English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
pattern of development الگوی توسعه
Other Matches
developments رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhance در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhancing در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhanced در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
development رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhances در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
characteristics of underdeveloping مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
international development association مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
outreach توسعه یافتن توسعه
attack pattern الگوی تک
mathematicl model الگوی ریاضی
mathematical model الگوی ریاضی
macro model الگوی کلان
micro model الگوی خرد
molecular model الگوی مولکولی
neoclassical model الگوی نئوکلاسیک
vintage model الگوی زمانی
purchasing patterns الگوی خرید
probabilistic model الگوی تصادفی
probabilistic model الگوی احتمالی
normative model الگوی هنجاری
radiation pattern الگوی تابش
two sector model الگوی دو بخشی
random model الگوی تصادفی
program schema الگوی برنامه
movement pattern الگوی حرکتی
bit pattern الگوی ذرهای
bit pattern الگوی بیتی
demand pattern الگوی تقاضا
dynamic model الگوی پویا
econometric model الگوی اقتصادسنجی
economic model الگوی اقتصادی
energy pattern الگوی انرژی
stenograph الگوی حروف
field template الگوی فیلد
conjunctive model الگوی عطفی
haavelmo model الگوی هاولمو
stochastic model الگوی تصادفی
street gauge الگوی سطح راه
stencil plate الگوی نقشه برداری
sport skill pattern الگوی مهارت ورزشی
space filling molecular model الگوی مولکولی فضا پر کن
stick and ball model الگوی گلوله و میله
stimulus response model الگوی محرک- پاسخ
s r model الگوی محرک- پاسخ
archetype طرح یا الگوی اصلی
archetypes طرح یا الگوی اصلی
balanced growth model الگوی رشد متوازن
decision model الگوی تصمیم گیری
developmental motor pattern الگوی حرکت تکوینی
drilling jig الگوی مته کاری
feminiene stereotype الگوی قالبی زنانگی
free electron model الگوی الکترون ازاد
fundamental motor pattern الگوی بنیادی حرکت
drill jig الگوی مته کاری
macro dynamic model الگوی کلان پویا
micro dynamic model الگوی خرد پویا
keyboard template الگوی صفحه کلید
noncompetitive model الگوی غیر رقابتی
scheme الگوی پیش فرض
pattern construction drawing الگوی نقشههای ساختمانی
planning model الگوی برنامه ریزی
vintage model الگوی مقطع زمانی
s o r model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
stimulus organism response model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
matrixes الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
repeating group الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
matrix الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
audio الگوی صوتی دیجیتال که روی دیسک ذخیره شده است
grades الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grade الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
area دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
areas دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
encoding نمایش یک حرف یاعنصر با ترکیب یا الگوی یکتا از بیت ها در یک کلمه
dithers رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dithered رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dither رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dense binary code کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
format فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
formats فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
mask محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
masks محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
spraying زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprayed زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprays زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spray زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
matrixes الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrix الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
delelopment توسعه
spreads توسعه
enlarged توسعه
increment توسعه
enlarge توسعه
increments توسعه
outspread توسعه
expansion توسعه
spread توسعه
enlarging توسعه
enlargement توسعه
enlargements توسعه
promotion توسعه
promotions توسعه
enlarges توسعه
extensions توسعه
development توسعه
extension توسعه
upgrowth توسعه
amplification توسعه
developments توسعه
stop go policy توسعه
masks الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
medium مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mask الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
mediums مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
development tools ابزار توسعه
regional development توسعه منطقهای
to open out توسعه دادن
under development دردست توسعه
social development توسعه اجتماعی
self development توسعه نفس
historical development توسعه تاریخی
combat development توسعه رزمی
development policy سیاست توسعه
developement توسعه دادن
research and development تحقیق و توسعه
regional development توسعه ناحیهای
cultural development توسعه فرهنگی
technical development توسعه فنی
rural development توسعه روستائی
development bank بانک توسعه
development plan برنامه توسعه
development time زمان توسعه
underdevelopment توسعه نیافتگی
open out توسعه دادن
to unfold توسعه دادن
monetary expansion توسعه پولی
pole of development قطب توسعه
phasess of development مراحل توسعه
path of expansion مسیر توسعه
increscent زیادی توسعه
uneven development توسعه نامتوازن
economic development توسعه اقتصادی
progation توسعه تکثیر
exepandable قابل توسعه
expandability قابلیت توسعه
expanded , capacity توسعه فرفیت
expandsionism توسعه طلبی
export promotion توسعه صادرات
extensibility توسعه پذیری
extensible توسعه پذیر
urban renewal توسعه شهری
extending توسعه دادن
internal development توسعه داخلی
expansive متمایل به توسعه
enriches توسعه دادن
spreads توسعه دادن
expansionism توسعه طلبی
enrich توسعه دادن
expansionist توسعه طلبی
develops توسعه دادن
enlarging توسعه دادن
increase توسعه دادن
enriching توسعه دادن
develop توسعه دادن
promote توسعه دادن
extend توسعه دادن
amplification توسعه تقویت
spread توسعه دادن
promoted توسعه دادن
extends توسعه دادن
promotes توسعه دادن
promoting توسعه دادن
expanse بسط و توسعه
expansion گسترش توسعه
expanses بسط و توسعه
booming توسعه عظیم
boomed توسعه یافتن
enlarges توسعه دادن
boom توسعه یافتن
booming توسعه یافتن
booms توسعه یافتن
enlarged توسعه دادن
booms توسعه عظیم
boom توسعه عظیم
underdeveloped توسعه نیافته
extendable توسعه پذیر
boomed توسعه عظیم
enlarge توسعه دادن
anti development policy سیاست ضد توسعه
increased توسعه دادن
increases توسعه دادن
controllers وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
controller وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
laser چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
ebcdic کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
lasers چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
stencils الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com