Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
trench
استحکامات خندقی شیار طولانی
trenches
استحکامات خندقی شیار طولانی
Other Matches
gully erosion
فرسایش خندقی
field work
استحکامات صحرایی استحکامات
back frow
اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
grooves
شیار کردن فرورفتگی خان شیار
groove
شیار کردن فرورفتگی خان شیار
trench burial
دفن مردگان در خندق استفاده از قبر خندقی عمومی
track pitch
گام شیار درجه شیار
slit trench
سنگر خندقی شکل سنگر درازکش گروهی
fibre
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
extensions
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extension
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
fortification
استحکامات
fortifications
استحکامات
fieldwork
استحکامات
casemate
استحکامات
forts
استحکامات
rampart
استحکامات
work
استحکامات
worked
استحکامات
pioneers
مهندس استحکامات
vallation
استحکامات خندق
fortresses
استحکامات نظامی
fortress
استحکامات نظامی
ensconces
استحکامات ساختن
pioneer
مهندس استحکامات
ensconce
استحکامات ساختن
rampire
استحکامات خاکریز
pioneered
مهندس استحکامات
fortified
دارای استحکامات
counter approach
استحکامات متقابله
fiedl fortifications
استحکامات صحرایی
bastions
سنگر و استحکامات
jetties
استحکامات جنگی
jetty
استحکامات جنگی
ensconcing
استحکامات ساختن
bastion
سنگر و استحکامات
ensconced
استحکامات ساختن
vallum
دارای استحکامات کردن
horn-work
[استحکامات بیرونی با دو سنگر]
Cashel
[استحکامات دفاعی ایرلندی]
defenses
دفاع کردن استحکامات
defence
دفاع کردن استحکامات
advanced work
استحکامات اصلی ساختمان
dug in
استحکامات سنگر اماده
rampart
دارای استحکامات کردن
castellate
دارای استحکامات کردن
defense
دفاع کردن استحکامات
defilade
جان پناه استحکامات تدافعی
fortified
سنگربندی شده دارای استحکامات
sally port
درب اصلی قلعه یا استحکامات
fortified church
[کلیسایی دارای استحکامات نظامی]
vallum
بارو باره استحکامات خاکریز بارودارکردن
redoubt
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
redan
استحکامات دوپهلو که گوشه برجستهای ازان بیرون می ایستد
contravallation
استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس
longs
طولانی
longest
طولانی
longed
طولانی
longer
طولانی
short
طولانی نه
shorter
طولانی نه
shortest
طولانی نه
of long standing
طولانی
prolongs
طولانی
prolonging
طولانی
prolong
طولانی
longsome
طولانی
long-
طولانی
long
طولانی
great
طولانی
protracted
طولانی
great-
طولانی
greatest
طولانی
agelong
طولانی
prolix
طولانی
prolongs
طولانی کردن
telephoned
در یک مسافت طولانی
periphrastically
بطور طولانی
prolonging
طولانی کردن
prolong
طولانی کردن
hold over
<idiom>
طولانی نگهداشتن
telephone
در یک مسافت طولانی
as long as
بمدت طولانی
long play
صفحه طولانی
blue moon
مدت طولانی
elongation
طولانی کردن
telephones
در یک مسافت طولانی
telephoning
در یک مسافت طولانی
gangling
طولانی و دراز
longed
طولانی طویل
long
طولانی طویل
longer
طولانی طویل
longest
طولانی طویل
long-
طولانی طویل
longs
طولانی طویل
extends
طولانی تر کردن
extend
طولانی تر کردن
extending
طولانی تر کردن
scroll
نوشته یافهرست طولانی
marathons
جلسه گروهی طولانی
marathon
جلسه گروهی طولانی
symphony
قطعه طولانی موسیقی
slot
سوراخ طولانی و باریک
heatwave
هوای گرم طولانی
heatwaves
هوای گرم طولانی
slots
سوراخ طولانی و باریک
gabfest
محاوره طولانی و مفصل
degressive burning
سوختن طولانی خرج
symphonies
قطعه طولانی موسیقی
long-drawn-out
بیش از اندازهی طولانی
lengthens
طولانی کردن کشیدن
lengthened
طولانی کردن کشیدن
lengthening
طولانی کردن کشیدن
lengthen
طولانی کردن کشیدن
prolegomenous
دارای مقدمه طولانی
prolongation
طولانی کردن تطویل
scrolls
نوشته یافهرست طولانی
protracted war
استراتژی نبرد طولانی
strip
ماده طولانی نازک
slotting
سوراخ طولانی و باریک
livelong
طولانی وخسته کننده
long recoil
عقب نشینی طولانی
long tail liability
تعهد طولانی مدت
long thrust
تک نفوذی طولانی یادوردست
swigging
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
T link
اتصال سریع و طولانی داده
stream
جریان طولانی داده سری
prolongate
طولانی کردن امتداد دادن
swipe
حرکت جاروبی جرعه طولانی
swiped
حرکت جاروبی جرعه طولانی
swiping
حرکت جاروبی جرعه طولانی
streams
جریان طولانی داده سری
prolonger
تاخیر دهنده طولانی کننده
macrobiotics
دانش طولانی کردن عمر
We have a long journey before us .
مسافرت طولانی در پیش داریم
swigs
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swigged
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
To live a long life .
عمر طولانی (زیاد ) کردن
swig
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
long game
بازی با لزوم ضربههای طولانی
go long
تلاش درپاس طولانی بجلو
streamed
جریان طولانی داده سری
long distance
با شعاع عمل زیاد طولانی
long-distance
با شعاع عمل زیاد طولانی
tracks
شیار
tracked
شیار
waked
شیار
fissure
شیار
ruck
خط شیار
wake
شیار
chamfer
شیار
corrugation
شیار
wakes
شیار
rucks
خط شیار
track
شیار
stria
شیار
slots
شیار
grooves
شیار
fissures
شیار
slot
شیار
score
شیار
flute
شیار
notche
شیار
groove
شیار
sulcus
شیار
rut
خط شیار
ruts
خط شیار
splineway
شیار
fillister plough
شیار
rakes
شیار
rake
شیار
raking
شیار
scores
شیار
scored
شیار
guideway
شیار
slotting
شیار
castellation
تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
stall
حفظ گوی برای مدت طولانی
stalling
حفظ گوی برای مدت طولانی
The outcome of the long struggle .
نتیجه این مبا رزه طولانی
grand touring car
نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
long iron
چوبهای شماره 1 و 2 و 3برای ضربههای طولانی
to give a long recital of something
دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
dromos
[راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
indenture
شیار دارکردن
wash out
شیار ابرو
vallecula
شیار خط گودی
cut fuller
شیار بریدن
striate
شیار دار
canaliculus
شیار کوچک
tooth pitch
گام شیار
tpi
شیار دراینچ
track density
تراکم شیار
trackes per inch
شیار در اینچ
track pitch
فاصله شیار
valley
گودی شیار
valleys
گودی شیار
calcarine sulcus
شیار مهمیزی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com