن
lisped نوک زبانی صحبت کردن
retrolingual واقع در پشت زبان پس زبانی
lisp نوک زبانی صحبت کردن
to schmooze somebody برای کسی چرب زبانی کردن
to translate something [from/into a language] برگرداندن [نوشتنی] چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
to butter somebody up برای کسی چرب زبانی کردن
naturals زبانی که توسط بشر استفاده و فهمیده میشود
natural زبانی که توسط بشر استفاده و فهمیده میشود
metalanguage زبانی که یک زبان برنامه نویسی را شرح میدهد
diachronic تحمولات زبانی یک ملت درادوار مختلف تاریخ
to translate something [from/into a language] ترجمه [نوشتنی] کردن چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
lingua زبان یا عضو زبانی شکل اصطلاحات خاص
catechetical مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
vdl زبانی برای تعریف و معناشناسی زبانهای برنامه نویسی
fluency روانی
subversives روانی
psychical روانی
psychic روانی
subversive روانی
mental روانی
liquid limit حد روانی
fluidity روانی
psychological روانی
volubility روانی
yield point حد روانی
mellifluence روانی
facility روانی
freedoms روانی
freedom روانی
flows روانی
flowed روانی
flow روانی
transliteration نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
psycholepsy افت روانی
psychic deafness ناشنوایی روانی
psychic blindness نابینایی روانی
mental disorder بیماری روانی
psychiatric disorder اختلال روانی
exopsychic برون روانی
mental disorder اختلال روانی
endopsychic درون روانی
psychological factors عوامل روانی
psychic energy نیروی روانی
psychological environment محیط روانی
psycholepsis افت روانی
psychosocial روانی- اجتماعی
psychograph نمودار روانی
psychognosis شناخت روانی
mental disturbance اختلال روانی
psychodiagnosis تشخیص روانی
psychic trauma اسیب روانی
psychic secretion تراوش روانی
psychogenesis پدیدایی روانی
mental economy اقتصاد روانی
mental examination معاینه روانی
mental illness بیماری روانی
psychiatric hospital بیمارستان روانی
gift of the gab روانی زبان
liquid limit مرز روانی
mental status وضع روانی
psychasthenia ضعف روانی
intrapsychic درون روانی
neurasthenia خسته روانی
physical psychological تنی- روانی
physical psychological جسمی- روانی
mental hygiene بهداشت روانی
mental conflict تعارض روانی
mental health سلامت روانی
ease of style روانی انشا
mental disease بیماری روانی
mental derangement اشفتگی روانی
psychic apparatus دستگاه روانی
psychiatric social work مددکاری روانی
mental health بهداشت روانی
psychiatric nurse پرستار روانی
cathexis انرژی روانی
cathexis تمرکز روانی
cathexis نیروگذاری روانی
playing the man بازی روانی
psychological field میدان روانی
sociopsychological اجتماعی- روانی
psyho بیمار روانی
psychosurgery جراحی روانی
psychosexual روانی- جنسی
psychopharmacology داروشناسی روانی
psychopaysical روانی- فیزیکی
psychopathy اختلالات روانی
psychoanalysis تحلیل روانی
psychopathy معالجه روانی
psychiatry پزشکی روانی
fluidity روانی بیان
psychotherapy درمان روانی
sanity سلامت روانی
mentally از نظر روانی
stream of consciousness تسلسل روانی
complexes عقده روانی
flow روانی سلاست
flowed روانی سلاست
flows روانی سلاست
psychopath بیمار روانی
psychopaths بیمار روانی
neuroses اختلال روانی
neurosis اختلال روانی
stress فشار روانی
stresses فشار روانی
stressing فشار روانی
psychosis بیماری روانی
psychotic بیمار روانی
versatility روانی مهارت
supersensible روحی روانی
complex عقده روانی
psychological warfare جنگ روانی
analeptic نیروبخش روانی
psychological space فضای روانی
psychological scale مقیاس روانی
psychological operations عملیات روانی
psychomotor روانی- حرکتی
nervous breakdowns بحران روانی
nervous breakdowns فروباشی روانی
nervous breakdown بحران روانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com