Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (7 milliseconds)
English
Persian
schematic
الگو وار طرح کلی
Search result with all words
template
الگو
templates
الگو
molded
الگو
molds
الگو
mould
الگو
moulded
الگو
moulds
الگو
desktop
الگو یا تصویری که در پشت صفحه ویندوز نمایش دده میشود
area
گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
area
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
areas
گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
areas
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
palette
جدول رنگ و الگو
palettes
جدول رنگ و الگو
model
الگو
modeled
الگو
modelled
الگو
models
الگو
stencil
با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
stenciled
با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
stenciling
با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
stencilled
با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
stencilling
با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
stencils
با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
sample
الگو ازمون
sampled
الگو ازمون
schema
الگو
schemata
الگو
paint
رنگ و الگو برای پر کردن ناحیه
paints
رنگ و الگو برای پر کردن ناحیه
prototype
مدل پیش الگو پیش گونه
prototypes
مدل پیش الگو پیش گونه
per
همان طور که در الگو نشان داده شده
mask
الگو سامان
masks
الگو سامان
archetype
کهن الگو
archetypes
کهن الگو
texture
الگو
textures
الگو
pattern
الگو صفات فردی
pattern
بعنوان الگو بکاربردن
pattern
الگو
patterns
الگو صفات فردی
patterns
بعنوان الگو بکاربردن
patterns
الگو
paradigm
الگو
paradigms
الگو
local
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
locals
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
type
گونه الگو
typed
گونه الگو
types
گونه الگو
recognition
فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
scripts
ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
standard
الگو
standards
الگو
wallpaper
تصویر یا الگو استفاده شده به عنوان پیش زمینه پنجره
wallpapers
تصویر یا الگو استفاده شده به عنوان پیش زمینه پنجره
alignment chart
الگو
mold
الگو
nomogram
الگو
pattern recognitation
تشخیص الگو
pattern recognition
الگو شناسی
pattern recognition
تشخیص الگو
pattern recognition
الگوشناسی شناسایی الگو
stenciler
الگو ساز
stenciller
الگو ساز
strickle
الگو صاف کردن
validation of a model
اعتبار یک الگو
validation of a model
تحقق پذیری یک الگو
resemblance
[تداعی کردن طرح یا الگو]
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com