English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
standard oil company استاندارد اویل کمپانی
Other Matches
companies کمپانی
company کمپانی
entrepreneurs مقدم کمپانی
holding company کمپانی مسلط
entrepreneur مقدم کمپانی
microsoft کمپانی میکروسافت
ieee سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
documenting روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documented روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
vendors کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
vendor کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
interlocking directorate حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
international standards organization طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
POSIX استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
extending گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extend گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extends گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
PHIGS برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
source استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
ODI واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
modulus استاندارد
canonical استاندارد
standards استاندارد
standard استاندارد
high and dry <idiom> استاندارد
normal temperature and pressure شرایط استاندارد
dialects ی در زبان استاندارد
standard temperature and pressure شرایط استاندارد
standard rate نرخ استاندارد
standard استاندارد همگون
standardizing استاندارد نمودن
standardizes استاندارد نمودن
standardize استاندارد نمودن
dialect ی در زبان استاندارد
standardises استاندارد نمودن
nonstandard غیر استاندارد
standards of living استاندارد زندگی
basic standard استاندارد اولیه
basic standard cost قیمت استاندارد
boilerplate متن استاندارد
frequency standard استاندارد فرکانس
standardized استاندارد شده
standard resistor مقاومت استاندارد
magnetic standard اهنربای استاندارد
standards استاندارد همگون
standard of living استاندارد زندگی
standardising استاندارد نمودن
standardised استاندارد نمودن
standard section پروفیل استاندارد
standard specification مقررات استاندارد
substandard زیر استاندارد
standard costs هزینههای استاندارد
traditional chess شطرنج استاندارد
standard measure اندازه استاندارد
table lamp لامپ استاندارد
standard solution محلول استاندارد
standard error خطای استاندارد
standardization استاندارد سازی
standard specification دستورات استاندارد
standard function تابع استاندارد
standard interface واسطه استاندارد
standard ohm اهم استاندارد
standard pascal پاسکال استاندارد
standard pitch گام استاندارد
standard price قیمت استاندارد
standard condition شرایط استاندارد
standard cell پیل استاندارد
resistance standard مقاومت استاندارد
primary standard استاندارد اولیه
standard interface رابط استاندارد
silver standard استاندارد نقره
standard atmosphere اتمسفر استاندارد
standard bar میله استاندارد
atmospheres اتمسفر استاندارد جو
atmosphere اتمسفر استاندارد جو
standard class درجه استاندارد
standard candle شمع استاندارد
secondary standard استاندارد ثانویه
mnemonic استاندارد اختصار کلمه
standard oil company شرکت نفت استاندارد
data encyption standard استاندارد حفافت داده
standard oxidation potential پتانسیل اکسایش استاندارد
clark پیل استاندارد کلارک
pop up menu منوی غیر استاندارد
ansi کدهای استاندارد ANSI
standard product cost ارزش تولید استاندارد
primary standard grade خلوص استاندارد اولیه
standard hydrogen electrode الکتورد هیدروژن استاندارد
up to par/scratch/snuff/the mark <idiom> متناسب با استاندارد طبیعی
standard conversion factor ضریب تبدیل استاندارد
standard electrode potential پتانسیل استاندارد الکترود
calibration مین یک بررسی استاندارد
standard electrode potential پتانسیل الکترود استاندارد
NDIS واسط دستور استاندارد
ieee واسط استاندارد IEEE
ambient quality standard استاندارد کیفیت پرمون
cut the mustard <idiom> به حد استاندارد لازم رسیدن
standard heat of formation گرمای تشکیل استاندارد
standard penetration ازمایش نفوذی استاندارد
metric اندازهای استاندارد یامعیارمتری متری
standard عیار قانونی استاندارد مقرر
stp pressure temperatureand standardشرایط استاندارد
standards عیار قانونی استاندارد مقرر
ntp pressure temperatureand normalشرایط استاندارد
per standard compass برحسب قطب نمای استاندارد
international standard atmosphere اتمسفر استاندارد بین المللی
international organisation for standard موسسه بین المللی استاندارد
ieee استاندارد مون Token Bus
dif استاندارد مخصوص فایلهای داده
current standard cost هزینه استاندارد و مورد قبول
calibrating standard تنظیم شده به صورت استاندارد
RJ connector استاندارد عمومی اتصال چهارسیمی
feed back اخذ اطلاعات ومقایسه ان با استاندارد
standard free energy of formation انرژی ازاد تشکیل استاندارد
nybble نصف طول بایت استاندارد
nibbled نصف طول بایت استاندارد
raunchy پست تر از استاندارد یا میزان متداول
nibble نصف طول بایت استاندارد
nibbles نصف طول بایت استاندارد
raunchier پست تر از استاندارد یا میزان متداول
raunchiest پست تر از استاندارد یا میزان متداول
nibbling نصف طول بایت استاندارد
ice point دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
standardizes مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
clouts هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
standardize مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
ECMA استاندارد نشانههای برای رسم فلوچارت
standardising مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
bogies ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
clouting هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
bogies گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
ieee استاندارد بیان کننده اتصالات داده با......... و........
bogey ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
bogeys گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
density attitude ارتفاع مربوط به غلظت استاندارد هوا
clout هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouted هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
bogeys ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
FTAM روش استاندارد ارسال فایل OSI
standardises مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
Industry Standard Architecture استاندارد برای باس در IBMPC یا سازگار با آن
standardizing مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
army standard score نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
ton واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
tons واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
ansi گونه استاندارد زبان برنامه نویس C
NetBIOS استاندارد دستورات که غالبا استفاده میشود.
sop رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
sops رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
advanced یک نوع واسط استاندارد برای CD-ROMها
standardised مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
Bell compatible modem مودمی که طبق استاندارد AT & T کار میکند
bogey گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
eisa معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
extended industry standard architecture معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
international file format استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
Hewlett Packard مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک
modularization برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد
basic کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
ieee استاندارد بیان کننده سیستم شبکه اینترنت
MCGA استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC
basics کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
asynchronous 2-استاندارد CCITT , ANSI مربوط به ارسال خانه
quality استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
depreciation of currency کاهش قیمت اسمی سکه طلای استاندارد
Green Book مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
qualities استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
V series استاندارد برای ارسال داده به کمک مودم
gauge railway فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
differential effects اثرتغییر شرایط استاندارد روی سهمی گلوله
PPQN قالب زمانی معروف که در استاندارد MIDI استفاده میشود
PCMCIA حافظه یا وسیله جانبی که با استاندارد PCMCIA مط ابقت دارد
interfaces استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
encryption استاندارد برای سیستم رمز گذاری داده بلاک
leap frog test استاندارد که از یک محل ثابت و نه تغییر در حافظه استفاده میکند
multicolour استاندارد آداپتور گرافیک رنگی مناسب در کامپیوترهای IBM PC
normal قالب استاندارد برای فضای ذخیره سازی داده
lips استاندارد و اندازه گیری توان پردازش از موتور واسط
par حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
density دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
half دیسک درایویی که مقابل آن نیمی از حالت استاندارد باشد.
part قالب زمان معروف برای ترتیب استاندارد MIDI
standard item اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
densities دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
physical پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI
basic fortran استاندارد امریکایی و تاییدشده از زبان برنامه نویسی فرترن
SI Dunites SystemeInternational استاندارد سیستم بین المللی متری
IFF استاندارد برای فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-CD
special حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
interface استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
gpib استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
AT Attachment واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا -CD ROM به کامپیوتر
LLC EEEI استاندارد بیان پروتکل ارسال در سطح ارتباط داده
category wiring یکی از 5 سطح استاندارد معرفی شده توسط EIA / TIA
dpi روش استاندارد برای شرح تواناییهای matix-dot یا اسکنر
eia interface یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها
bsc استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا
logical EEEI استاندارد بیان پروتکل ارسال در سطح اتصال داده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com