Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
English
Persian
inductance
اندازه گیری حجم انرژی وسیله که در میدان مغناطیسی میتواند ذخیره کند
Other Matches
magnetic field energy
انرژی میدان مغناطیسی
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
field intensity measurement
دستگاه اندازه گیری شدت میدان
writes
وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
write
وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
instrument with magnetic screening
دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی
magnetic flux meter
دستگاه اندازه گیری فلوی مغناطیسی
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
metres
وسیله اندازه گیری
meter
وسیله اندازه گیری
meters
وسیله اندازه گیری
metre
وسیله اندازه گیری
bytes
اندازه فرفیت ذخیره داده نوار مغناطیسی
byte
اندازه فرفیت ذخیره داده نوار مغناطیسی
read
گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
reads
گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
diskette
دیسک سبک و انعط اف پذیر که میتواند داده مغناطیسی ذخیره کند و در اغلب کامپیوترهای شخصی به کار می رود
folding meter stick
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
double meter stick
[American]
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
carpenter's rule
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
yardstick
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
yard stick
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
folding rule
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
folding ruler
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
arbalest
وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
error of measuring apparatus
خطای وسیله اندازه گیری
[ریاضی]
error of measuring equipment
خطای وسیله اندازه گیری
[ریاضی]
hot wire ammeter
نوعی وسیله اندازه گیری جریان
error of measuring instrument
خطای وسیله اندازه گیری
[ریاضی]
arbalist
وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
dynamometer
وسیله اندازه گیری توان شفت
instrument
اپارات وسیله دستگاه اندازه گیری
polar motion
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
line gauge
وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط
feelers
وسیله اندازه گیری فواصل بسیار کوچک
bathyconductograph
وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
radiacmeter
وسیله کشف وتشخیص رادیواکتیو و اندازه گیری ان
feeler
وسیله اندازه گیری فواصل بسیار کوچک
capacitance bridge
نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
denitometer
وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
thermocouple
وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت جفت گرمایی
abac scale
وسیله اندازه گیری زوایای با قوس بزرگ در سیستم مرکاتور
sextant
وسیله اندازه گیری ارتفاع ستارگان مسافت سنج دریایی
impedance
اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
dosimeter
وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
turing machine
مدل ریاضی یک وسیله که میتواند داده را بخواند و بنویسد بر یک نوار ذخیره سازی قابل کنترل با تغییر وضعیتهای داخلی آن
muzzle energy
انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
rigid
دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
kilos
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilo
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
photographic dosimetry
روش اندازه گیری میزان دوزاتمی جذب شده به وسیله افراد از روی عکس بدن انها
chain
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
magnetic induction
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
minometer
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
sector
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sectors
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
soft
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
high intensity magnetic field
میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
lenz' law
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
daisy chain
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
magnetic tapes
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
tape
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
sizes
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
devices
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
field energy
انرژی میدان
read
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
reads
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
bubble memory
روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
crystal field stabilization energy
انرژی پایداری میدان بلور
ligand field stabilization energy
انرژی پایداری میدان لیگاند
flip-flops
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
mass storage
وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
magnetic energy
انرژی مغناطیسی
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
permanent
فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
built-in
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
magnetic energy storage
منبع انرژی مغناطیسی
magnetic fields
میدان مغناطیسی
magnetic field
میدان مغناطیسی
magnetic field line
خط میدان مغناطیسی
magnetic f.
میدان مغناطیسی
line of magnetic field strength
خط میدان مغناطیسی
field magnet
میدان مغناطیسی
magnetic flux line
خط میدان مغناطیسی
l.f.s.e
energy stabilization ligandfield انرژی پایداری میدان لیگاند
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
storage
فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
inhomogeouns magnetic field
میدان مغناطیسی غیریکنواخت
intensity of the magnetic field
شدت میدان مغناطیسی
terrestrial magnetic field
میدان مغناطیسی زمین
effective magnetic field
میدان مغناطیسی موثر
m.f.p.
پتانسیل میدان مغناطیسی
magnetic intensity
شدت میدان مغناطیسی
magnetic field inhomogeneity
غیریکنواختی میدان مغناطیسی
magnetic field intensity
شدت میدان مغناطیسی
flux intensity
شدت میدان مغناطیسی
magnetic dip
میدان جاذبه مغناطیسی
field intensity
شدت میدان مغناطیسی
field of force
میدان نیروی مغناطیسی
magnetic field potential
پتانسیل میدان مغناطیسی
magnetic field figure
تصویر میدان مغناطیسی
magnetic field strength
شدت میدان مغناطیسی
h
شدت میدان مغناطیسی
magnetic field generation
تولید میدان مغناطیسی
high magnetic field
میدان مغناطیسی قوی
earth magnetic field
میدان مغناطیسی زمین
magnetic field vector
بردار میدان مغناطیسی
cross magnetizing
میدان مغناطیسی متقابل
magnetizing force
شدت میدان مغناطیسی
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
energy preservation
ذخیره انرژی
field
محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
fields
محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
fielded
محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
outputs
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
applied magnetic field
میدان مغناطیسی اعمال شده
degauss
از بین بردن میدان مغناطیسی
induced magnetic field
میدان مغناطیسی القاء شده
degauss
پاک کردن میدان مغناطیسی
magnetic joint
محل ضربه در میدان مغناطیسی
noise
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
magnetic deflection field
میدان منحرف کننده مغناطیسی
axis of earth magnetic field
محور میدان مغناطیسی زمین
gauss
واحد شدت میدان مغناطیسی
noises
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
doubled
دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند
double
دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند
doubled up
دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند
inductance
ذخیره کننده انرژی
magnetic
آنچه میدان مغناطیسی مربوطه داد
magnets
آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
magnet
آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
potential energy
انرژی نهانی نیروی ذخیره
degaussing
تعدیل حوزه میدان مغناطیسی ناو دیگازینگ
electromagnetic
ایجاد میدان مغناطیسی در اثر نیروی الکتریکی
ultra high magnetic field
معمولا میدان مغناطیسی باشغت بیش از 001ک
capacitor
عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند
Plants store up the sun's energy.
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
registers
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registering
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
wall energy
انرژی در واحد سطح مرزمشترک بین حوزههای مغناطیسی مختلف الجهت
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
hall effect
شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
handily
ذخیره کردن مقداری از انرژی از طرف اسب
asr
وسیله یا ترمینالی که میتواند اطلاعات را ارسال و دریافت کند
failure
متوسط زمان که یک وسیله بین دو قط عی میتواند کار کند
failures
متوسط زمان که یک وسیله بین دو قط عی میتواند کار کند
powering
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powers
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
core
وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
power
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
cores
وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
powered
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
magnetic
قطعه الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به میدان مغناطیسی تبدیل میکند
hysteresis
تاخیر تغییر دانسیته شارمغناطیسی نسبت به شدت میدان مغناطیسی
demand
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demands
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
magnetic storage
ذخیره مغناطیسی
float
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floated
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floats
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
phosphor
اندازه نور تولید شده در مقایسه با انرژی دریافتی از اشعه الکترون
radiant exposure
وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
fixes
فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
fix
فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
dimensions
اندازه گیری
measurment
اندازه گیری
dimension
اندازه گیری
modules
اندازه گیری
measurement
اندازه گیری
measurer
اندازه گیری
measuring bridge
پل اندازه گیری
commensurateness
اندازه گیری
mensuration
اندازه گیری
gauging
اندازه گیری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com