English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
check او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
checked او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
checks او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
Other Matches
homogeneous computer network شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
checked بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
check بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
checks بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
validity بررسی و افقی بودن داده یا نتیجه
pseudo random قط عات حافظه RAM پویا , که قادر به تنظیم مجدد هستند و بنابراین فاهری مشابه قطعه , RAM ایستا دارند
conversion tables جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
voices تولید صدا مشابه صوت انسان که نتیجه سنتز صدا است
voicing تولید صدا مشابه صوت انسان که نتیجه سنتز صدا است
voice تولید صدا مشابه صوت انسان که نتیجه سنتز صدا است
emulation رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
translation tables جدولهای جستجو یا مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت توسط پردازنده قابل دستیابی هستند بدون نیاز به محاسبه نتیجه
branch جدولی که نشان میدهد در برنامه با توجه به نتیجه بررسی به کجا باید جهش کرد
branches جدولی که نشان میدهد در برنامه با توجه به نتیجه بررسی به کجا باید جهش کرد
test بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
tested بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
tests بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
LUT مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
privilege دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
directories روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directory روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
standard محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standards محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
He cant stand the sight of us. چشم ندارد ما را ببیند
who wants me? که مرا میخواهد ببیند
It wI'll eventually pay off. با لاخره نتیجه خواهد رسید (نتیجه می دهد )
analogue یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogues یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
feasibility بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
analog یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
inferences بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
inference بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
to be a foregone conclusion <idiom> نتیجه حتمی [نتیجه مسلم] بودن
leap frog test و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
link برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
automatics کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatic کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
invoice صورتحساب
account statment صورتحساب
bill nye صورتحساب
bills صورتحساب
bill صورتحساب
invoicing صورتحساب
invoices صورتحساب
invoiced صورتحساب
tab صورتحساب
tabs صورتحساب
foregone conclusion نتیجه حتمی نتیجه مسلم
He poked the mouse with his finger to see if it was still alive. او [مرد] با انگشتش موش را سیخونک زد تا ببیند که آیا هنوز زنده بود یا نه.
previewer خصوصیاتی که به کاربر امکان می دهند تا فاهر کاغذ را پیش از چاپ ببیند
systems analysis 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
statement کشف صورتحساب
a hefty bill صورتحساب سنگینی
bill قبض صورتحساب
bill صورتحساب دادن
billing صدور صورتحساب
debit note صورتحساب بدهی
bills قبض صورتحساب
bills صورتحساب دادن
Please bring me the bI'll. صورتحساب رابیاورید
banker's bill صورتحساب بانکی
statement صورتحساب اعلامیه
statements کشف صورتحساب
statements صورتحساب اعلامیه
bank statement صورتحساب بانکی
bank statements صورتحساب بانکی
if/then/else یک نوع ساختار کنترل شاخهای است که متغیر یا داده راازمایش میکند تا ببیند
invoice فاکتور فروش صورتحساب
freight note صورتحساب هزینه حمل
invoices فاکتور فروش صورتحساب
consular invoice صورتحساب با مهرکنسول گری
invoicing فاکتور فروش صورتحساب
invoiced فاکتور فروش صورتحساب
bill تهیه کردن صورتحساب
bills تهیه کردن صورتحساب
cad محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cads محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
billed ثبت شده در صورتحساب یا لیست
How much is my telephone bill? صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
edited فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edit فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
billing صورتحساب بدهی را تنظیم وارسال کردن
I think there is a mistake in the bill. من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
Befor I knew it , the hotel bI'll was sent . هنوز هیچه نشده صورتحساب هتل را فرستادند
The doctous fee was tacked on to the hospital bI'll . حق ویزیت پزشک را کشیدند روی صورتحساب بیمارستان
rat's nest یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
analog یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogues یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogue یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
consulage هزینهای که کنسول گری جهت تایید صورتحساب دریافت می نماید
jitter خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند
monitor 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitors 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
viewers امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
viewer امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
residue check بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
Internet سیستمی که به چندین کاربر اجازه شرکت در محاوره میدهد که هر کاربر میتواند پیامی بفرستد و متن کاربر بعد را ببیند
vertical redundancy check بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
cyclic redundancy check بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
lossy compression مشابه 6-23
quasi مشابه
similar مشابه
resembling <adj.> مشابه
allo مشابه
elementary مشابه
similar <adj.> مشابه
analogous مشابه
homogeneous مشابه
semblable مشابه
corresponding مشابه
akin <adj.> مشابه
alike <adj.> مشابه
related <adj.> مشابه
like <adj.> مشابه
synthesised مشابه 9821
interchange مشابه 5359
decoding مشابه 2860
status مشابه 9596
prints مشابه 7861
print مشابه 7861
printed مشابه 7861
incorrectly مشابه 5078
interchanges مشابه 5359
uncommitted logic array مشابه 10328
quantize مشابه 8181
Arabic شکل مشابه ...
design مشابه 2979
ultra- مشابه 10327
reconfigure مشابه 8375
users مشابه 10322
designs مشابه 2979
look alike برنامه مشابه
interchanging مشابه 5359
product group کالاهی مشابه
manipulation مشابه 6208
window مشابه 10682
synthesized مشابه 9821
slew مشابه 9308
bracket مشابه 1329
SVGA مشابه 9737
recoveries مشابه 8398
recovery مشابه 8398
scale مشابه 8865
breakdowns مشابه 1352
synthesizes مشابه 9821
synthesizing مشابه 9821
correspound مشابه بودن
synthesize مشابه 9821
synthesising مشابه 9821
decryption مشابه 2871
organizing مشابه 7186
organizes مشابه 7186
organize مشابه 7186
breakdown مشابه 1352
organising مشابه 7186
user مشابه 10322
carriers مشابه 1595
organises مشابه 7186
kips مشابه 5677
interchanged مشابه 5359
directly مشابه 3162
bridging مشابه 1361
epileptoid مشابه صرع
peripheral مشابه 7489
gaps مشابه 4490
IBM مشابه 4963
IBM مشابه 4962
identical دقیقا مشابه
round مشابه 8759
carrier مشابه 1595
rounding مشابه 8762
IRTF مشابه 55423
roundest مشابه 8759
equals مشابه بودن
equalling مشابه بودن
equalled مشابه بودن
equaling مشابه بودن
launching مشابه 5747
launches مشابه 5747
EXNOR مشابه 3826
field مشابه 4036
storage مشابه 9641
epileptiform مشابه صرع
encryption مشابه 3631
worded مشابه 10721
word مشابه 10721
gap مشابه 4490
fielded مشابه 4036
fields مشابه 4036
electronic مشابه 3510
GUI مشابه 4601
launch مشابه 5747
launched مشابه 5747
equaled مشابه بودن
equal مشابه بودن
domain مشابه 3286
syntax مشابه 9817
in kind <idiom> به طریقی مشابه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com