English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (14 milliseconds)
English Persian
program of instruction برنامه اموزش
training program برنامه اموزش
Search result with all words
curriculum اموزش برنامه
curriculums اموزش برنامه
army training and evaluation program برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
army training program برنامه اموزش نیروی زمینی
army training program برنامه اموزش نظامی
branch material curriculum برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
planit زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
Other Matches
armory training اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
reconditioning training اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
api مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
basic unit training اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
advanced unit training اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
computer assisted instruction اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
source برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
newest دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new- دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
swopping توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
job دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
jobs دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
dynamic data exchange در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
modular بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
preemptive multitasking حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
assembly 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
tutorials اموزش
tutorial اموزش
instructions اموزش
instruction اموزش
lore اموزش
education اموزش
training اموزش
personnel training اموزش کارکنان
higher education اموزش عالی
train اموزش دادن
technical education اموزش فنی
trained اموزش دادن
programmed instruction اموزش برنامهای
technical teaching اموزش فنی
computerized instruction اموزش کامپیوتری
training اموزش دادن
educability اموزش پذیری
education center مرکز اموزش
elementary education اموزش ابتدایی
primary education اموزش ابتدایی
job training اموزش شغلی
educable اموزش پذیر
professional education اموزش تخصصی
teaching machine ماشین اموزش
annual training اموزش سالیانه
learning curve منحنی اموزش
education اموزش و پرورش
training center مرکز اموزش
hypnopedia اموزش با هیپنوتیسم
compulsory education اموزش اجباری
school center مرکز اموزش
moral education اموزش اخلاقی
vocational education اموزش حرفهای
reward training اموزش با پاداش
concurrent training اموزش همزمان
voluntary training اموزش داوطلبانه
formal education اموزش رسمی
remedial instruction اموزش ترمیمی
religious instruction اموزش دینی
trains اموزش دادن
coeducation اموزش مختلط
reeducation باز اموزش
sex education اموزش جنسی
general education اموزش عمومی
bowel training اموزش دفع
individualized instruction اموزش انفرادی
basic training اموزش مقدماتی
integrated training اموزش توام
mass education اموزش همگانی
mass education اموزش جمعی
life long education اموزش مداوم
military training اموزش نظامی
training circular نشریه اموزش
training cycle مرحله اموزش
tutoring اموزش تک شاگردی
transfer of training انتقال اموزش
unit training اموزش یکان
unit training اموزش یکانی
secondary education اموزش متوسطه
informal education اموزش غیررسمی
graduate education اموزش بعد از لیسانس
audio-visual اموزش سمعی وبصری
formal discipline اموزش صورت گرا
audio visual اموزش سمعی وبصری
refresher course دوره اموزش یک ماهه
refresher courses دوره اموزش یک ماهه
in serving training اموزش ضمن خدمت
educational مربوط به اموزش و پرورش
educationalists کارشناس اموزش و پرورش
nonformal education اموزش غیر رسمی
educationist کارشناس اموزش و پرورش
educationist متخصص اموزش و پرورش
educationists کارشناس اموزش و پرورش
school مرکز اموزش نظامی
schools مرکز اموزش نظامی
basic combat training اموزش رزم مقدماتی
educationists متخصص اموزش و پرورش
on the job training اموزش ضمن کار
reserve center مرکز اموزش احتیاط
project method روش اموزش طرحی
educationalist کارشناس اموزش و پرورش
comparative education اموزش و پرورش تطبیقی
pedagogically مطابق علم اموزش
pedagogical teaching اموزش مطابق فن تعلیم
code training set دستگاه اموزش مرس
coeducation اموزش وپرورش مختلط
pedagogical وابسته بعلم اموزش
cbt اموزش بر پایه کامپیوتر
pedagogic وابسته به اموزش وپرورش
special education اموزش و پرورش استثنایی
discovery teaching method روش اموزش اکتشافی
active duty for training اموزش زیر پرچم
combat development پیشرفت اموزش رزمی
pamphlet نشریه اموزش و فنی
pamphlets نشریه اموزش و فنی
advanced individual training اموزش تکمیلی انفرادی
disciplinary training center مرکز اموزش زندانیان نظامی
course مسیر مسابقه دوره اموزش
assault courses میدان اموزش عملیات هجومی
assault course میدان اموزش عملیات هجومی
upbringing روش اموزش و پرورش بچه
coursed مسیر مسابقه دوره اموزش
toilet training اموزش اداب توالت رفتن
pedagogy فن اموزش وپرورش کودک للگی
courses مسیر مسابقه دوره اموزش
computer augmented learning بسط اموزش به کمک کامپیوتر
beatification اموزش عمل تبرک کردن
manual training دوره اموزش هنرهای دستی
international council شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
educable mentally retarded عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
world conference of computer in educatio کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
cai Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
parameters استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
sequential حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
compiler نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند
source computer کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
parameter استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
goto دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد
iterative routine حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
iterate حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
supervisory برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
scheduled wave امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
executives برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
executive برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
businesses مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
business مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
rehabilitation training center مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
instruction راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instructions راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
stops دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
synthetic address زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
stopping دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
development مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
stop دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
subprogram 1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود
stopped دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
calling مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه
diagnostics تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد
developments مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
optimum schedule مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
debugger نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند
statement دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
source language 1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
statements دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
main line program بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
function مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
conditional دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی
toolkit مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند
compiling تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
concurrent اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
compiles تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiled تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
c زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
object oriented زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود
compile تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
functions مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
drops دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
chapter بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
drop دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dragged به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
dynamic link library در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
pl/m زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
drag به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
drags به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
functioned مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
coding صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
chapters بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
dropped دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropping دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
transfer دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
hook نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com