Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
press
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
presses
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
Other Matches
derrick lift
کشیدن وزنه به روی سینه باپاهای راست
jerking
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerked
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerks
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerk
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
uplift
بالا زدن وزنه
uplifts
بالا زدن وزنه
aloft
سطوح بالا در بالای
legg press
تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
overarm
بالا اوردن بازو تا بالای شانه
multipoundage syatem
روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
squat
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatting
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatted
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
light and heavy system
روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
shot putter
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putters
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
laser
چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
lasers
چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
three state logic
: بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
sinkers
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinker
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
bow wave
موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
overhead clearance
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead cover
پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pop
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
crest clearing
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
brooch
گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
brooches
گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
transom
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
end on
سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
redbreast
پرنده سینه سرخ سینه سرخ
ponderance
وزنه
short weight
وزنه کم
where is the kilogramme weight ?
وزنه ....
paper weight
وزنه
spinwriter
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
counterbalanced
وزنه تعادل
flyweights
وزنه تعادل
counter balance
وزنه تعادلی
counterbalance
وزنه تعادل
counterweight
وزنه مقابل
counterweight
وزنه برابر
shot put
پرتاب وزنه
rammer
وزنه شمعکوب
weight lifter
وزنه بردار
counter weight
وزنه مقابل
counter weight
وزنه تعادل
ledger
وزنه سربی
counterweigh
وزنه تعادل
counterpoise
وزنه متقابل
ballast
وزنه تعادل
weight lifting
وزنه برداری
ledgers
وزنه سربی
weight throw
پرتاب وزنه
flyweight
وزنه تعادل
plumb bob
وزنه سربی
puts
پرتاب وزنه
counterbalances
وزنه تعادل
sinker
وزنه نگهدار
counterweights
وزنه تعادل
put
پرتاب وزنه
offsetting
وزنه متعادل
weight
سنگ وزنه
putting
پرتاب وزنه
halma
پرش با وزنه
offset
وزنه متعادل
bob
وزنه قپان
sinkers
وزنه نگهدار
counterweights
وزنه برابر
bobs
وزنه قپان
counterweights
وزنه مقابل
counterweight
وزنه تعادل
lifter
وزنه بردار
bobbing
وزنه قپان
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
ballast
وزنه متعادل کننده
kentledge
وزنه اهن ته کشتی
incline bench
تخته وزنه برداری
governor balance weight
وزنه تعادل رگولاتور
ledgering
ماهیگیری بااستفاده از وزنه
weight program
تمرین وزنه برداری
poise
اونگ یا وزنه ساعت
snatch
وزنه برداری یکضرب
sash balancing weight
وزنه متعادل کننده
snatched
وزنه برداری یکضرب
sinker
وزنه سربی ماهیگیری
snatching
وزنه برداری یکضرب
snatches
وزنه برداری یکضرب
castaway
پرتاب کردن وزنه
sinkers
وزنه سربی ماهیگیری
castaways
پرتاب کردن وزنه
triathlon
پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
discobolus
وزنه پرت کن حلقه انداز
make-weights
سر وزن رسیدن وزنه بردار
make weight
سر وزن رسیدن وزنه بردار
shots
پرتاب وزنه گلوله سربی
shot
پرتاب وزنه گلوله سربی
europian championship
وزنه برداری قهرمانی اروپا
make-weight
سر وزن رسیدن وزنه بردار
clean and press
حرکت پرس وزنه برداری
split
وزنه برداری یکضرب فرانسوی
clean and jerk
حرکت دوضرب وزنه برداری
empty weight
وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
platform
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
poise
وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
platforms
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
terminal tackle
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
donkey raise
تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
benches
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
bench
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
bat weight
وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
disqualify
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualifying
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualifies
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
terminal rig
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
deal lift
بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
disqualified
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
dipsey sinker
نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
signal light
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
lifting
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lift
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifted
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifts
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
bench by a back injury
خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
ballast
وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
crosshead
وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان اویخته میش ود
overhead
در بالای سر
overhead
بالای سر
up
بالای
over-
بالای سر
over-
بالای
upped
بالای
over
بالای سر
over
بالای
outreach
بالای سر
upping
بالای
oer
بالای
above
بالای سر
into the bargain
بالای ان
above
بالای
atop of
در بالای
at the top of
در بالای
atop of
بالای
field events
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
field event
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
foot pound
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
It passed over my head.
از بالای سرم رد شد
in-
بالای روی
uptown
بالای شهر
fanlights
پنجره بالای در
crowns
بالای هرچیزی
fanlight
پنجره بالای در
crown
بالای هرچیزی
up the street
بالای خیابان
aloft
در بالای زمین
rooftops
بالای بام
rooftop
بالای بام
in
بالای روی
on
بالای در باره
over the horizon
بالای افق
mean high water
اب بالای میانگین
roof tree
کش بالای شیروانی
ridge pole
کش بالای شیروانی
ridge tree
کش بالای شیروانی
fan light
پنجره بالای در
over the horizon
از بالای افق
mantel board
در بالای بخاری
pressure above the atmosphere
فشار بالای جو
crow's nest
بالای بلندی
oer
بالای سر روی سر
plunging fire
اتش بالای سر
knap
بالای تپه
overhead forehand
فورهند از بالای سر
upstream
بالای رودخانه
overhead cover
حفاظ بالای سر
overhead stroke
ضربه از بالای سر
overhead backhand
بک هند از بالای سر
above the earth
بالای زمین
ridge piece
کش بالای شیروانی
run over
<idiom>
حرکت از بالای
bows
سینه
busting
سینه
busts
سینه
bow
سینه
bowed
سینه
bust
سینه
white steaming light
سینه
bowing
سینه
pulmonory
سل سینه
forecastle
سینه
petto
سینه
thoraxes
سینه
chest to chest
سینه به سینه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com