English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
shirt-tail اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tails اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
Other Matches
counterintelligence survey بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
staffers مخبر روزنامه سردبیر روزنامه
staffer مخبر روزنامه سردبیر روزنامه
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
gains افزوده
gained افزوده
additional افزوده
added افزوده
accessional افزوده
addend افزوده
gain افزوده
given in افزوده
increments افزوده
annexed افزوده
increment افزوده
adjunct افزوده
adjuncts افزوده
add on افزوده شده
accruing افزوده شدن
added value ارزش افزوده
value added ارزش افزوده
accrues افزوده شدن
paragogic افزوده الحاقی
gain score نمره افزوده
accrue افزوده شدن
paragoge حرف افزوده
intercalary اضافی افزوده
an interpolated verse شعر افزوده
boosted b voltage ولتاژ افزوده ب
voice-over سخنان افزوده
additive افزاینده افزوده
additives افزاینده افزوده
attached <adj.> <past-p.> افزوده شده
allotted <adj.> <past-p.> افزوده شده
allocated <adj.> <past-p.> افزوده شده
assigned <adj.> <past-p.> افزوده شده
voice-overs سخنان افزوده
value added tax مالیات ارزش افزوده
value added taxation مالیات بر ارزش افزوده
excess length طول افزوده شده
value added concept مفهوم ارزش افزوده
vat مالیات بر ارزش افزوده
ohm additive افزوده های روغنی
value-added tax مالیات ارزش افزوده
value-added tax مالیات بر ارزش افزوده
vats مالیات بر ارزش افزوده
value added tax مالیات بر ارزش افزوده
information banks بانکهای اطلاعاتی
data bank بانک اطلاعاتی
data banks بانک اطلاعاتی
bulletins نشریه اطلاعاتی
agent net شبکه اطلاعاتی
agent عامل اطلاعاتی
agents عامل اطلاعاتی
bulletin نشریه اطلاعاتی
information bits بیتهای اطلاعاتی
information networks شبکههای اطلاعاتی
intelligence summary خلاصه اطلاعاتی
intelligence annex پیوست اطلاعاتی
information system سیستم اطلاعاتی
intelligence cycle مدار اطلاعاتی
information service سرویس اطلاعاتی
knowledge work کار اطلاعاتی
information service خدمت اطلاعاتی
knowledge industries صنایع اطلاعاتی
information routing مسیریابی اطلاعاتی
he has none the wiser چیزی براطلاعتش افزوده نشد
on line information service سرویس اطلاعاتی مستقیم
periodic intelligence report گزارش نوبهای اطلاعاتی
in on <idiom> اطلاعاتی داشتن درمورد
double agents عامل اطلاعاتی دو جانبه
help desk میز کمک [اطلاعاتی]
helpdesk میز کمک [اطلاعاتی]
automated intelligence file پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
double agent عامل اطلاعاتی دو جانبه
dual agent عامل اطلاعاتی دو جانبه
intelligence summary خلاصه وضعیت اطلاعاتی
cumpuserve سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
epexegesis کلمات افزوده شده برای توضیح
her courage did accrue برجراتش افزوده گشت جراتش زیادشد
feeding storm طوفانی که پیوسته برسختی ان افزوده میشد
aisp انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
shannon اندازه محتوای اطلاعاتی یک ارسال
officers call نشریه اطلاعاتی مخصوص افسران
association in information systems انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
top جدیدترین داده فایل که به پشته افزوده میشود
irm Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
inside information اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود
have something on someone <idiom> اطلاعاتی درموردکار خطای شخص داشتن
accession number نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
list چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
relocation کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه
progressive rebate تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
parity بیت اضافی افزوده به کلمه داده برای بررسی پیوستی
compuserve یکی از مهمترین سرویسهای اطلاعاتی line-on وابسته به آمریکا
the source خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
We would appreciate it if you could provide us with some information about ... ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
paper روزنامه
the daily paper روزنامه
journal روزنامه
papers روزنامه
papering روزنامه
papered روزنامه
journals روزنامه
newspapers روزنامه
newspaper روزنامه
cirvis دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
ip شرکت یا کاربری که اطلاعاتی درباره استفاده سیستم ویدیویی است
status کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
header پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
qube تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
headers پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
status ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
revealed نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
reveals نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
reveal نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
sportswriter خبرنگارورزشی روزنامه
journalist روزنامه نگار
publicists روزنامه نگار
gazetteer روزنامه نویس
news vendor روزنامه فروش
newsstand روزنامه فروشی
newspaper columns ستونهای روزنامه
journalists روزنامه نگار
publicist روزنامه نگار
local paper روزنامه محلی
editor سردبیر روزنامه
logbook روزنامه دریاپیمایی
official jurnal روزنامه رسمی
news agent روزنامه فروش
official gazette روزنامه رسمی
newsman روزنامه فروش
daybook دفتر روزنامه
journalism روزنامه نگاری
cutting برش روزنامه
journal دفتر روزنامه
paper boy روزنامه رسان
columns ستون روزنامه
daily روزنامه یومیه
dailies روزنامه یومیه
paper boy روزنامه فروش
paper boys روزنامه فروش
paper boys روزنامه رسان
newspapermen روزنامه نگار
column ستون روزنامه
newsprint طبع روزنامه
newsmen روزنامه فروش
book of account دفتر روزنامه
day book دفتر روزنامه
daily news paper روزنامه یومیه
journals دفتر روزنامه
newspaperman روزنامه فروش
newspaperman روزنامه نگار
status یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است
masters اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
aspects کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
aspect کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
mastered اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
master اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
padding حرف یا رقم افزوده برای پر کردن رشته یا بسته تا به طور مورد نظر برسد.
stirling cycle سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
pad character حرف اضافی افزوده شده به رشته یا بسته یا فایل تا به اندازه مورد نظر برسد
margin cost مقدار هزینهای ک__ه در نتیجه اف_زایش محصول یک واحد تولیدی به کل هزینه افزوده میشود
semi monthly روزنامه یامجله دوهفتگی
sales d. دفتر فروش روزنامه
trade journal روزنامه یا مجله بازرگانی
unit journal دفتر روزنامه یکان
purchase journal دفتر روزنامه خرید
name plates نام و آرم روزنامه
newsstand دکه روزنامه فروشی
gazette مجله رسمی روزنامه
head line عنوان سرصفحه روزنامه
news-stands جایگاه فروش روزنامه
news-stand جایگاه فروش روزنامه
journalistic وابسته به روزنامه و روزنامهنگاری
newspapers روزنامه نگاری کردن
news stand جایگاه فروش روزنامه
editoress مدیره روزنامه یامجله
a newspaper's political affiliation وابستگی سیاسی روزنامه ها
commonly read paper روزنامه کثیر الانتشار
headliner نویسنده سرمقاله روزنامه
newsprint ماشین چاپ روزنامه
newspaperman صاحب وگرداننده روزنامه
newspaper روزنامه نگاری کردن
news room اطاق روزنامه خوانی
journals دفتر روزنامه یکان
newspapermen صاحب وگرداننده روزنامه
intelligence journal دفتر روزنامه اطلاعات
newsboy پسر روزنامه فروش
journal دفتر روزنامه یکان
device کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
providers شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
devices کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
approved data سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
provider شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
metal deactivator مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
newsstand دکه یا کیوسک روزنامه فروشی
back issue نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
back copy نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
feuilleton پاورقی قسمت پایین روزنامه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com