Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English
Persian
to sorrow for any one
برای کسی غصه خوردن یا غمگین شدن
Other Matches
grog
دستهای از مردم که برای خوردن عرق گرد هم نشینند عرق خوردن
potatoes and point
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
bread and point
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
I'd like something to eat.
چیزی برای خوردن میخواهم.
to swear tre sonagainstany one
سوگند برای خیانت بکسی خوردن
chopsticks
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
sealsking
نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب
sadder
غمگین
triste
غمگین
heartsick
غمگین
saddest
غمگین
heavyhearted
غمگین
tristful
غمگین
heartsore
غمگین
cheerless
غمگین
down
غمگین
sorriest
غمگین
careworn
غمگین
dolesome
غمگین
sorrowful
غمگین
sad
غمگین
sorrier
غمگین
sorry
غمگین
grum
غمگین اخمو
disgruntle
غمگین کردن
with a heavy heart
با دلی غمگین
grieve
غمگین کردن
depressed
افسرده غمگین
grieves
غمگین کردن
saddens
غمگین کردن
dyspeptic
بدگوار غمگین
sadden
غمگین کردن
grieving
غمگین کردن
saddened
غمگین کردن
saddening
غمگین کردن
munchies
[Colloquial]
غذای برای ریز ریز خوردن
[مانند تخمه یا پسته]
woeful
غمگین محنت زده
melancholy
سودا زدگی غمگین
plaintful
عزادار غمگین کننده
swag
تاب خوردن تلوتلو خوردن بنوسان دراوردن
to play a good knife and fork
ازروی اشتهاخوراک خوردن خوب چیز خوردن
cark
بار کردن غمگین ساختن یاشدن
trip
لغزش خوردن سکندری خوردن
tumble
غلت خوردن معلق خوردن
trips
لغزش خوردن سکندری خوردن
tumbled
غلت خوردن معلق خوردن
tumbles
غلت خوردن معلق خوردن
tripped
لغزش خوردن سکندری خوردن
to drink wine
می خوردن شراب خوردن
aggrieve
جور و جفا کردن غمگین کردن
sorrows
غمگین کردن غصه دار کردن
sorrow
غمگین کردن غصه دار کردن
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
anguish
غمگین شدن نگران شدن
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
to eat into
خوردن
buckle
تا خوردن
to drink water
اب خوردن
To be crossed out ( eliminated , omitted ) .
خط خوردن
to fall aboard
خوردن
to go with
خوردن به
to get outside of
خوردن
sample
خوردن
butt
خوردن
butted
خوردن
butts
خوردن
trundling
غل خوردن
budge
جم خوردن
budged
جم خوردن
gormandize
پر خوردن
gluttonize
پر خوردن
budges
جم خوردن
eating
خوردن
budging
جم خوردن
polish off
خوردن
grub
خوردن
grubs
خوردن
stirs
جم خوردن
stirrings
جم خوردن
stirred
جم خوردن
stir
جم خوردن
grubbed
خوردن
erode
خوردن
trundles
غل خوردن
to break ones fast
خوردن
hurtle
خوردن
hurtled
خوردن
hurtles
خوردن
hurtling
خوردن
occlude
خوردن
trundled
غل خوردن
gliding
سر خوردن
eroding
خوردن
trundle
غل خوردن
erodes
خوردن
eroded
خوردن
baet
خوردن
to overload stomach
پر خوردن
care
غم خوردن
eat
خوردن
eats
خوردن
slid
سر خوردن
to swear by all that is sacred
خوردن
knock against
خوردن به
to run a
خوردن
hitting
خوردن
abut
خوردن
glut
پر خوردن
cares
غم خوردن
lap vt
خوردن به
glide
سر خوردن
abuts
خوردن
cared
غم خوردن
abutted
خوردن
glided
سر خوردن
glides
سر خوردن
look back
سر خوردن
sampled
خوردن
to overfeed oneself
پر خوردن
to makea meal of
خوردن
corrodes
خوردن
gluts
پر خوردن
corroded
خوردن
feed
خوردن
feeds
خوردن
hit
خوردن
buckled
تا خوردن
corrode
خوردن
buckles
تا خوردن
hits
خوردن
corroding
خوردن
manducate
و خوردن
Ackerman's function
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
recall
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalls
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narrative
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narratives
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
c
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
recalled
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
no show
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
permanent
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
bins
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
iil
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
bin
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloth
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
revenue tax
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
teacloths
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
redundancies
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
cats
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
redundancy
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
liberal education
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
double
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
cold test
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
HTTP
دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
auto
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
grammar
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
doubled up
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
autos
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
FDDI
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
cold thrust
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cat
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
intubation
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
doubled
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
personal
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
scratching
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratches
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratched
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
opened
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
feedback
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
gather shot
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
scratch
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
open
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
grammars
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
wiring
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
precision
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
haze
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
diagnostics
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
VidCap
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
beta range
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
invitations
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
Kaleida Labs
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
pork barrel
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
turnaround time
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
executive information system
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
invitation
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
straight line coding
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
labor of love
<idiom>
انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
jounce
تکان خوردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com