Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
to incubate bacteria
با وسائل ویژه میکرب پروردن
Other Matches
antibiosis
تضاد بین یک میکرب و فراوردهء میکرب دیگر که باعث از بین رفتن میکرب اولی میشود
the lancet was infected
نیشترالوده به میکرب شد نیشتر میکرب گرفت
idiosyncrasy
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
to watch for certain symptoms
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
special interest groups
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialities
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
micro or ganism
میکرب
germicide
میکرب کش
germs
میکرب
germ
میکرب
microbe
میکرب
microbes
میکرب
fitment
وسائل
facilities
وسائل
means
وسائل
fitments
وسائل
bacilliphobia
میکرب هراسی
microbiology
میکرب شناسی
microbiologist
میکرب شناس
microzym
میکرب ناخوشی
bacteriologist
میکرب شناس
by indirection
با وسائل نادرست
fraudulent means
وسائل متقلبانه
by all means
با تمام وسائل
documentation aids
وسائل سندسازی
design aids
وسائل طراحی
auxiliary equipment
وسائل کمکی
bacteriology
علم میکرب شناسی
bacteriological
علم میکرب شناسی
to incubate bacteria
کشت میکرب کردن
pneumococcus
میکرب سینه پهلو
carriers
برنامه حامل میکرب
germicidal
وابسته به میکرب کشی
bacteriolysis
فساد و تحلیل میکرب
carrier
برنامه حامل میکرب
instrumentation
کاربرد وسائل سنجش
remedying
وسائل جبران خسارت
remedied
وسائل جبران خسارت
remedy
وسائل جبران خسارت
debugging aids
وسائل اشکال زدایی
remedies
وسائل جبران خسارت
gonococcus
انگل یا میکرب سوزاک گونوکوک
culturing
کشت میکرب در ازمایشگاه برز
culture
کشت میکرب در ازمایشگاه برز
anopheles
که ناقل میکرب مالاریا میباشد
gonococcal
سوزاکی مربوط به میکرب سوزاک
cultures
کشت میکرب در ازمایشگاه برز
contagium
میکرب سرایت دهنده مرض
i provided for his safety
وسائل سلامت او را فراهم کردم
instrument board
تابلوی وسائل اندازه گیری
review order
لباس وتجهیزات و وسائل کامل
in the last resort
پس ازنومیدی ازهمه وسائل دیگر
to play
با وسائل پست سو استفاده کردن
to play it
با وسائل پست سو استفاده کردن از
petri dish
فرف کوچک مخصوص کشت میکرب
mothered
پروردن
fosters
پروردن
fostering
پروردن
rear
پروردن
fostered
پروردن
foster
پروردن
harbors
پروردن
womb
پروردن
nurture
پروردن
foments
پروردن
fomented
پروردن
foment
پروردن
form
پروردن
formed
پروردن
encourages
پروردن
encouraged
پروردن
encourage
پروردن
bred
پروردن
forms
پروردن
mothers
پروردن
mothering
پروردن
mother
پروردن
wombs
پروردن
harbor
پروردن
rears
پروردن
harbours
پروردن
harbored
پروردن
harboring
پروردن
fomenting
پروردن
nurtures
پروردن
harbour
پروردن
harboured
پروردن
harbouring
پروردن
nurtured
پروردن
nurturing
پروردن
rearing
پروردن
to bring up
پروردن
breed
پروردن
reared
پروردن
breeds
پروردن
mantoux test
ازمایش درجه حساسیت شخص نسبت به میکرب سل
to pander any one's lust
وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
vendor
کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
vendors
کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
trained
پروردن ورزیدن
pampering
بناز پروردن
pampers
بناز پروردن
feed
پروردن چراندن
to indulge a hope
امید پروردن
pets
بناز پروردن
feeds
پروردن چراندن
trains
پروردن ورزیدن
pet
بناز پروردن
train
پروردن ورزیدن
petted
بناز پروردن
pamper
بناز پروردن
to turn the tables on any one
وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن
it tends to ruin him
وسائل خانه خرابی یاهلاکت اورافراهم میکند منجرمیشودبهلاکت او
propagate
زیاد کردن پروردن
propagated
زیاد کردن پروردن
propagates
زیاد کردن پروردن
propagating
زیاد کردن پروردن
desk accessories
وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
dnc
Control Numerial Direct روش کنترل کامپیوتری وسائل ماشینی خودکار
praetorial
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
atari
نام نوعی از کامپیوترهای شخصی و وسائل جانبی مشهور که توسط شرکت ATARI تولید میشود
Those who play with edged tools must expect to be .
<proverb>
کسى نه با وسائل تیز بازى مى کند باید انتظار بریده شدن دستش را داشته باشد .
flowcharting symbol
علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
tactics
دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
the end sanctifies the means
خوبی وبدی وسائل رسیدن بمقصودی پس از رسیدن به ان مقصودمعلوم میشود
bacteriologic
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
metastasis
هجوم مرض گسترش میکرب مرض
exerciser
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
prerogatives
حق ویژه
adhoc
ویژه
particulars
ویژه
paticular
ویژه
special
<adj.>
ویژه
prerogative
حق ویژه
specially
ویژه
expressing
ویژه
extra
<adj.>
ویژه
expresses
ویژه
idiocrasy
ویژه
express
ویژه
expressed
ویژه
specific
ویژه
net
ویژه
specific humidity
نم ویژه
privilege
حق ویژه
expert
ویژه گر
specialists
ویژه گر
experts
ویژه گر
special character
ویژه
particular
ویژه
specialist
ویژه گر
specifics
ویژه
peculiar
ویژه
special
ویژه
extra special
ویژه
nett
ویژه
nets
ویژه
priviege
حق ویژه
proper value
ویژه مقدار
idiom
تعبیر ویژه
characteristic root
ویژه مقدار
characteristic number
ویژه مقدار
endemical
ویژه یک قوم
eigenvalue
ویژه مقدار
extra equipment
متعلقات ویژه
favourite or vor
ویژه مخصوص
characteristic function
ویژه تابع
cariologist
ویژه گر قلب
bylaw
قانون ویژه
gastronomist
ویژه گرخوراک
equity capital
ارزش ویژه
byelaw
قانون ویژه
electrical resistivity
مقاومت ویژه
body guard
هنگ ویژه
eigenfunction
ویژه تابع
ecotype
بوم ویژه
habiliments
جامه ویژه
conizance
نشان ویژه
acoustician
ویژه گر اواشنود
idioms
تعبیر ویژه
idioms
زبان ویژه
specific resistance
مقاومت ویژه
specific lattice
شبکه ویژه
specific humidity
رطوبت ویژه
specific heat
دمای ویژه
specific heat
گرمای ویژه
specific drawdown
افت ویژه
specific donor
دهنده ویژه
specific cost
هزینه ویژه
species specific
نوع- ویژه
special verdict
تصمیم ویژه
special symbol
نماد ویژه
specific rotation
چرخش ویژه
specific viscosity
گرانروی ویژه
special session
نشست ویژه
extraordinary meeting
نشست ویژه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com