English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
dirt cheap بسیار ارزان
Other Matches
vlsi مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super- کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
u.h.f. بسامد بسیار بسیار زیاد
ultra high frequency بسامد بسیار بسیار زیاد
cray نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
cheap ارزان
hand me down ارزان
inexpensive ارزان
low priced ارزان
cheaper ارزان
hand-me-downs ارزان
microcomputer ارزان
hand-me-down ارزان
cut rate ارزان
penny a line ارزان
jitney ارزان
micros ارزان
inexpensively ارزان
micro ارزان
cheapest ارزان
penny gaff نمایشگاه ارزان
cheap labor کار ارزان
cheapskate ادم ارزان خر
to look down ارزان شدن
undersell ارزان تر فروختن
red eye ویسکی ارزان
doss-house مسافرخانهی ارزان
doss-houses مسافرخانهی ارزان
grotty ارزان و کثیف
to pull down ارزان کردن
gimcrack بازیچه ارزان
off season ارزان تر از معمول
easy money پول ارزان
to sell off ارزان فروختن
jerry built ارزان بناشده
bargain خرید ارزان
cheap money پول ارزان
jerry-built ارزان بناشده
gasper سیگارت ارزان
flivver اتومبیل ارزان
brummagem پست ارزان
look down ارزان شدن
state-of-the-art بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
hand-me-downs لباس ارزان ودوخته
flophouses اطاق ارزان قیمت
gaff تفریحگاه ارزان پیرمردپرحرف
flophouse اطاق ارزان قیمت
penny a line ارزان نویس بی مایه
hand me down لباس ارزان ودوخته
gladstone نوعی شراب ارزان
woodbind سیگار برگ ارزان
woodbine سیگار برگ ارزان
hand-me-down لباس ارزان ودوخته
cheapening ارزان شدن تحقیر کردن
cheap labor نیروی کار ارزان قیمت
cheapens ارزان شدن تحقیر کردن
bargain قرارداد معامله خرید ارزان
cheapened ارزان شدن تحقیر کردن
five and ten مغازه اجناس ارزان قیمت
ten cent store فروشگاه دارای کالاهای ارزان
skid row محله مشروب فروشهای ارزان
galleries جای ارزان اطاق نقاشی
bargained قرارداد معامله خرید ارزان
profit cannibalism افراط در تخفیف و ارزان فروشی
cheapen ارزان شدن تحقیر کردن
bargaining قرارداد معامله خرید ارزان
jerry build با مصالح ارزان ساختمان کردن
That is despised which is cheaply obtained. <proverb> ارزان یافته خوار است .
calico پارچههای پنبهای ارزان قیمت
barrelhouse میکده ورقاصخانه ارزان قیمت
bargains قرارداد معامله خرید ارزان
penny barber دلاک ارزان یا دینار گیر
gallery جای ارزان اطاق نقاشی
good deal <idiom> قیمت ارزان باکیفیتی بالا
It is dirt cheap . It is a give - away . مفت است ( بی نهایت ارزان )
wood bine ویشه تاک جنگلی یکجورسیگار ارزان
sell off ارزان فروختن فروش یکجا وارزان
gutter man دوره گردیکه چیزهای ارزان وکهنه می فروشد
bargain hunter کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
honky tonk محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت
koalapad صفحه دیجیتالی کننده ارزان برای ریزکامپیوترها
datacom امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
leading articles کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
leading article کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
Is there an inexpensive restaurant around here? آیا رستوران ارزان این اطراف پیدا میشود؟
Is there an inexpensive restaurant around here? آیا رستوران ارزان این نزدیکی ها پیدا میشود؟
flea markets بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea market بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
jumble shop دکانی که خرده ریز و کالای گوناگون ارزان و نیمدار دران میفروشند
dump بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
blue chip personal computer IB که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته میشودکامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با
penny a liner کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
juke joint رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
aniline رنگ شیمایی آنیلینی که ارزان قیمت بوده ولی ثبات رنگی خوبی ندارد لذا مناسب رنگرزی فرش نیست
pc file iii یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
immortally بسیار
desperate بسیار بد
an abundance of بسیار
far بسیار
sadly بسیار بد
longeval بسیار زی
overly بسیار
beastby بسیار
awful <adj.> بسیار بد
lashongs بسیار
plenty بسیار
mickle بسیار
mickle or muckle بسیار
no end of بسیار
many بسیار
oftentimes بسیار
out and a way بسیار
multiped بسیار پا
multiplicity بسیار
much بسیار
detestable بسیار بد
multifarious بسیار
all بسیار
all- بسیار
not a lettle بسیار
muckle بسیار
very بسیار
precious بسیار
lot بسیار
very little بسیار کم
far and away بسیار
ever so بسیار
sorely بسیار
sopping بسیار
unco بسیار
powerfully بسیار
awfully بسیار
thousand and one بسیار
galore بسیار
by far بسیار
clinking بسیار
terrible <adj.> بسیار بد
lousy <adj.> بسیار بد
rotten <adj.> بسیار بد
abundant بسیار
so mush بسیار
numerous بسیار
seldom بسیار کم
parlous بسیار
too expensive <adj.> بسیار گران
multidentate بسیار دندان
multiform بسیار شکل
multitudinously با گروه بسیار
of great importance بسیار مهم
multisonous بسیار صدا
dozens of girls ذختران بسیار
multisonant بسیار صدا
e. use ful بسیار سودمند
overpriced <adj.> بسیار گران
much rain باران بسیار
multangular بسیار گوشه
well-to-do <idiom> بسیار ثروتمند
heavy poll ارا بسیار
high strung بسیار حساس
hunky dory بسیار خوب
be unable to say boo to a goose بسیار ترسو
inappreciable نامحسوس بسیار کم
oft بسیار رخ دهنده
heart break اندوه بسیار
many books کتابهای بسیار
hairline rule خط بسیار نازک
much was said بسیار چیزهاگفته شد
much pleased بسیار خوشتود
meticulosity دقت بسیار
gelid بسیار سرد
many persons مردمان بسیار
infernality زشتی بسیار
ultramodern بسیار تازه
precipitance تعجیل بسیار
polystome جانور بسیار
death traps بسیار خطرناک
high-pitched بسیار شیبدار
low-rise نه بسیار بلند
polystomatous جانور بسیار
polysemous بسیار معنی
polysemia بسیار معنایی
polyphonous بسیار صدا
polyphonic بسیار صدا
polyphagous بسیار غذا
multi-millionaire بسیار پولدار
multi-millionaire بسیار ثروتمند
multi-millionaires بسیار پولدار
precipitancy تعجیل بسیار
precisionist بسیار دقیق
the d. is in him بسیار شروراست
thank you very much بسیار ممنونم
supersubtlety زرنگی بسیار
superheat بسیار گرم
superfine بسیار فریف
supereminent بسیار بلند
v.l.f. بسامد بسیار کم
sizzler بسیار گرم
ad nauseam بسیار زننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com