English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (14 milliseconds)
English Persian
spatial information اطلاعات فضایی [فاصله ای]
spacial information اطلاعات فضایی [فاصله ای]
Search result with all words
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
frame 1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
Other Matches
space ship کشتی فضایی سفینه فضایی
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
derived information اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributing 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
radar correlation درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
trapdoor فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
helped پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
isometric فضایی
isometrics فضایی
spatial فضایی
spatila فضایی
cubic فضایی
spacial فضایی
three-dimensional فضایی
spatial symbolism نمادگری فضایی
spatial digitaizer دیجیتایذر فضایی
spaceframe قاب فضایی
spaceport پایگاه فضایی
spatial ability توانایی فضایی
stereochemistry شمیی فضایی
spatial threshold استانه فضایی
steric hindrance ممانعت فضایی
steremer ایزومر فضایی
spatiotemporal فضایی وحال
stereoisomer همپار فضایی
spatiotemporal فضایی و زمانی
steric effect اثر فضایی
configuration ارایش فضایی
configurations ارایش فضایی
spatiomotor فضایی- حرکتی
spatiality حالت فضایی
spatial visualization تجسم فضایی
space time اتوبوس فضایی
space time شاتل فضایی
space ship سفینه فضایی
space error خطای فضایی
solid geometry هندسه ی فضایی
solid geometry هندسه فضایی
solid angle زاویه فضایی
soild angle زاویه فضایی
sky wave موج فضایی
sky lab ازمایشگاه فضایی
cubic measure اندازه فضایی
spacemen مسافر فضایی
spaceman مسافر فضایی
space flight پرواز فضایی
space geametry هندسه فضایی
space isomerism همپاری فضایی
space relations روابط فضایی
space platform ایستگاه فضایی
space platform پایگاه فضایی
space perception ادراک فضایی
avionics ارتباطات فضایی
space lattice شبکه فضایی
stereoisomerism ایزومری فضایی
stereoisomerism همپاری فضایی
space defense پدافند فضایی
space isomerism ایزومری فضایی
ionospheric wave موج فضایی
spacesuit لباس فضایی
Star Wars جنگ فضایی
clearing out [of a place] تخلیه [فضایی]
space stations ایستگاه فضایی
space shuttles سفینه فضایی
space shuttle شاتل فضایی
space shuttle سفینه فضایی
spacecraft سفینه فضایی
space station پایگاه فضایی
space station ایستگاه فضایی
space medicine پزشکی فضایی
spacesuits لباس فضایی
space stations پایگاه فضایی
space shuttles شاتل فضایی
modules قسمتی از سفینه فضایی
spatial orientation موقعیت یابی فضایی
space orientation موقعیت یابی فضایی
module قسمتی از سفینه فضایی
spatial data management مدیریت داده فضایی
space vehicle وسیله نقلیه فضایی
illusion of space القاء خاصیت فضایی
stereo chemistry مبحث شیمی فضایی
three dimensional direction finding جهت یابی فضایی
unit solid angle زاویه واحد فضایی
closo packed hexagonal space lattice شبکه فضایی شش وجهی
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
image کپی دقیق از فضایی از حافظه
light-well [فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
out of <prep.> بیرون از [فضایی یا فاصله ای] [امکانات]
body centered بطور فضایی متمورکز شده
stereoirregular polymer بسپار بدون نظم فضایی
images کپی دقیق از فضایی از حافظه
footprint فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
International Space Station [ISS] ایستگاه فضایی بین المللی
cartesian coordinates سیستم مختصات سه بعدی فضایی
cm فضایی از حافظه که محل آن به سرعت
footprints فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
configurations ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
square radian استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
diffused درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffuse درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffuses درچز چیزی روی فضایی ازماده
steradian [sr] استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
configuration ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
spadat سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
blankest فضایی در فرم که باید کامل شود
hypergeometric مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی
minnesota spacial relations test ازمون روابط فضایی مینه سوتا
diffusing درچز چیزی روی فضایی ازماده
arithmetic فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
spacecraft سفینه فضایی ship space : syn
blank فضایی در فرم که باید کامل شود
charactristic velocity مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
indenting شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
flattest فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
astrophotography عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
indent شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indents شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
flat فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
bucket فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bioastronautics مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
buckets فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bounds محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
bays فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
floats فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
float فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
pugging خاک اره یا چیز دیگری که فضایی رابا ان پرکنندتاصدادران نه پیچد
marks کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
registers فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
registering فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
mark کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
shuttle رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttled رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
courier نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
window فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
couriers نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
window فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
floated فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
bay فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bayed فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
reserved character فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
baying فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
register فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
shuttles رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
intelligence process جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
perigee نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه
full انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
fullest انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
responses فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
response فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
ambitus [اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
window فضایی در صفحه نمایش که اپراتور در حال حاضر آنجا کار میکند
workings فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
drive bay فضایی درون پوشش کامپیوتر که درایو دیسک نصب شده است
density حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
working فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
densities حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
orbital injection دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
buffer فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
spasur سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
crunching متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
fix فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
fixes فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
attitude motor موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
workspace فضایی در حافظه که برای استفاده آماده است یا در حال حاضر اپراتور در آن کار میکند
central فضایی در حافظه که محل آن مستقیماگ و به سرعت توسط CPU قابل آدرس دهی است
reentry vehicle مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
images فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود
image [فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.]
foreground فضایی در سیستم عامل چند منظوره که کارهای با حق تقدم بالا و برنامه ها اجرا می شوند
virtual فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
re entry vehicle نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
edit فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
edited فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
texts فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
text فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
window فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
capacity استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
capacities استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com