Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English
Persian
space station
ایستگاه فضایی
space stations
ایستگاه فضایی
space platform
ایستگاه فضایی
Search result with all words
International Space Station
[ISS]
ایستگاه فضایی بین المللی
Other Matches
primary
وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod
روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell
مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
aeronautical station
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
string
یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
space ship
کشتی فضایی سفینه فضایی
transponder
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
air station
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
all weather air station
ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
cubic
فضایی
spatila
فضایی
three-dimensional
فضایی
spacial
فضایی
spatial
فضایی
isometrics
فضایی
isometric
فضایی
steric hindrance
ممانعت فضایی
steric effect
اثر فضایی
Star Wars
جنگ فضایی
stereoisomer
همپار فضایی
stereochemistry
شمیی فضایی
spacecraft
سفینه فضایی
space shuttle
سفینه فضایی
steremer
ایزومر فضایی
cubic measure
اندازه فضایی
spatial ability
توانایی فضایی
spacemen
مسافر فضایی
space stations
پایگاه فضایی
space station
پایگاه فضایی
space shuttles
سفینه فضایی
space shuttles
شاتل فضایی
configurations
ارایش فضایی
spacesuits
لباس فضایی
spacesuit
لباس فضایی
avionics
ارتباطات فضایی
spaceman
مسافر فضایی
spatiotemporal
فضایی وحال
space lattice
شبکه فضایی
solid angle
زاویه فضایی
clearing out
[of a place]
تخلیه
[فضایی]
soild angle
زاویه فضایی
sky lab
ازمایشگاه فضایی
space perception
ادراک فضایی
configuration
ارایش فضایی
space platform
پایگاه فضایی
sky wave
موج فضایی
solid geometry
هندسه فضایی
solid geometry
هندسه ی فضایی
space defense
پدافند فضایی
stereoisomerism
ایزومری فضایی
stereoisomerism
همپاری فضایی
space medicine
پزشکی فضایی
space isomerism
ایزومری فضایی
space isomerism
همپاری فضایی
space geametry
هندسه فضایی
space flight
پرواز فضایی
space error
خطای فضایی
space relations
روابط فضایی
space ship
سفینه فضایی
space time
شاتل فضایی
spatial symbolism
نمادگری فضایی
spatial threshold
استانه فضایی
space shuttle
شاتل فضایی
spatial visualization
تجسم فضایی
spatiality
حالت فضایی
ionospheric wave
موج فضایی
spatiomotor
فضایی- حرکتی
spatiotemporal
فضایی و زمانی
spatial digitaizer
دیجیتایذر فضایی
spaceport
پایگاه فضایی
spaceframe
قاب فضایی
space time
اتوبوس فضایی
closo packed hexagonal space lattice
شبکه فضایی شش وجهی
unit solid angle
زاویه واحد فضایی
module
قسمتی از سفینه فضایی
stereo chemistry
مبحث شیمی فضایی
illusion of space
القاء خاصیت فضایی
space vehicle
وسیله نقلیه فضایی
space orientation
موقعیت یابی فضایی
spatial orientation
موقعیت یابی فضایی
three dimensional direction finding
جهت یابی فضایی
spatial data management
مدیریت داده فضایی
modules
قسمتی از سفینه فضایی
spacial information
اطلاعات فضایی
[فاصله ای]
spatial information
اطلاعات فضایی
[فاصله ای]
image
کپی دقیق از فضایی از حافظه
cm
فضایی از حافظه که محل آن به سرعت
images
کپی دقیق از فضایی از حافظه
stereoirregular polymer
بسپار بدون نظم فضایی
out of
<prep.>
بیرون از
[فضایی یا فاصله ای]
[امکانات]
footprints
فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
cartesian coordinates
سیستم مختصات سه بعدی فضایی
footprint
فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
body centered
بطور فضایی متمورکز شده
light-well
[فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
minnesota spacial relations test
ازمون روابط فضایی مینه سوتا
blankest
فضایی در فرم که باید کامل شود
square radian
استرادیان
[یکای زاویه فضایی ]
[ریاضی]
spacecraft
سفینه فضایی ship space : syn
spadat
سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
hypergeometric
مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی
blank
فضایی در فرم که باید کامل شود
diffused
درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffuse
درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffusing
درچز چیزی روی فضایی ازماده
arithmetic
فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
steradian
[sr]
استرادیان
[یکای زاویه فضایی ]
[ریاضی]
diffuses
درچز چیزی روی فضایی ازماده
configurations
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
configuration
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
stationed
ایستگاه
site
ایستگاه
stations
ایستگاه
sited
ایستگاه
station
ایستگاه
sites
ایستگاه
stand
ایستگاه
indent
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indenting
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indents
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
flattest
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
charactristic velocity
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
astrophotography
عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
flat
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
cabstand
ایستگاه درشکه
tide station
ایستگاه جزر و مد
stops
ایستگاه نقطه
coast station
ایستگاه ساحلی
slave station
ایستگاه فرعی
bus terminal
ایستگاه اتوبوس
bus bay
ایستگاه اتوبوس
broadcasting station
ایستگاه رادیو
stopped
ایستگاه نقطه
traverse station
ایستگاه پیمایش
air way station
ایستگاه کنترل
ambulance station
ایستگاه امبولانس
base end station
ایستگاه عقب
relay station
ایستگاه واسطه
stopping
ایستگاه نقطه
broadcast station
ایستگاه فرستنده
exposure station
ایستگاه هوایی
stop
ایستگاه نقطه
remote station
ایستگاه دوردست
master station
ایستگاه اصلی
enquiry station
ایستگاه پرس و جو
master station
شاه ایستگاه
loading station
ایستگاه بارگیری
forward station
ایستگاه جلو
fuelling station
ایستگاه سوختگیری
station house
ایستگاه کلانتری
ground position
ایستگاه زمینی
height of site
ارتفاع ایستگاه
orienting station
ایستگاه توجیه
relay station
ایستگاه رله
climatological station
ایستگاه هواشناسی
reading station
ایستگاه خواندن
substation
خرده ایستگاه
substation
ایستگاه فرعی
control cubicle
ایستگاه فرمان
control station
ایستگاه کنترل
known datum point
ایستگاه معلوم
terminuses
ایستگاه نهایی
wayside
ایستگاه فرعی
police stations
ایستگاه پلیس
police station
ایستگاه پلیس
tracking stations
ایستگاه ردیابی
bus stops
ایستگاه اتوبوس
bus stop
ایستگاه اتوبوس
workstation
ایستگاه کاری
wireless station
ایستگاه بی سیم
terminus
ایستگاه نهایی
clients
ایستگاه پردازشگر
tracking station
ایستگاه ردیابی
client
ایستگاه پردازشگر
power stations
ایستگاه مولدنیرو
power station
ایستگاه مولدنیرو
REQUEST STOP
ایستگاه درخواستی
weather stations
ایستگاه هواشناسی
workstations
ایستگاه کاری
weather station
ایستگاه هواشناسی
stand
بساط ایستگاه
Where is the station?
ایستگاه کجاست؟
railway station
ایستگاه قطار
station master
رئیس ایستگاه
stationmaster
رئیس ایستگاه
stationmasters
رئیس ایستگاه
upper terminal
ایستگاه کوهستانی
buckets
فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bucket
فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bounds
محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
bioastronautics
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
How many stops are there to ... ?
چند ایستگاه تا ... هست؟
pr etrol filling station
ایستگاه پمپ بنزین
rawinsonde
ایستگاه راوین سوند
rain gauge station
ایستگاه باران سنجی
high power radio station
ایستگاه رادیویی بزرگ
railway station
ایستگاه راه اهن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com