Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
hotshot	بارکشی سریع
Other Matches
rollover	استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
portage	بارکشی
transported	بارکشی
transport	بارکشی
transports	بارکشی
transporting	بارکشی
transportation	بارکشی
truckage	بارکشی با کامیون
transportation	بارکشی تبعید
freight note	سندکرایه و بارکشی
marine express	کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
railway freight	بارکشی راه اهن
We move out on the 1st.	ما یکم بارکشی می کنیم.
to move out	[از منزل] بارکشی کردن
transport means	وسیله بارکشی یاحمل ونقل
dray	گاری کوتاه بی لبه چهارچرخه بارکشی
We've given notice that we're moving out of the apartment.	ما آگاهی دادیم که از آپارتمان بارکشی می کنیم.
dma	اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
dma	CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
snap pass	پاس سریع با پیچش سریع مچ
gantline	رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
speediness	سریع السیر سریع
speedy	سریع السیر سریع
railroad tranportation	بارکشی راه اهن باربری راه اهن
spanking	سریع
rapid	سریع
spankings	سریع
gleg	سریع
galloping	سریع
sudden	سریع
prompts	سریع
prompted	سریع
snell	سریع
prompt	سریع
swifts	سریع
swiftest	سریع
wing footed	سریع
swifter	سریع
accelerator	سریع
sweepy	سریع
swift	سریع
rather	سریع تر
accelerators	سریع
raiding	تک نفوذی سریع
fleetingly	سریع الزوال
accelerated depreciation	استهلاک سریع
skitter	حرکت سریع
quick fire	تیر سریع
quick recovery	رونق سریع
quick recovery	بهبود سریع
precipitating	خیلی سریع
fleeting	سریع الزوال
rough and ready	سریع العمل
accelofilter	صافی سریع
rath	زود رس سریع
rapid scanning	تقطیع سریع
rathe	زود رس سریع
snapback	بهبودی سریع
repost	ضربت سریع
courier	پیک سریع
couriers	پیک سریع
rapid flow	جریان سریع
raided	تک نفوذی سریع
rapid fire	تیر سریع
raid	تک نفوذی سریع
raids	تک نفوذی سریع
rapid transit	شطرنج سریع
highflyer	دلیجان سریع
braid	حرکت سریع
fast access	با دستیابی سریع
high speed traffic	ترافیک سریع
operation immediate	اقدام سریع
polypnea	تنفس سریع
posthaste	سریع السیر
high speed printer	چاپگر سریع
high speed	دنده سریع
high speed	سریع السیر
glimpsing	نگاه سریع
braids	حرکت سریع
fleet	عبور سریع
fleets	عبور سریع
fastest	سریع السیر
highflier	دلیجان سریع
high velocity drop	بارریزی سریع
hypernoea	تنفس سریع
fasted	سریع السیر
fast	سریع السیر
lightning chess	شطرنج سریع
progressive chess	شطرنج سریع
high speed traffic	امد شد سریع
glimpses	نگاه سریع
glimpsed	نگاه سریع
glimpse	نگاه سریع
slap	ضربت سریع
quickest	تند و سریع
quickest	جلد سریع
quicker	تند و سریع
quicker	جلد سریع
quick	تند و سریع
quick	جلد سریع
scampers	پرواز سریع
scampering	پرواز سریع
scampered	پرواز سریع
slapped	ضربت سریع
slapping	ضربت سریع
slaps	ضربت سریع
slashes	ضربه سریع
slashed	ضربه سریع
slash	ضربه سریع
precipitates	خیلی سریع
precipitated	خیلی سریع
precipitate	خیلی سریع
fasts	سریع السیر
riposting	ضربت سریع
riposted	ضربت سریع
riposte	ضربت سریع
scamper	پرواز سریع
despatches	انجام سریع
expresses	سریع صریح
expressing	سریع السیر
expressing	سریع صریح
accelerated depreciation	استهلاک سریع
prompted	سریع کردن
despatched	انجام سریع
fast moving depression	کمفشاری سریع
windstorm	باد سریع
winder	دویدن سریع
prompts	سریع عاجل
wind sprint	تمرین دو سریع
expresses	سریع السیر
expressed	سریع صریح
expressed	سریع السیر
bullets	توپ سریع
dispatch	انجام سریع
dispatched	انجام سریع
dispatches	انجام سریع
bullet	توپ سریع
ripostes	ضربت سریع
braided	حرکت سریع
continuate	سریع الاتصال
rapid access	با دستیابی سریع
express	سریع السیر
express	سریع صریح
despatching	انجام سریع
prompts	سریع کردن
sneak raid	دستبرد سریع
speeds	سریع کارکردن
fast neutron	نوترون سریع
converts	پاسکاری سریع
converting	پاسکاری سریع
converted	پاسکاری سریع
speeding	سریع کارکردن
prompt	سریع کردن
prompt	سریع عاجل
speed	سریع کارکردن
pirouette	چرخ سریع
convert	پاسکاری سریع
prompted	سریع عاجل
pirouettes	چرخ سریع
quickstep	گام سریع
whirled	چرخیدن گردش سریع
whirl	چرخیدن گردش سریع
whirling	چرخیدن گردش سریع
whirls	چرخیدن گردش سریع
flip	پاس سریع و کوتاه
flipped	پاس سریع و کوتاه
flips	پاس سریع و کوتاه
zonk out <idiom>	سریع به خواب رفتن
jetted	پرش اب جریان سریع
fast break	حمله سریع به دروازه
honker	نوعی اتومبیل سریع
wildfire	اتش سریع و پر زور
jet	پرش اب جریان سریع
scud	حرکت سریع ابر
scudded	حرکت سریع ابر
scuds	حرکت سریع ابر
stop dead/cold <idiom>	سریع توقف کردن
patter	بطور سریع وردخواندن
jets	پرش اب جریان سریع
umbilical cord	سیم سریع الاتصال
umbilical cords	سیم سریع الاتصال
dispatch order	سفارش حمل سریع
surge	جریان سریع وغیرعادی
surged	جریان سریع وغیرعادی
surges	جریان سریع وغیرعادی
pattered	بطور سریع وردخواندن
pattering	بطور سریع وردخواندن
line surge	جریان سریع و غیرعادی خط
high speed trafic	رفت و امد سریع
patters	بطور سریع وردخواندن
flying	پردار سریع السیر
sallies	حرکت سریع شلیک
sallies	جواب سریع و زیرکانه
sally	جواب سریع و زیرکانه
jerks	تکان سریع دادن
make flush	شستن با جریان سریع
jerk	تکان سریع دادن
jerked	تکان سریع دادن
speedway	جاده سریع السیر
jetting	پرش اب جریان سریع

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com