English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English Persian
freddie اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
Other Matches
free lance اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
forward air control post ایستگاه کنترل هوایی جلو
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
ducked کد مخصوص درگیریهای هوایی
duckings کد مخصوص درگیریهای هوایی
duck کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducks کد مخصوص درگیریهای هوایی
homing adaptor تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
aircontroller کنترل کننده هوایی
freaks میزان فرکانس بی سیم بحسب مگاسیکل در درگیریهای هوایی
freak میزان فرکانس بی سیم بحسب مگاسیکل در درگیریهای هوایی
air raid reporting control ship گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
aeronautical station ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
foxaway اعلام موشک هوا به هوا رهاشده در درگیریهای هوایی
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
transponder تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
all weather air station ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
line replacement یکان تعویض کننده یکان جبهه
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
exposure station ایستگاه هوایی
air command یکان هوایی
exposure station ایستگاه عکاسی هوایی
commodores فرمانده یکان هوایی
commodore فرمانده یکان هوایی
channel airlift سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
air way station ایستگاه کنترل
control station ایستگاه کنترل
attached airlift service یکان ترابری هوایی زیرامر
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
routing indicator گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
net control ایستگاه کنترل شبکه
radial شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radials شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
aeromedical unit یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
remote ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است
remoter ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است
remotest ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است
combine ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند
combines ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند
combining ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند
designative اشاره کننده تعیین کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
purple در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
suggestive اشاره کننده
allusive اشاره کننده
adumbrative اشاره کننده
signaller اشاره کننده
air control کنترل هوایی
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
gesticulator اشاره کننده با سر و دست
insinuator چاپلوس اشاره کننده
poniter عقربک اشاره کننده
impilcative اشاره کننده رساننده
insinuative اشاره کننده خود جا کن
connotative اشاره ضمنی کننده
expressive حاکی اشاره کننده
airspace control کنترل فضای هوایی
homing station رادارهای کنترل هوایی
air controlman نگهبان کنترل هوایی
air control party گروه کنترل هوایی
initial point نقطه کنترل هوایی
control area منطقه کنترل هوایی
control zone منطقه کنترل هوایی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
indicative خبر دهنده اشاره کننده
consolidating station ایستگاه تکمیل کننده بار
requesting unit یکان درخواست کننده
staging unit یکان بارگیری کننده
requesting unit یکان تقاضا کننده
using agency یکان استفاده کننده
airspace control کنترل کردن فضای هوایی
controlled airspace فضای هوایی کنترل شده
air control and reporting center (c.r.c. مرکز کنترل و گزارش هوایی
air control ship ناو کنترل حرکات هوایی
air traffic control کنترل عبور و مرور هوایی
air control point نقطه کنترل مسیر هوایی
air-traffic control کنترل عبور و مرور هوایی
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
detachment یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
determiners مشخص کننده ضمیر یا صفت اشاره
determiner مشخص کننده ضمیر یا صفت اشاره
naval support یکان پشتیبانی کننده دریایی
dominant user یکان مصرف کننده عمده
air movement section قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
control zone منطقه فضای هوایی تحت کنترل
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
air defense artillery controller مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
air traffic regulation and identificatio سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
tactical air command center مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
positive control کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
filter center مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
pointer اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointers اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
zmarker beacon نوعی برج کنترل هوایی مستقر در میدان تیر پدافندهوایی
midnight فرمان از کنترل نزدیک به دورتغییر فرکانس بدهید دررهگیری هوایی
claim frame فریم مخصوص برای مشخص کردن ایستگاه آغاز کننده شبکه
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
unit emplaning در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
air intercept رهگیری کننده هوایی
primary وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
nuisance raid تک هوایی ایذایی تک مضطرب کننده
dial up استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
controlled airspace قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
string یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
barrier combat air patrol گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
air force component نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
zeroed out ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
controllers کنترل کننده
controller کنترل کننده
air transport allocations board هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
cluster controller کنترل کننده گروهی
disk controller کنترل کننده گرده
disk controller کنترل کننده دیسک
controllers نافر کنترل کننده
peripheral controller کنترل کننده جانبی
controller card کارت کنترل کننده
micro controller ریز کنترل کننده
channel controller کنترل کننده مجرا
communications controller کنترل کننده ارتباطات
controller نافر کنترل کننده
control member عضو کنترل کننده
print controller کنترل کننده چاپ
dual channel controller کنترل کننده دو کاناله
drum controller کنترل کننده درام
vasomotor کنترل کننده رگها
peripheral controller کنترل کننده جنبی
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
controlled pattern بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
tenant یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
tenants یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
force augmentation تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
visit of courtesy بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
synchroreceiver دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
input output controller کنترل کننده ورودی- خروجی
tidal sluice مجرای کنترل کننده جزر و مد
ground control دستگاه کنترل کننده زمینی
loop control variable متغییر کنترل کننده حلقه
spelling checker کنترل کننده حروف لغات
disk controller card کارت کنترل کننده دیسک
line printer controller کنترل کننده چاپگر خطی
floppy disk controller کنترل کننده فلاپی دیسک
air force component نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
marker circle دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
herwitz bishops فیلهای کنترل کننده دو قطر مجاورشطرنج
silicon controlled restifier یکسو کننده کنترل شده سیلیکانی
control ship ناو کنترل کننده عملیات دریایی
designation عنوان یکان یاشخص معرف یکان
subactivity یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
parent یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
detail شرح مفصل یکان بقیه یکان
designations عنوان یکان یاشخص معرف یکان
combat arms یکان رزمی یکان درگیر در رزم
detailing شرح مفصل یکان بقیه یکان
administrators شخص یا نرم افزار کنترل کننده و پیشبرنده
administrator شخص یا نرم افزار کنترل کننده و پیشبرنده
implying اشاره داشتن بر اشاره کردن
innuendoes اشاره تلویحا اشاره کردن
innuendo اشاره تلویحا اشاره کردن
innuendos اشاره تلویحا اشاره کردن
imply اشاره داشتن بر اشاره کردن
implies اشاره داشتن بر اشاره کردن
stern attack در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
smarts buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarted buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
tactical element یکان رزمی یکان تاکتیکی
processor تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود
basics بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basic بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
unit mill سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
synchroscope دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
circulars فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circular فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
layout 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
open loop system مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
layouts 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
shadower یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
control buoy بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد
counterflak اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
auto lean مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com