Dictiornary-Farsi | باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
pocket split	باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ


Other Matches

baby split	وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
worcester	باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
christmass tree	ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
mixers	انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixer	انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
maples	میلههای بولینگ
spiller	انداختن تمام میلههای بولینگ با
setup	وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
pin deck	قسمت زیر میلههای بولینگ
hig low jack	ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
sour apple	ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
half worcester	ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
dead wood	میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
converted	انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
convert	انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converting	انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
golden gate	پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
converts	انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
bedpost	ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
double pinochle	ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
big four	ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
bucket	جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets	جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
foundation	انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
blow	ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
pinsetter	وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
fills	تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
pick a cherry	ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
pumpkin	پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pumpkins	پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
blows	ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
fill	تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
pinspotter	وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
pits	منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
wood	چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
pit	منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
hold over	باقی ماندن
come through	باقی ماندن
pinfall	تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
hold up <idiom>	خوب باقی ماندن
to stay behind	باقی ماندن جاماندن
hold up <idiom>	باجرات باقی ماندن
bide	درجایی باقی ماندن
counts	حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts	تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
count	حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting	تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counted	حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count	تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counted	تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counting	حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
lie by	غیر فعال باقی ماندن
spread eagle	سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
spot bowler	بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
achalasia	عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
holding	گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
white flag	پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه
modulo arithmetic	شاخهای از ریاضی که از باقی ماندن عدد وقتی بر عدد دیگر تقسیم میشود استفاده میکند
double wood	ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
washouts	باقی گذاشتن میلههای 1 و 2و01 برای راست دست و 1 و3 و 7 برای چپ دست
washout	باقی گذاشتن میلههای 1 و 2و01 برای راست دست و 1 و3 و 7 برای چپ دست
pocket	کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets	کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
residue check	بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
seal bars	میلههای اب بندی
net posts	میلههای تور
four horsemen	جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
connections	میلههای رابط
picket fence	جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
rods of corti	میلههای کورتی
leave	میلههای جامانده
parallel bars	میلههای پارالل
split	میلههای باقیمانده
grate	میلههای اهنی
grates	میلههای اهنی
grated	میلههای اهنی
leaving	میلههای جامانده
seat bars	میلههای تکیه گاه
driving bit	هویزه میلههای اسب
stanchion	میلههای عمودی ناو
grated	پنجره میلههای اهخنی
grate	پنجره میلههای اهخنی
grates	پنجره میلههای اهخنی
bacillary	بشکل میلههای کوچک
bacillar	بشکل میلههای کوچک
cross barred	دارای میلههای عرضی
wicketkeeper	توپگیر مدافع میلههای کریکت
end	میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
handing	میلههای تسخیرشده حریف در پایان
ends	میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
gridiron	خطوط یا میلههای فلزی مشبک
hand	میلههای تسخیرشده حریف در پایان
ended	میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
studs	زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
square out	ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
throw out	سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
grid	بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
grids	بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
take guard	وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
over	باقی
over-	باقی
lanternpinion	چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
impressing	باقی گذاردن
remnants	باقی مانده
impresses	باقی گذاردن
impress	باقی گذاردن
impressed	باقی گذاردن
to leave behind	باقی گذاردن
aliquant	باقی اورنده
behinds	باقی دار
extant	باقی مانده
storing	می باقی می ماند
store	می باقی می ماند
organzine	ابریشم باقی
otherworld	عالم باقی
leaving	باقی گذاردن
survives	باقی بودن
surviving	باقی بودن
survived	باقی بودن
survive	باقی بودن
reopens	باقی بودن
reopening	باقی بودن
reopened	باقی بودن
reopen	باقی بودن
conservation force	نیروی باقی
gleanings	ریزه باقی
preserves	باقی نگهداشتن
preserve	باقی نگهداشتن
scantling	باقی مانده
remainder	باقی مانده
leave	باقی گذاردن
to be in arrear	باقی داربودن
preserving	باقی نگهداشتن
out of <idiom>	باقی نمانده
holdover	باقی مانده
holdovers	باقی مانده
remains	باقی مانده
remnant	باقی مانده
behind	باقی کار
dregs	باقی مانده
behind	باقی دار
surpluses	باقی مانده
to be on the safe side	باقی نباشد
behinds	باقی کار
left over	باقی مانده
surplus	باقی مانده
debris	باقی مانده
curls	بولینگ روی یخ
bowls	بازی بولینگ
bowl	بازی بولینگ
bowling	بازی بولینگ
bowling alley	تالار بولینگ
curl	بولینگ روی یخ
bocci	بولینگ ایتالیایی
bowling alleys	تالار بولینگ
curled	بولینگ روی یخ
sash	قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
bar graph	گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
sashes	قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
chopsticks	میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
columnar	گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
the rest lies with you	باقی ان با خودتان است
memorised	باقی مانده در حافظه
trail	اثرپا باقی گذاردن
residve	باقی مانده زیادتی
residuary	موصی له باقی مانده
trailed	اثرپا باقی گذاردن
trailing	اثرپا باقی گذاردن
trails	اثرپا باقی گذاردن
shorter	کوچک باقی دار
shortest	کوچک باقی دار
residual value	مقدار باقی مانده
memorizing	باقی مانده در حافظه
memorize	باقی مانده در حافظه
memorized	باقی مانده در حافظه
memorizes	باقی مانده در حافظه
memorises	باقی مانده در حافظه
nothing was left over	چیزی باقی نماند
hang over	اثر باقی مانده
residues	قسمت باقی مانده
extant	نسخهء موجود و باقی
residue	قسمت باقی مانده
odd come short	زیادی باقی مانده
memorising	باقی مانده در حافظه
short	کوچک باقی دار
bowling bag	ساک بازیگر بولینگ
mothers-in-law	میله شماره 7 بولینگ
skittle	میله چوبی بولینگ
dutchman	بازیگر بولینگ هلندی
nine pins	نوعی بولینگ قدیمی
headpin	میله شماره 1 بولینگ
carrying	انداختن یک یا دو میله بولینگ
lawn bowling	بولینگ روی چمن
mother-in-law	میله شماره 7 بولینگ
dead	گوی بولینگ ضعیف
kingpin	میله شماره 5 بولینگ
kingpin	میله بازی بولینگ
directors	سرپرست تیم بولینگ
carried	انداختن یک یا دو میله بولینگ
director	سرپرست تیم بولینگ