English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
English Persian
standoff half بازیگر میانی پشت خط تجمع برای دریافت توپ
Other Matches
halfback بازیگر میانی
center back بازیگر میانی خط عقب
flankerback بازیگر میانی جناح
big man بازیگر میانی بیس بال
blind side سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
center forward نوک حمله بازیگر میانی جلو تور والیبال
stacks قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
square in پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
quick count کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
check حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checked حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checks حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
sick call تجمع برای رفتن به بهداری
hookup تجمع بعضی چیزها برای منظورخاصی
busied 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
drawman مرد میانی برای رویارویی
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
c استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران
major penalty اخراج بازیگر برای 5 دقیقه
scrambling دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
heisman trophy جام هایزمن برای بهترین بازیگر دانشگاهی
attacks فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attack فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
drop ball انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
golf car وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
coverings اماده شدن برای دریافت توپ
covers اماده شدن برای دریافت توپ
zction for dammages اقدام برای دریافت خسارت وارده
mode حالت کامپیوتر برای دریافت داده
modes حالت کامپیوتر برای دریافت داده
facsimile transceiver واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی
demands تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
cover اماده شدن برای دریافت توپ
demand تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demanded تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
cues اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
appeal play تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
cue اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
pocket کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
find touch بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
rallying points محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
rallying point محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
huddled جمع شدن برای دریافت دستور و علامات
go backdoor جاگیری در پشت مدافع برای دریافت پاس
huddles جمع شدن برای دریافت دستور و علامات
huddling جمع شدن برای دریافت دستور و علامات
huddle جمع شدن برای دریافت دستور و علامات
send in وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
go baseline حرکت کردن در امتداد خط پایانی برای دریافت پاس
reperforator ماشینی که نوارکاغذی را سوراخ میکند برای دریافت سیگنال
rallies تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rally تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rallied تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
paced شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
shake bottle بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
posterestante پستی که در پستخانه میماند تاگیرنده برای دریافت ان مراجعه کند
answering مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answered مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answers مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answer مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
CBMS استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
mode وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
modes وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
eft سیستمی که در آن کامپیوتر ها برای ارسال و دریافت پول به بانک استفاده میشوند
ES IS سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
carrier سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
mid user اپراتوری که اطلاعات مربوطه را از پایگاه داده ها دریافت میکند برای مشتری یا کاربر
carriers سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
spooler وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
spooling device وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
negative سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
negatives سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
invites حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
cards وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
invited حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
handshakes سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
handshake سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
card وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
invite حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
double footed بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
buffer فضای ذخیره سازی موقت برای وسیلهای که دادهای دریافت کرده ولی آماده پردازش نیست
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
Eudora برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت
flag day هر روزی که مردم برای امور خیریه پول خیرات می کنند ودر مقابل پرچم های کوچک دریافت می دارند
DCD سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
subscribe افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
piggybacking استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
subscribes افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribing افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribed افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
quick out نوعی پاس که گیرنده به جلومی دود و برای دریافت پاس به کنار تغییر مسیر میدهد
thick Ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
receipt notification خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
DSR سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
buckets جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
fax مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
sequential پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
acknowledging 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
accumulations تجمع
forming up تجمع
public meeting تجمع
aggregation تجمع
assembly تجمع
associations تجمع
association تجمع
accumulation تجمع
congestion تجمع
trafficked تجمع مدافعان
traffic تجمع مدافعان
rendezvous area منطقه تجمع
accumulation point نقطه تجمع
capital agglomeration تجمع سرمایه
assembling area منطقه تجمع
assembly area منطقه تجمع
swarmer تجمع کننده
line official داور خط تجمع
collecting point منطقه تجمع
trafficking تجمع مدافعان
traffics تجمع مدافعان
furunculosis تجمع چندکورک
turout تجمع پرسنل
hive مرکز تجمع
line backer مدافع پشتیبان خط تجمع
concentration camps منطقه تجمع اسرا
concentration camp منطقه تجمع اسرا
unlawful assembly تجمع غیر قانونی
rendezvous area منطقه تجمع موقت
line backing دفاع پشت خط تجمع
pigmentation تجمع رنگدانه ها در بافتها
loose forward مهاجم تک رو پشت خط تجمع
rallying points محل تجمع مجدد
dust laden تجمع گرد وغبار
pipe the side تجمع گارد احترام
boat rendezvous area منطقه تجمع قایقها
associations تداعی معانی تجمع
coagulation تجمع مواد در یک ناحیه
rallying point محل تجمع مجدد
number forward مهاجمان تک رو پشت خط تجمع
association تداعی معانی تجمع
hiking گرفتن توپ درشروع تجمع
dummies گول زدن حریف در تجمع
coil up تجمع ستون در راحت باش
dummy گول زدن حریف در تجمع
hydrothorax تجمع مایع در حفره جنب
sacking حمله به مهاجم پشت خط تجمع
hikes گرفتن توپ درشروع تجمع
hike گرفتن توپ درشروع تجمع
hiked گرفتن توپ درشروع تجمع
recalled دستور تجمع قوا دادن
bomb cemetery محل تجمع بمبهای فاسد
broken field محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
recalls دستور تجمع قوا دادن
pipe the side فرمان تجمع گارد احترام
recall دستور تجمع قوا دادن
casual water تجمع موقتی اب روی زمین
cryptoperiod زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
snapping روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
prisoner of war cage محل تجمع اولیه اسرای جنگی
convoy assembly port بندر محل تجمع کاروان دریایی
snapped روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
snaps روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
riot تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
to recall the troops from Mali دستور تجمع قوا را از کشورمالی دادن
huddles گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
rioted تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
snap روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
huddled گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
riots تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
huddle گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
convoy assembly port بندر محل تجمع ستون موتوری
flares پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
huddling گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
rioting تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
flare پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
middle deck پل میانی
mediums میانی
centrical میانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com