English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
data processing management association انجمن مدیریت پردازش داده
Other Matches
data processing management مدیریت پردازش داده
gpr ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
edp پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
centralized data processing پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
smis for Society Systems انجمن سیستمهای مدیریت اطلاعات Information anagement
wps انجمن پردازش کلمه
word processing society انجمن پردازش کلمه
ipai انجمن پردازش اطلاعات اسرائیل
canadian information processing society انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
postprocessor برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
GI انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
GIs انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
ipsj of Society InformationProcessing انجمن پردازش اطلاعات ژاپن apan
backing رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
batches 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
initials خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
storage ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
initialled خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialing خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialling خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initial خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialed خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
bureau ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
bureaus ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
control total جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
onion skin language زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
dp پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده
querying زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
query زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queries زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queried زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
general ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
generals ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
data management مدیریت داده ها
logical واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
dm مدیریت داده هاanagement
database management مدیریت پایگاه داده ها
spatial data management مدیریت داده فضایی
flow مدیریت جریان داده
data management programs برنامههای مدیریت داده ها
data base management مدیریت پایگاه داده ها
data base management مدیریت پایگاه داده
flowed مدیریت جریان داده
flows مدیریت جریان داده
data management system سیستم مدیریت داده ها
framework مدیریت پایگاه داده
frameworks مدیریت پایگاه داده
database management system سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
database management program برنامه مدیریت پایگاه داده ها
data base management system سیستم مدیریت پایگاه داده ها
relational data menagement system سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
databases که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
databases تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
database تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
administrators بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
database که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
hierarchical data base management system سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
administrator بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
transaction پردازش محاورهای به طوری که کاربر دستورات و داده را می نویسد روی ترمینال که به کامپیوتر اصل وصل است , و نتایج روی صفحه نمایش داده می شوند
list 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
sequential نوعی کامپیوتر که باید هر دستورکامل شود پیش از اینکه بعدی شروع شود وبنابراین نمیتواند پردازش همزمان را مدیریت کند
dbase iii بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای
dbms Base Data سیستم مدیریت پایگاه داده System anagement
massaged پردازش داده
massaging پردازش داده
massage پردازش داده
data processing پردازش داده ها
massages پردازش داده
hdbms DataBase Hierarchicalسیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی Systems anagement
dynamic ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
dynamically ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
data file processing پردازش فایل داده
automatic data processing پردازش خودکار داده ها
adp پردازش داده خودکار
data processing manager مدیر پردازش داده
data processing technology تکنولوژی پردازش داده
data processing system سیستم پردازش داده
adp پردازش داده اتوماتیک
decentralized data processing پردازش داده نامتمرکز
idp پردازش داده مجتمع
integrated data processing پردازش داده مجتمع
ddp پردازش داده توزیعی
data processing cycle چرخه پردازش داده
electronic data processing پردازش الکترونیکی داده
data processing center مرکز پردازش داده
scientific data processing پردازش داده علمی
mechanical data processing پردازش داده مکانیکی
aggregate دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregates دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
preconditions جایدهی داده پیش از پردازش
adp پردازش داده توسط کامپیوتر
automated data processing پردازش داده به صورت خودکار
electronic data processing system سیستم پردازش الکترونیکی داده
teleprocessing پردازش داده از راه دور
distributed data processing پردازش داده توزیع شده
dp Processing Data پردازش داده
precondition جایدهی داده پیش از پردازش
data processing curriculum دوره تحصیلات پردازش داده
prestore ذخیره داده در حافظه پیش از پردازش
telematics واسط پردازش داده و وسایل ارتباطی
MCA تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنالهای زمانی و داده روی باس MCA
microsoft سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده را روی دیسک مدیریت میکند
output داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
analogues کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
preprocess اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده
outputs داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
analog کامپیوتری که داده را به شکل آنالوگ پردازش میکند
edp پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی
electronic پردازش داده با استفاده از وسایل الکترونیکی و کامپیوتر
cdp Processing Data Certificationin گواهی پردازش داده
analogue کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
Micro Channel Architecture تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنال زمان و داده روی باس گسترده MCA
conventicle انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی
picocomputer کامپیوتری که قابلیت پردازش داده را در تریلیونیمهای ثانیه دارد
spillage وضعیتی که داده بسیاری پردازش شوند و در بافر جا نشوند
spillages وضعیتی که داده بسیاری پردازش شوند و در بافر جا نشوند
demanded پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demand پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demands پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
nanocomputer کامپیوتری که توانایی پردازش داده ها را دربیلیونیمهای یک ثانیه دارا میباشد
flowchart دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
flow diagram دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
reducing تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reduce تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
electronic توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص
immediate پردازش داده پس از ایجاد آن و نه انتظار برای پاس ساعت یا زمان سنگرون
decentralized data processing پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
reduces تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
preprocessor نرم افزاری که داده را پیش از کامپایل یا ترجمه آماده و پردازش میکند
edp پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است
storage فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
store ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد
queried پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
storing ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد
mdr ثباتی در CPU که داده را پیش از پردازش یا حرکت به محلی از حافظه فشرده میکند
queries پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
postprocessor ریز پردازندهای که داده نیمه پردازش شده را از وسیله دیگر کنترل میکند
querying پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
query پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
computer managed instruction اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
milk disk دیسک انتقال داده از ماشین کوچک به کامپیوتر بزرگتر. که توان پردازش بیشتر دارد
SDR ثباتی در CPU که داده را پیش از پردازش نگه می دارد یا محل حافظه را جابجا میکند
lisp زبان سطح بالا که در پردازش لیست دستورست یا داده و در هوش مصنوعی به کار می رود
lisped زبان سطح بالا که در پردازش لیست دستورست یا داده و در هوش مصنوعی به کار می رود
lisping زبان سطح بالا که در پردازش لیست دستورست یا داده و در هوش مصنوعی به کار می رود
register مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
lisps زبان سطح بالا که در پردازش لیست دستورست یا داده و در هوش مصنوعی به کار می رود
registering مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
registers مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
pc file iii یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
centralized امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند
areas بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
area بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
atomic 1-مربوط به یک اتم 2-عملیاتی که اگر در حین پردازش قط ع شود داده را به وضع اولیه خود بر می گرداند
atheneum انجمن ادبی انجمن دانش
athenaeum انجمن ادبی انجمن دانش
smarter buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarts buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarted buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
bussing باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
buses باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bus باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bused باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
busses باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
busing باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
real time سیستمی که زمان پردازش آن بسیار مهم است و میتواند منبع داده را تحت تاثیر قرار دهد
bussed باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
ACD سیستم تلفن خاص که میتواند تماسهای متعددی را مدیریت کند و آنها را طبق دستورات برنامه ریزی شده در پایگاه داده ها هدایت کند
accumulator مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CPU که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است
highway باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند
highways باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند
reactive mode حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود
accumulator register مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CUP که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است
CMOT استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
bussing اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busses اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
highway اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
busing اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bussed اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bused اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
buses اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bus اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
highways اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
i/o پردازندهای که پردازش کمی را انجام میدهد چرا که زمان آن برای خواندن یا نوشتن داده از پورت ورودی / خروجی صرف میشود
serials دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
information داده پردازش شده و مرتب شده برای تامین قواعد با معنی
serial دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
sequential داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
random processing پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
fetched دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetches دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com