English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
double figures امتیاز دو رقمی
Other Matches
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicaps امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
digital رقمی
area code کد سه رقمی
single-digit <adj.> یک رقمی
double-digit <adj.> دو رقمی
area codes کد سه رقمی
digitalis رقمی
single-digit <adj.> تک رقمی
quantize رقمی کردن
quantizer رقمی کننده
digital monitor مونیتور رقمی
digutal data داده رقمی
digital circuit مدار رقمی
digital channel مجرای رقمی
digital channel کانال رقمی
digital analog رقمی به قیاسی
digit punch منگنه رقمی
analog digital قیاسی به رقمی
digitiztion رقمی کردن
digital computer کامپیوتر رقمی
digital data داده رقمی
digital recording ضبط رقمی
digital signal علامت رقمی
digital clock ساعت رقمی
digital transmission انتقال رقمی
digitize رقمی کردن
digitized رقمی شده
digitizer رقمی کننده
digital intergrator انتگرالگیر رقمی
adc مبدل قیاسی به رقمی
analog to digital converter مبدل قیاسی به رقمی
analog digital converter مبدل قیاسی- رقمی
digital integrator انتگرال گیر رقمی
digital tape cassettes نوار کاست رقمی
digitiztion صورت رقمی شده
digital clock زمان سنج رقمی
digital رقمی وابسته به شماره
musical instrument digital interface میانجی رقمی الات موسیقی
high رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
midi میانجی رقمی الات موسیقی
highest رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
highs رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
octal notation رقمی که در سیستم هشتایی به کار می رود
A/D انالوگ به دیجیتال : مبدل قیاسی به رقمی
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Carry the one [two] . یک [دو] بر دست. [ریاضی] [در جمع یا ضرب دوعدد که حاصلشان دو رقمی باشد]
e رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده متنافر با مقداردهدهی عدد 41 است
f رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقداردهدهی عدد 51 است
Carry the one [two] . یک [دو] در ذهن داریم. [ریاضی] [در جمع یا ضرب دوعدد که حاصلشان دو رقمی باشد]
LSD رقمی که محل سمت راست عدد را اشغال میکند و کمترین توان را دارد
foxes شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
foxing شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
fox شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
digital to analog converter مبدل دیجیتال به انالوگ مبدل رقمی به قیاسی
dog شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dogging شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dogs شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
prominence امتیاز
prerogatives امتیاز
prerogative امتیاز
leases امتیاز
distinction امتیاز
distinctions امتیاز
point امتیاز
runs یک امتیاز
run یک امتیاز
charters امتیاز
chartering امتیاز
chartered امتیاز
charter امتیاز
lease امتیاز
franc امتیاز
royalties حق امتیاز
privilege امتیاز
act of grace امتیاز
pas امتیاز
licenses امتیاز
rectums امتیاز
rectum امتیاز
francs امتیاز
franchise امتیاز
licences امتیاز
franchises امتیاز
royalty حق امتیاز
licence امتیاز
ads امتیاز
scored امتیاز
plus امتیاز
score امتیاز
scoreless بی امتیاز
prominency امتیاز
priviege امتیاز
concession امتیاز
concessions امتیاز
upper hand امتیاز
credits امتیاز
scores امتیاز
credit امتیاز
credited امتیاز
crediting امتیاز
pre eminence امتیاز
game bird یک امتیاز
pre-eminence امتیاز
exclusiveness امتیاز
advantage امتیاز
ad امتیاز
scoreline خط امتیاز
scorelines خط امتیاز
field privilege امتیاز فیلد
win on points پیروزی با امتیاز
foot score line خط امتیاز انتهایی
insurance امتیاز مطمئن
prerogatives حق یا امتیاز ویژه
prerogative حق یا امتیاز ویژه
worst امتیاز اوردن
game point امتیاز پایانی
worst- امتیاز اوردن
grantee صاحب امتیاز
privileged امتیاز دار
chalk up کسب امتیاز
privileged دارای امتیاز
awarding of points امتیاز دادن
loss on points باخت با امتیاز
magna cum laude با امتیاز زیاد
precedency امتیاز سابقه
maritime lien امتیاز دریایی
perfect score امتیاز کامل
concession deed امتیاز نامه
licence owner صاحب امتیاز
law of advantage قانون امتیاز
differentia وجه امتیاز
headstart امتیاز در شروع
set point اخرین امتیاز
scoreless بدون امتیاز
concessionary صاحب امتیاز
concessionaire صاحب امتیاز
score sheet برگ امتیاز
concessionary agreement امتیاز نامه
outpoint برنده با امتیاز
loved امتیاز صفر
ace امتیاز سرویس
converted امتیاز گرفتن
match points اخرین امتیاز
match point اخرین امتیاز
converts امتیاز گرفتن
preferential امتیاز دهنده
oddest امتیاز دادن
decisions برنده با امتیاز
odder امتیاز دادن
decision برنده با امتیاز
concessioner صاحب امتیاز
odd امتیاز دادن
converting امتیاز گرفتن
convert امتیاز گرفتن
aces امتیاز سرویس
patent امتیاز نامه
loves امتیاز صفر
precedence امتیاز سابقه
patents امتیاز نامه
patented امتیاز نامه
love امتیاز صفر
patenting امتیاز نامه
go-ahead امتیاز برتر
circuit clout یک امتیاز با دویدن به پایگاه
draw first blood کسب نخستین امتیاز
perfect game باحداکثر 003 امتیاز
break one's duck کسب نخستین امتیاز
double bogey دوبار کسب امتیاز
brassage حق امتیاز سکه زدن
equaliser امتیاز مساوی کننده
ahead دارای امتیاز بیشتر
ice امتیاز سرنوشت ساز
thirty دومین امتیاز گیم
duck اخراج توپزن بی امتیاز
ducked اخراج توپزن بی امتیاز
duckings اخراج توپزن بی امتیاز
licensee صاحب جواز یا امتیاز
licensees صاحب جواز یا امتیاز
ducks اخراج توپزن بی امتیاز
patents دارای حق امتیاز امتیازی
To score points. امتیاز آوردن ( ورزش )
To gain an advantage. کسب امتیاز کردن
To keep the score. حساب امتیاز رانگاهداشتن
in the hole <idiom> امتیاز پایین صفر
patenting دارای حق امتیاز امتیازی
patented دارای حق امتیاز امتیازی
scoring key [کلید امتیاز دهی]
patent دارای حق امتیاز امتیازی
tallying کسب یا ثبت امتیاز
tally کسب یا ثبت امتیاز
tallies کسب یا ثبت امتیاز
wining by deukjoom برد تکواندو با امتیاز
down عقب افتادن در امتیاز
software license امتیاز نرم افزار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com