| Total search result: 201 (20 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| alphamosaic     | 
		برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| alphaphotographic     | 
		آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند   | 
		
	
		
		| text     | 
		حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات   | 
		
	
		
		| texts     | 
		حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات   | 
		
	
		
		| string     | 
		فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی   | 
		
	
		
		| type     | 
		متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد   | 
		
	
		
		| types     | 
		متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد   | 
		
	
		
		| typed     | 
		متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد   | 
		
	
		
		| alphanumeric     | 
		ی از حروف الفبا- عددی که به عنوان یک واحد دستکاری و استفاده میشود   | 
		
	
		
		| ascii     | 
		کدی که حروف الفبا- عددی را به صورت کد دو دویی نمایش میدهد   | 
		
	
		
		| American Standard Code for Information Interchange     | 
		کدی که حروف الفبا عددی را به صورت کد دودویی بیان میکند   | 
		
	
		
		| string     | 
		بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند   | 
		
	
		
		| alphanumeric     | 
		عملوندی که میتواند شامل حروف الفبا- عددی مانند رشته ها باشد   | 
		
	
		
		| string     | 
		متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد   | 
		
	
		
		| string     | 
		سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند   | 
		
	
		
		| ABC     | 
		سه حرف اول الفبای انگلیسی که نماینده حروف الفبا است الفبا   | 
		
	
		
		| character     | 
		نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود   | 
		
	
		
		| characters     | 
		نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود   | 
		
	
		
		| haze     | 
		تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر   | 
		
	
		
		| alphageometric     | 
		که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند   | 
		
	
		
		| alphameric     | 
		الفبا- عددی   | 
		
	
		
		| alphameric     | 
		الفبا عددی   | 
		
	
		
		| alphanumeric     | 
		الفبا عددی   | 
		
	
		
		| alphanumeric character     | 
		دخشههای الفبا عددی   | 
		
	
		
		| alphanumeric display terminal     | 
		ترمینال نمایش الفبا عددی   | 
		
	
		
		| alphanumeric sort     | 
		مرتب نمودن الفبا عددی   | 
		
	
		
		| alphabetical order     | 
		به ترتیب حروف الفبا   | 
		
	
		
		| alphabetically     | 
		به ترتیب حروف الفبا   | 
		
	
		
		| graphics     | 
		ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند   | 
		
	
		
		| alphabetize     | 
		قرار دادن به ترتیب حروف الفبا   | 
		
	
		
		| alphabetic character set     | 
		رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد   | 
		
	
		
		| script     | 
		حروف الفبا بصورت متن نمایشنامه دراوردن   | 
		
	
		
		| alphasort     | 
		مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا   | 
		
	
		
		cypher       | 
		[حروف بزرگ الفبا در طرح های متقارن]   | 
		
	
		
		| shift key     | 
		که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ   | 
		
	
		
		| shift keys     | 
		که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ   | 
		
	
		
		| alphanumeric     | 
		دادهای که بیان کننده حروف الفبا و اعداد عربی است   | 
		
	
		
		| led     | 
		یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور   | 
		
	
		
		| user     | 
		حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است   | 
		
	
		
		| users     | 
		حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است   | 
		
	
		
		| printhead     | 
		1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است   | 
		
	
		
		| Linotype     | 
		ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند   | 
		
	
		
		| crt     | 
		وسیله نمایش حروف یا طرح ها یا اطلاعات گرافیکی مشابه دستگاه تلویزیون   | 
		
	
		
		| alphabetize     | 
		به ترتیب الفبا نوشتن باحروف الفبا بیان کردن   | 
		
	
		
		| turtles     | 
		تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود   | 
		
	
		
		turtle       | 
		تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود   | 
		
	
		
		| ActiveX     | 
		سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک   | 
		
	
		
		cell       | 
		دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند   | 
		
	
		
		| cells     | 
		دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند   | 
		
	
		
		| fully     | 
		حروف ایجاد شده توسط چاپگر در یک عمل   | 
		
	
		
		| z buffer     | 
		محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه   | 
		
	
		
		| low resolution graphics     | 
		توانایی نمایش بلاکهای گرافیکی با اندازه حروف یا تنظیم مجدد شکل ها روی صحفه بجای استفاده از پیکسهای جداگانه   | 
		
	
		
		| monitored     | 
		صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد   | 
		
	
		
		| monitors     | 
		صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد   | 
		
	
		
		| monitor     | 
		صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد   | 
		
	
		
		| dithering     | 
		ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش   | 
		
	
		
		| controller     | 
		وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند   | 
		
	
		
		| controllers     | 
		وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند   | 
		
	
		
		| ikon     | 
		نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع   | 
		
	
		
		| graphics     | 
		استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار   | 
		
	
		
		| calculating     | 
		دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین   | 
		
	
		
		| scalable font     | 
		روش شرح نوشتار طوری که میتواند حروف با اندازههای مختلف ایجاد کند   | 
		
	
		
		| random number     | 
		روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد   | 
		
	
		
		| Apple Macintosh computer     | 
		مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| Apple Mac     | 
		مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| scratches     | 
		حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر   | 
		
	
		
		| scratch     | 
		حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر   | 
		
	
		
		| scratching     | 
		حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر   | 
		
	
		
		| scratched     | 
		حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر   | 
		
	
		
		| Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code     | 
		زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری   | 
		
	
		
		| wiring     | 
		ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها   | 
		
	
		
		| texts     | 
		حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند   | 
		
	
		
		| text     | 
		حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند   | 
		
	
		
		| multipass overlap     | 
		سیستمی که چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matria-dot ایجاد میکند با تکرا خط حروف ولی تغییر مکان به آرامی   | 
		
	
		
		| fogging     | 
		اثر گرافیکی برای شبیه سازی مه   | 
		
	
		
		| serviced     | 
		شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد   | 
		
	
		
		service       | 
		شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد   | 
		
	
		
		key       | 
		کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است   | 
		
	
		
		| programmable function keyboard     | 
		صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی   | 
		
	
		
		| primitive     | 
		برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی   | 
		
	
		
		| graphics     | 
		پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند   | 
		
	
		
		| num lock key     | 
		کلیدی که کارایی قسمت عددی صفحه کلید را از کنترل نشانه گر به ورودی عددی تط بیق میدهد   | 
		
	
		
		| logic     | 
		نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی   | 
		
	
		
		| test     | 
		بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند   | 
		
	
		
		| tested     | 
		بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند   | 
		
	
		
		| tests     | 
		بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند   | 
		
	
		
		| cetane rating     | 
		اشل عددی برای سنجش میزان بهسوزی سوختهای موتورهای دیزل   | 
		
	
		
		| tag image file format     | 
		قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی   | 
		
	
		
		| tiffs     | 
		قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی   | 
		
	
		
		| tiff     | 
		قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی   | 
		
	
		
		| symbol     | 
		نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار   | 
		
	
		
		| cad     | 
		استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش   | 
		
	
		
		| cads     | 
		استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش   | 
		
	
		
		| underflow     | 
		نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است   | 
		
	
		
		| graphics     | 
		ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی   | 
		
	
		
		| jaguars     | 
		-بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند   | 
		
	
		
		| nomograph     | 
		سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است   | 
		
	
		
		| nomogram     | 
		سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است   | 
		
	
		
		| jaguar     | 
		-بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند   | 
		
	
		
		| thermal     | 
		نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند   | 
		
	
		
		| smiley     | 
		فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ  به معنای خنده و  - غیگین است   | 
		
	
		
		| raised type     | 
		حروف برجسته برای   | 
		
	
		
		fractal       | 
		قالب فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند   | 
		
	
		
		| FIF     | 
		فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند   | 
		
	
		
		| colour     | 
		برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| graphics     | 
		قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی   | 
		
	
		
		| colours     | 
		برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| tablets     | 
		صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد   | 
		
	
		
		| tablet     | 
		صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد   | 
		
	
		
		| electronic     | 
		قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود   | 
		
	
		
		| CLUT     | 
		جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر   | 
		
	
		
		| Viewdata     | 
		سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود   | 
		
	
		
		| microsoft     | 
		واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد   | 
		
	
		
		| multisync monitor     | 
		صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد   | 
		
	
		
		| lengths     | 
		تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل   | 
		
	
		
		| length     | 
		تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل   | 
		
	
		
		| number cruncher     | 
		یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه   | 
		
	
		
		| graphical user interface     | 
		واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل   | 
		
	
		
		| logo     | 
		زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند   | 
		
	
		
		| fields     | 
		مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن   | 
		
	
		
		| field     | 
		مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن   | 
		
	
		
		fielded       | 
		مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن   | 
		
	
		
		| BMP     | 
		در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است   | 
		
	
		
		| decisions     | 
		علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود   | 
		
	
		
		| decision     | 
		علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود   | 
		
	
		
		| marks     | 
		کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار   | 
		
	
		
		| scribing     | 
		روش روکش کشیدن حروف یانوشتههای نقشه برای حفافت   | 
		
	
		
		| mark     | 
		کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار   | 
		
	
		
		| nuptias non concubitus , sedconsensus ,     | 
		برای ایجاد علقه زوجیت   | 
		
	
		
		| transistors     | 
		برای ایجاد تابع منط قی   | 
		
	
		
		| transistor     | 
		برای ایجاد تابع منط قی   | 
		
	
		
		| apt     | 
		زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی   | 
		
	
		
		| control total     | 
		جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی   | 
		
	
		
		| zone bits     | 
		بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند   | 
		
	
		
		| checks     | 
		مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها   | 
		
	
		
		| text     | 
		ثبات ذخیره سازی کامپیوتر موقت فقط برای حروف متن   | 
		
	
		
		| check     | 
		مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها   | 
		
	
		
		| checked     | 
		مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها   | 
		
	
		
		| texts     | 
		ثبات ذخیره سازی کامپیوتر موقت فقط برای حروف متن   | 
		
	
		
		| smudging     | 
		ایجاد دود برای دفع حشرات   | 
		
	
		
		| smudge     | 
		ایجاد دود برای دفع حشرات   | 
		
	
		
		| smudges     | 
		ایجاد دود برای دفع حشرات   | 
		
	
		
		| fogging     | 
		برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر   | 
		
	
		
		| smudged     | 
		ایجاد دود برای دفع حشرات   | 
		
	
		
		| contact ion engine     | 
		موتوری برای ایجاد تراست درفضا   | 
		
	
		
		| pucks     | 
		یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود   | 
		
	
		
		| thumbnail     | 
		نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی   | 
		
	
		
		| puck     | 
		یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود   | 
		
	
		
		| thumbnails     | 
		نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی   | 
		
	
		
		| pointer     | 
		نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| pointers     | 
		نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| keypad     | 
		مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی   | 
		
	
		
		| data tablet     | 
		یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی   | 
		
	
		
		| reverse     | 
		حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.   | 
		
	
		
		| reversing     | 
		حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.   | 
		
	
		
		| identifier     | 
		مجموعه حروف برای اختلف دادن بین بلاکهای داده مختلف یا فایل ها   | 
		
	
		
		| reverses     | 
		حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.   | 
		
	
		
		| reversed     | 
		حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.   | 
		
	
		
		| geometry and rendering     | 
		مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی   | 
		
	
		
		| dry plasma etching     | 
		روشی برای ایجاد یک پوشش روی یک قرص   | 
		
	
		
		| gorge portion     | 
		محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه   | 
		
	
		
		| graphics     | 
		که برای ایجاد شکلهای ندیگر به کار می رود   | 
		
	
		
		| incorporation     | 
		جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت   | 
		
	
		
		| graphics     | 
		تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی   | 
		
	
		
		| printed     | 
		حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل   | 
		
	
		
		key       | 
		ترکیب خاص حروف و اعداد که برای رمزگشایی متن های رمزدار به کار می رود   | 
		
	
		
		| prints     | 
		حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل   | 
		
	
		
		| print     | 
		حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل   | 
		
	
		
		| jumper     | 
		سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی   | 
		
	
		
		| jus ex injuria non oritur     | 
		تعدی و تجاوز فرد برای اوحقی ایجاد نمیکند   | 
		
	
		
		| subliminally     | 
		غیر کافی برای ایجاد تحریک عصبی یا احساس   | 
		
	
		
		| texture mapping     | 
		2-پوشاندن یک تصویر با دیگری برای ایجاد یک بافت در اولی   | 
		
	
		
		| jumpers     | 
		سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی   | 
		
	
		
		| subliminal     | 
		غیر کافی برای ایجاد تحریک عصبی یا احساس   | 
		
	
		
		| entrance head     | 
		بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله   | 
		
	
		
		| configure     | 
		نرم افزار واتصالات برای ایجاد یک سییستم خاص   | 
		
	
		
		| stalking horse     | 
		کاندیدای نامزدشده برای ایجاد تفرقه در رای دهندگان   | 
		
	
		
		| hike out     | 
		خم شدن یا اویختن به لبه قایق برای ایجاد تعادل   | 
		
	
		
		| breakpoint     | 
		حرف کاغذ برای ایجاد نقط ه توقف در برنامه   | 
		
	
		
		| coprocessor     | 
		پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند   | 
		
	
		
		format       | 
		روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ   | 
		
	
		
		| escape character     | 
		ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند   | 
		
	
		
		| routing indicator     | 
		گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود   | 
		
	
		
		| end     | 
		ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است   | 
		
	
		
		| ended     | 
		ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است   | 
		
	
		
		| ends     | 
		ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است   | 
		
	
		
		| formats     | 
		روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ   | 
		
	
		
		| readout     | 
		وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند   | 
		
	
		
		| block letter     | 
		حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر   | 
		
	
		
		| thinnest     | 
		روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز   | 
		
	
		
		| center     | 
		تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور   | 
		
	
		
		| thins     | 
		روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز   | 
		
	
		
		| thin     | 
		روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز   | 
		
	
		
		| thinned     | 
		روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز   | 
		
	
		
		| thinners     | 
		روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز   | 
		
	
		
		| shares     | 
		روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی   | 
		
	
		
		| mkdir     | 
		دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک   | 
		
	
		
		| align     | 
		ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط   | 
		
	
		
		| share     | 
		روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی   | 
		
	
		
		| aligning     | 
		ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط   | 
		
	
		
		| answers     | 
		مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط   |