Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (36 milliseconds)
English
Persian
to screen one's eyes from the sun
از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
Other Matches
heliocentric
دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
With her languid eyes .
با چشمهای مستش ( خمار )
scotopia
چشمهای معتاد بتاریکی
pop-eyed
دارای چشمهای ورقلمبیده
pop-eyed
دارای چشمهای بیرون زده
shoot
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoots
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
the setting of the sun
غروب کردن خورشید
sheltering
محافظت کردن
sheltered
محافظت کردن
shelter
محافظت کردن
protects
محافظت کردن
shelters
محافظت کردن
guard
محافظت کردن
guarding
محافظت کردن
guards
محافظت کردن
protect
محافظت کردن
shield
محافظت کردن
protecting
محافظت کردن
shields
محافظت کردن
Her eyes spoke volumes of despair.
در چشمهای او
[زن]
ناامیدی کاملا واضح است.
cares
محافظت کردن مراقبت
to screen
[from]
[با پرده]
محافظت کردن
[از]
care
محافظت کردن مراقبت
cared
محافظت کردن مراقبت
shoot
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
shoots
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
preserve
حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
preserving
حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
preserves
حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
keep
اداره کردن محافظت کردن
guard
محافظت کردن نگهبانی کردن
guards
محافظت کردن نگهبانی کردن
guarding
محافظت کردن نگهبانی کردن
keeps
اداره کردن محافظت کردن
screened
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screening, screenings
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screen
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screens
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
hill shading
سایه زدن ارتفاعات و تپه هاروی نقشه رنگ کردن ارتفاعات در عکس جهت تابش نور خورشید
suns
خورشید
phoebus
خورشید
sunned
خورشید
sol
خورشید
sun
خورشید
sunning
خورشید
day star
خورشید
the greater lumen
خورشید
daystar
خورشید
sunlight
نور خورشید
macule
لکه خورشید
heliometer
خورشید سنج
d. of the sun
انحراف خورشید
samson
اهل خورشید
actinometer
پرتوسنج خورشید
sol
الهه خورشید
solar eclipse
گرفت خورشید
actinometre
پرتوسنج خورشید
perihelion
حضیض خورشید
corona
خرمن خورشید
mock sun
عکس خورشید
parhelion
خورشید کاذب
sun's disk
قرص خورشید
eclipse of the sun
خورشید گرفتگی
air thread
لعاب خورشید
helium
گاز خورشید
parhelion
عکس خورشید
titan
خدای خورشید
titans
خدای خورشید
coronas
خرمن خورشید
declination
میل خورشید
cares
محافظت
protection
محافظت
cared
محافظت
care
محافظت
preservation
محافظت
conservation
محافظت
opposition jupiter to the sun
تقابل بر جیس با خورشید
chromatosphere
هاله سرخ خورشید
hour angle
زاویه ساعتی خورشید
anthelion
هاله رو به روی خورشید
parheliacal
مانند عکس خورشید
first light
اولین طلیعه خورشید
helios
دارگونه خورشید خورشیدخدا
spectrohelioscope
طیف بین خورشید
sunglow
فلق و شفق خورشید
heliocentric system
دستگاه خورشید مرکزی
coronel
هاله خورشید وغیره
sunspot
لکه روی خورشید
coronal
هاله خورشید وغیره
sheltering
محافظت حمایت
sheltered
محافظت حمایت
stickability
قابلیت محافظت
copy protection
محافظت از کپی
preserve wood
محافظت چوب
preservation
محافظت جلوگیری
shelter
محافظت حمایت
normal maintenance
محافظت عادی
thermal protection
محافظت حرارتی
shelters
محافظت حمایت
She stared at him with wide eyes.
با چشمهای گشاد ( گشاد شده ) با ؟ خیره شده بود
gossamery
لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
pyrheliometer
گرماسنج ونیرو سنج خورشید
sunrises
طلوع خورشید تیغ افتاب
sunrise
طلوع خورشید تیغ افتاب
The earth moves round the sun.
زمین دوز خورشید می چرخد
solar flare
تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
The earth moves round the sun .
زمین بدور خورشید می گردد
heliometer
الت پیمایش قطر خورشید
perihelion
نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
photoheliograph
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
right of self preservation
حق محافظت از سرحدات خود
Health physics
فیزیک محافظت از پرتو
The Physics of Radiation Protection
فیزیک محافظت از پرتو
reserved words
کلمههای محافظت شده
security
محافظت شده یا رمزدار
protected storage
حافظه محافظت شده
protected storage
انباره محافظت شده
sunlight
تابش افتاب انعکاس نور خورشید
aureola
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
midnight sun
خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
aureole
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
solunar
حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
Plants store up the sun's energy.
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
snowblink
انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
actinogram
ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
spectroheliogram
تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
spectroheliograph
تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
protected passed pawn
پیاده رونده محافظت شده
protective
زره حفافتی محافظت کننده
actinochemistry
مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
flocculus
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
reversing layer
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
parhelic
وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
parkas
نوعی کت برای محافظت از باد و باران
unprotected
که قابل تغییرات و محافظت شده نیست
camera lucida
[ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
heliometry
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
autumnal equinox
نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
mithra
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
actinograph
دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
breaker
وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
breakers
وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
cladding
ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
noises
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noise
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
variables
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
cassettes
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassette
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
variable
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
helical
ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
automatic reset circuit breaker
محافظت کننده مدر که باافزایش بیش از حد مجازمدار را قطع میکند
encipher
تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
blockhouse
ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
sailings
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sail
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
langley
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
sailed
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
supernovas
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernova
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
coverings
مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
write protect
شیوهای برای محافظت ازنوشته شدن اطلاعات روی دیسک یا نوار
goggles
عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
covers
مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
cover
مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
apolline
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
circuit
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
circuits
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
cassette
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
cassettes
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
dou
[در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
fused
وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
fuse
وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
optical
شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
fibre optics
لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
heliograph
گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
privilege
ساخت پردازنده Intel که در حالت محافظت شده است و به برنامه امکان افزودن بخشهای حیاتی محیط عملیات را میدهد
white out
انحراف افق به علت انعکاس نور خورشید روی برف خطای تشخیص محل افق
counter fert
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
fettling
شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
guard
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guarding
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard bit
یک بیت در کلمه ذخیره شده که بیان میکند آیا میتواند تغییر کند یا محافظت شده است
guards
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
enhancing
عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhances
عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhanced
عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhance
عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
safety net
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety nets
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
format
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
formats
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
gossamer
لعاب خورشید لعاب عنکبوت
vat dyeing
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com