Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (8 milliseconds)
English
Persian
repeating decimal
اعشاری مکرر
recurring decimal
اعشاری مکرر
[ریاضی]
Other Matches
mantissa
رقم اعشاری لگاریتم معمولی افزایش عدد اعشاری
noisy mode
سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
modes
عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode
عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
m
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
decimal file system
سیستم انبارداری اعشاری سیستم شمارش اقلام اعشاری
repetitious
مکرر
eternity
مکرر
bis
مکرر
repeated
مکرر
eternities
مکرر
manyfold
مکرر
eternal
مکرر
repetitive
مکرر
continual
مکرر
times without number
بطور مکرر
resorted
ملاقات مکرر
crepitation
انفجار مکرر
compulsiveness
مکرر کاری
catalexia
مکرر خوانی
resorts
ملاقات مکرر
resort
ملاقات مکرر
repeating field
فیلد مکرر
repeating fraction
کسر مکرر
rebuy
خرید مکرر
rebroadcast
برنامه مکرر
multiple ionization
یونش مکرر
tautologize
مکرر گویی
unfrequented
غیر مکرر
frequent visiting
دیدنی مکرر
old hat
آشنا و مکرر
all the time
<idiom>
به طور مکرر
recurrenge
وقوع مکرر
theatergoer
شخصی که مکرر به تئاترمیرود
repeating label
برچسب یا مطلب مکرر
haunt
خطور مراجعه مکرر
haunts
خطور مراجعه مکرر
mantissa
اعشاری
denary
ده ده اعشاری)
decimals
اعشاری
decimal
اعشاری
repeats
مکرر کردن تکرار شدن
commuters
رفت و آمد کنندهی مکرر
commuter
رفت و آمد کنندهی مکرر
ages
شکستن جسم با فشارهای مکرر
repeat
مکرر کردن تکرار شدن
age
شکستن جسم با فشارهای مکرر
decimal fraction
کسر اعشاری
decimal balance
ترازوی اعشاری
common logarithm
لگاریتم اعشاری
decimal number
عدد اعشاری
decimal function
کسر اعشاری
decimal digit
رقم اعشاری
decimal point
ممیز اعشاری
decimal points
ممیز اعشاری
decimal
رقم دهدهی اعشاری
decimal number system
سیستم اعداد اعشاری
decimals
رقم دهدهی اعشاری
packed decimal
عدد اعشاری فشرده
decimalist
طرفدارسلسله اعشاری درپول
zone decimal
دسته بندی اعشاری
decimal tab
جدول بندی اعشاری
fractional
مانیتن یک عدد اعشاری
patterns
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
pattern
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
keep after
<idiom>
یادآوری مکرر به کسی برای انجام کاری.
That's old hat!
<idiom>
این که آشنا و مکرر
[پیش پا افتاده ]
است!
wear down
<idiom>
زوارچیزی دررفتن ،بااستفاده مکرر خراب شدن
to frequent a place
بجایی بطور مکرر رفت و آمد کردن
fractions
bd1-.. 2-مانیتن در یک عدد اعشاری
decimals
سه طرح درست پس از نقط ه اعشاری
characteristically
مقدار نمای یک عدد اعشاری
decimal
سه طرح درست پس از نقط ه اعشاری
terminating decimal
کسر اعشاری صحیح
[ریاضی]
point
ممیز
[در کسر اعشاری]
[ریاضی]
actual decimal point
نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
biased
ارزش توان در یک عدد اعشاری
fraction
bd1-.. 2-مانیتن در یک عدد اعشاری
proper decimal fraction
کسر اعشاری صحیح
[ریاضی]
characteristic
مقدار نمای یک عدد اعشاری
shadow memory
محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow page
محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
globetrotters
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
globetrotter
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
floating
عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری
gigaflop
یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
floating
عمل ریاضی روی عدد اعشاری
avianize
ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
fixed point notation =
قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
normalization
تابع نرمالساز عدد اعشاری که ارقام زیادی
floating
عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود
ebcdic
کدمبادله اطلاعات اعشاری با کددودوئی توسعه یافته
resorted
رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
resorts
رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
resort
رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
characteristic
مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
characteristically
مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
scarpbook
عملکردی که متن و تصاویر رابرای استفاده مکرر درمستندات ذخیره میکندمجموعه مرقع
floating point basic
نوعی زبان BASIC که اجازه استفاده از اعداد اعشاری رامیدهد
formats
قالب فرم خالی یا صفحه مکرر ذخیره شده در یک ترمینال تا مکررا ارسال شود
format
قالب فرم خالی یا صفحه مکرر ذخیره شده در یک ترمینال تا مکررا ارسال شود
routine
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routinely
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routines
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
radix
نقط های که تقسیم بین واحد کمی و بخشی اعشاری را نشان میدهد
normalizes
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
floating
UPC ویژه که میتواند روی اعداد اعشاری به سرعت عملیات انجام دهد
normalize
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalising
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalises
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalised
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
overstriking
توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
extended
code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته
DX
پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
noisy mode
رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
cycles
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycled
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
applesoft basic
نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
gall
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
frequents
مکرر رفت وامد زیاد کردن در تکرار کردن
frequenting
مکرر رفت وامد زیاد کردن در تکرار کردن
frequented
مکرر رفت وامد زیاد کردن در تکرار کردن
frequent
مکرر رفت وامد زیاد کردن در تکرار کردن
procedure
بخش کوچک کد دستورات کامپیوتری که حاوی تابع مکرر است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
binary coded decimal
سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی
fixed point notation =
نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند
flops
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flop
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
mflops
اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
floats
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
float
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
floated
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
biquinary notation
دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com