Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
leg bye
امتیاز با دویدن در نتیجه خوردن توپ به بدن توپزن ومنحرف شدن ان
Other Matches
counts
تعداد امتیاز توپزن
count
تعداد امتیاز توپزن
counted
تعداد امتیاز توپزن
counting
تعداد امتیاز توپزن
ducks
اخراج توپزن بی امتیاز
ducked
اخراج توپزن بی امتیاز
duckings
اخراج توپزن بی امتیاز
duck
اخراج توپزن بی امتیاز
circuit clout
یک امتیاز با دویدن به پایگاه
half century
05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
steals
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
steal
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
bowled
باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
byes
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
bye
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
leg before
ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود
chinaman
زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
slows
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
slowing
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
slower
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
slow
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
slowed
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
slowest
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
point after touchdown
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime
وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicaps
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
It wI'll eventually pay off.
با لاخره نتیجه خواهد رسید (نتیجه می دهد )
to be a foregone conclusion
<idiom>
نتیجه حتمی
[نتیجه مسلم]
بودن
rugby point
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
foregone conclusion
نتیجه حتمی نتیجه مسلم
to play a good knife and fork
ازروی اشتهاخوراک خوردن خوب چیز خوردن
swag
تاب خوردن تلوتلو خوردن بنوسان دراوردن
trip
لغزش خوردن سکندری خوردن
tripped
لغزش خوردن سکندری خوردن
trips
لغزش خوردن سکندری خوردن
tumble
غلت خوردن معلق خوردن
tumbled
غلت خوردن معلق خوردن
tumbles
غلت خوردن معلق خوردن
backstop
توپزن
batsman
توپزن
batsmen
توپزن
grog
دستهای از مردم که برای خوردن عرق گرد هم نشینند عرق خوردن
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
banjo hitter
توپزن ضعیف
control
توپزن دقیق
balk
خطای توپزن
balked
خطای توپزن
battery
توپزن و توپگیر
balks
خطای توپزن
baulks
خطای توپزن
baulked
خطای توپزن
baulking
خطای توپزن
batteries
توپزن و توپگیر
balking
خطای توپزن
controlling
توپزن دقیق
controls
توپزن دقیق
stonewaller
توپزن تدافعی
runs
دویدن
race
دویدن
Running
<adj.>
دویدن
double
دویدن
doubled
دویدن
run
دویدن
doubled up
دویدن
raced
دویدن
races
دویدن
to run through
دویدن
ground
محل ایستادن توپزن
doubled up
توپزن 0001امتیازی فصل
catcher
توپگیر پشت سر توپزن
on drive
ضربه بسمت توپزن
dismissing
سوزاندن توپزن و اخراج او
dismiss
سوزاندن توپزن و اخراج او
dismisses
سوزاندن توپزن و اخراج او
defense
دفاع توپزن از میله ها
fine leg
محل پشت سر توپزن
doubled
توپزن 0001امتیازی فصل
stumps
سوزاندن توپزن کریکت
stumped
سوزاندن توپزن کریکت
take a wicket
سوزاندن توپزن کریکت
stumping
سوزاندن توپزن کریکت
double
توپزن 0001امتیازی فصل
stump
سوزاندن توپزن کریکت
tracks
مسابقه دویدن
tracked
مسابقه دویدن
track
مسابقه دویدن
runout
محوطه دویدن
running with the ball
با توپ دویدن
jogging
اهسته دویدن
to bolt
با سرعت دویدن
outrunning
در دویدن جلوافتادن
outrun
در دویدن جلوافتادن
re-running
دوباره دویدن
re-runs
دوباره دویدن
re-ran
دوباره دویدن
outruns
در دویدن جلوافتادن
winder
دویدن سریع
re-run
دوباره دویدن
scuttle
بسرعت دویدن
run for it
<idiom>
به ضرب دویدن
jogs
اهسته دویدن
roil
دنبال هم دویدن
leap
جستن دویدن
leaped
جستن دویدن
leaps
جستن دویدن
jogged
اهسته دویدن
scuttling
بسرعت دویدن
footrace
مسابقه دویدن
on the go
<idiom>
مشغول دویدن
jog
اهسته دویدن
scuttles
بسرعت دویدن
scuttled
بسرعت دویدن
trig
تر وتمیز دویدن
cursorial
مستعد دویدن
night-watchmen
توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchman
توپزن پایان مسابقه کریکت
handle the ball
دست زدن توپزن به توپ
night watchman
توپزن پایان مسابقه کریکت
ball
توپ دور از دسترس توپزن
beanball
توپی که هدف ان سر توپزن باشد
complete game
یک بازی کامل از طرف توپزن
leg hit
ضربه بسمت محدوده توپزن
blooper
پرتاب اهسته توپ به توپزن
out of one's ground
تجاوز توپزن از محل ایستادن
down
میله افتاده واخراج توپزن
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
dinger
دویدن به پایگاه اصلی
jog
دویدن بصورت یورتمه
outkick
تندتر از رقیب دویدن
to break into a run
شروع کردن به دویدن
jogged
دویدن بصورت یورتمه
rerun
عمل دوباره دویدن
sprint
با حداکثر سرعت دویدن
he fell to the ground
دویدن اغازکردبزمین افتاد
jogging
دویدن بصورت یورتمه
jogs
دویدن بصورت یورتمه
to start
شروع کردن به دویدن
circle
دویدن در مسیر منحنی
long wind
طاقت زیاد دویدن
circled
دویدن در مسیر منحنی
base running
دویدن بسوی پایگاه
run way
محوطه دویدن هواپیما
To interrupt someone. To butt in.
تو حرف کسی دویدن
sprints
با حداکثر سرعت دویدن
circling
دویدن در مسیر منحنی
circles
دویدن در مسیر منحنی
sprinted
با حداکثر سرعت دویدن
throw out
سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
coacher
یک از دو نفر توپزن تیم بیس بال
opener
هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
fined
ضربه توپزن به پشت منطقه خود
skittle
سوزاندن چند توپزن به اسانی پشت سر هم
dig in
جای پاکندن درزمین ازطرف توپزن
third man
محل توپگیر دور از توپزن کریکت
comebacker
ضربه توپ زمینی بطرف توپزن
cleanup
توپزن چهارم که معمولا قوی است
beans
ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
silly
بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
silliest
بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
finest
ضربه توپزن به پشت منطقه خود
bean
ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
yorked
توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
fine
ضربه توپزن به پشت منطقه خود
sillier
بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
roll out
دویدن هواپیما روی باند
arresting system runout
محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
to run for the bus
برای گرفتن اتوبوس دویدن
false start
دویدن قبل ازصدای تپانچه
false starts
دویدن قبل ازصدای تپانچه
to run a race
در مسابقه دویدن یاشرکت کردن
departure end
انتهای محوطه دویدن هواپیما
break-ins
درمیان صحبت کسی دویدن
break-in
درمیان صحبت کسی دویدن
break in
درمیان صحبت کسی دویدن
ground game
روش استفاده از مانور دویدن
road work
دویدن جادهای در تمرین بوکس
send down
پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
castle
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
castles
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
cover point
محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
leg side
قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
take guard
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
square leg
محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
inswinger
توپی که در هوا با انحنا به سوی توپزن می اید
long off
موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
leg glance
ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
late cut
ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
to drink wine
می خوردن شراب خوردن
to overrun oneself
از دویدن زیاد خود را خسته کردن
to take a run-up
با دویدن به مکان شروع نزدیک شدن
brush back
پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
long on
موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
off spin
چرخش توپ که تغییر سمت نزدیک توپزن میدهد
pitch
بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
pitches
بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
long hop
توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
leg theory
روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com