English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
English Persian
interative algorithm الگوریتم تکراری
Other Matches
algorithms الگوریتم
algorithm الگوریتم
sequential algorithm الگوریتم ترتیبی
recursive algorithm الگوریتم بازگشتی
algorithm translation ترجمه الگوریتم
insertion sorting algorithm الگوریتم مرتب کردن
scheduling algorithm الگوریتم زمان بندی
encryption algorithm الگوریتم پنهانی کردن
algorithm الگوریتم [ریاضی] [کامپیوتر]
radix sorting algorithm الگوریتم مرتب کردن مبنایی
algorithmic بیان شده با استفاده از الگوریتم ها
discrete الگوریتم کد گذاری و فشرده کردن تصاویر
algorithmic language یک زبان که برای بیان الگوریتم ها طراحی شده است
interative تکراری
frequentative تکراری
repetitious تکراری
recapitulative تکراری
reiterative تکراری
redundant تکراری
recapitulatory تکراری
repetitive تکراری
reduplicative تکراری
recursive equations معادلات تکراری
iterative process فرایند تکراری
repeating unit واحد تکراری
iterative methode روش تکراری
duplicating تکراری تکثیرکردن
re-ran برنامهی تکراری
re-run برنامهی تکراری
iterative solution راه حل تکراری
theme song قطعه تکراری
interative process فرایند تکراری
re-running برنامهی تکراری
frequentative فعل تکراری
re-runs برنامهی تکراری
duplicate تکراری تکثیرکردن
to trot out شر و ور تکراری گفتن
to regurgitate شر و ور تکراری گفتن
motifs واحد تکراری
duplicated تکراری تکثیرکردن
duplicates تکراری تکثیرکردن
motif واحد تکراری
pattern الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pictured الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
picturing الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
pictures الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
patterns الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
picture الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
pic الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیو DVI شرکت Intel
to trot out وراجی تکراری کردن
to regurgitate وراجی تکراری کردن
routine work کار تکراری عادی
repeating decimal number عدد دهدهی تکراری
iterative ازسر گیرنده تکراری
I keep repeating himself همش حرفای تکراری
pair exchange sorting algorithm نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
platitudinous تکراری و پیش پا افتاده کردن
repeated نقش تکراری و پی در پی [بندی] [قالی]
rehashes تکرار مکررات چیز تکراری
rehashed تکرار مکررات چیز تکراری
rehash تکرار مکررات چیز تکراری
to trot out حرف مفت تکراری زدن
to regurgitate حرف مفت تکراری زدن
rebroadcast برنامه تکراری پخش کردن
repetitive stress injury اسیب ناشی از فشار تکراری
instance شی ای یا شی تکراری که ایجاد شده اند
instances شی ای یا شی تکراری که ایجاد شده اند
algorithmic زبان کامپیوتر که برای پردازش و بیان الگوریتم ها طراحی شده است مثل ALGOL
setl زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
quadratic quotient search الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
recapitulated صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulates صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
to get into a rut یکنواخت تکراری و خسته کننده شدن [کاری]
recapitulate صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulating صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
diaper pattern طرح گل و بلبل تکراری [بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
texture mapping 1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید.
as dull as a ditch-water مثل فیلم های تکراری [خسته کننده و ملال آور]
wave form شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
hash الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
productions الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
shell sort الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند
production الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
PLV الگوریتم فشرده سای ویدیو با بالاترین کیفیت که با ترتیب ویدیو تمام متحرک DVI کار میکند
leitmotif عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
leitmotive عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
cryptographic تعداد کدهایی که در الگوریتم رمز برای مشخص کردن داده رمز دار و خارج از رمز به کارمی روند
hold بخشی از برنامه که تکراری میشود تا توسط عملی قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هسیم از صفحه کلید یا وسیله
holds بخشی از برنامه که تکراری میشود تا توسط عملی قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هسیم از صفحه کلید یا وسیله
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
non-directional design طرح فراگیر [این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.]
Miri design طرح بته میری [طرح بته جقه] [این طرح که جلوه ای از درخت سرو را نشان می دهد بصورت ردیف های تکراری و قرینه کل فرش را در بر می گیرد.]
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
saw tooth دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
reciprocal border حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com