English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (7 milliseconds)
English Persian
paragogic افزوده الحاقی
Other Matches
riders الحاقی
extension الحاقی
rider الحاقی
appendant الحاقی
adjunctive الحاقی
adjuncts الحاقی
extensions الحاقی
adjunct الحاقی
supplemental الحاقی
adjoint الحاقی
accessional الحاقی
concatenation operator عملگر الحاقی
postpositive الحاقی و بی تکیه
incorporative الحاقی مشارکت
intromission مواد الحاقی
adventitious خارجی الحاقی
joint مشترک الحاقی
suffixix لفظ معنای الحاقی
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
shaft extension قسمت الحاقی محوری
rider ماده یا بند الحاقی
postpositive preposition حرف اضافه الحاقی
adjuncts فرع قسمت الحاقی
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
extensions تمدید قسمت الحاقی
adjunct فرع قسمت الحاقی
extension تمدید قسمت الحاقی
paragoge حرف یا هجای الحاقی
riders ماده یا بند الحاقی
postscript یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
postscripts یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
postposition لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
concurrent jurisdiction رسیدگی قضایی همزمان به چند جرم دادگاه الحاقی یاهمزمان
adjuncts افزوده
given in افزوده
accessional افزوده
addend افزوده
added افزوده
adjunct افزوده
gains افزوده
gain افزوده
increments افزوده
increment افزوده
annexed افزوده
gained افزوده
additional افزوده
accrue افزوده شدن
accrues افزوده شدن
boosted b voltage ولتاژ افزوده ب
accruing افزوده شدن
intercalary اضافی افزوده
voice-overs سخنان افزوده
voice-over سخنان افزوده
paragoge حرف افزوده
value added ارزش افزوده
an interpolated verse شعر افزوده
gain score نمره افزوده
allotted <adj.> <past-p.> افزوده شده
additives افزاینده افزوده
add on افزوده شده
added value ارزش افزوده
allocated <adj.> <past-p.> افزوده شده
attached <adj.> <past-p.> افزوده شده
assigned <adj.> <past-p.> افزوده شده
additive افزاینده افزوده
rider ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
riders ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
value added tax مالیات ارزش افزوده
ohm additive افزوده های روغنی
value added tax مالیات بر ارزش افزوده
value-added tax مالیات بر ارزش افزوده
value-added tax مالیات ارزش افزوده
vat مالیات بر ارزش افزوده
value added taxation مالیات بر ارزش افزوده
value added concept مفهوم ارزش افزوده
excess length طول افزوده شده
vats مالیات بر ارزش افزوده
he has none the wiser چیزی براطلاعتش افزوده نشد
her courage did accrue برجراتش افزوده گشت جراتش زیادشد
feeding storm طوفانی که پیوسته برسختی ان افزوده میشد
epexegesis کلمات افزوده شده برای توضیح
shirt-tail اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tails اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
top جدیدترین داده فایل که به پشته افزوده میشود
accession number نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
parity بیت اضافی افزوده به کلمه داده برای بررسی پیوستی
relocation کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه
progressive rebate تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
fire coordination line خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
padding حرف یا رقم افزوده برای پر کردن رشته یا بسته تا به طور مورد نظر برسد.
margin cost مقدار هزینهای ک__ه در نتیجه اف_زایش محصول یک واحد تولیدی به کل هزینه افزوده میشود
pad character حرف اضافی افزوده شده به رشته یا بسته یا فایل تا به اندازه مورد نظر برسد
stirling cycle سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
metal deactivator مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
self- که هر قطعه جدید اطلاع را یا قانون را به پایگاه داده اضافه میکند تا دانش مهارت و کارایی آن افزوده شود
desk accessory در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
redundancies بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
redundancy بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
register ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
registering ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
registers ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
expansion card کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
noisy mode سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
hash سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید
Mercerization مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
user حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
users حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com