English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
I wI'll go flat out to do it. بهر جان کندنی باشد اینکا رراانجام خواهم داد
Other Matches
One day I want to have a horse of my very own. روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
discerptible کندنی
scscalable پوست کندنی
scalable پوست کندنی
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
to beg your pardon پوزش می خواهم
excuse me پوزش می خواهم
i shall go خواهم رفت
to beg your pardon معذرت می خواهم
i will go خواهم رفت
i shall be خواهم بود
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
i will see sbout it من به ان رسیدگی خواهم کرد
I'd like to reserve ... می خواهم یک ... رزرو کنم؟
wills فعل کمکی "خواهم "
willed فعل کمکی "خواهم "
will فعل کمکی "خواهم "
I'd like to see Mr. ... من می خواهم آقای ... را ببینم.
I want to take a couple of days off . یک ردوروز مرخصی می خواهم
I am thinking of your own good. من خو بی شما رامی خواهم
he said he shoued go اوگفت خواهم رفت
Please excuse me . عذرمی خواهم ( ببخشید )
he said i will come اوگفت خواهم امد
he said گفت که خواهم امد
he said گفت خواهم امد
I ll pay him back in his own coin . حقش را کف دستش خواهم گذارد
He owes me some money. از او پول می خواهم (طلب دارم )
i wish you happiness خوشی یا سعادت شما را می خواهم
I wI'll sign for him . من بجای اوامضاء خواهم کرد
i will return his kindness مهربانی او را تلافی خواهم کرد
I'll be at home today . امروز منزل خواهم بود
I'd like to cancel my flight. می خواهم پروازم را لغو کنم.
I want my steak well done. می خواهم استیکم خوب پخته با شد
I would like to have something to drink . می خواهم گلویی تازه کنم
I dont know and I dont want to know . نه می دانم ونه می خواهم بدانم
I'd like to cancel my flight. می خواهم پروازم را کنسل کنم.
I'd like a train timetable. من برنامه حرکت قطارها را می خواهم.
I'll look into the matter. من موضوع را دنبال خواهم کرد.
I'd like to confirm my flight. می خواهم پروازم را اوکی کنم.
I'd like to confirm my flight. می خواهم پروازم را تائید کنم.
No harm meant! نمی خواهم توهین کنم!
No offence! نمی خواهم توهین کنم!
I'd like to see Mr. ... من می خواهم آقای ... را ملاقات کنم.
i beg your pardon پوزش میخواهم معذرت می خواهم
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
with you بی پرده با شما سخن خواهم گفت
i will send him my book کتاب خود را برای او خواهم فرستاد
I wI'll achieve my purpose (goals) quietly. بی سروصدا منظورم راعملی خواهم کرد
I'd like to book a flight to london. یک پرواز به لندن می خواهم رزرو کنم.
I'd like to leave my luggage, please. من می خواهم اسباب و اثاثیه ام را تحویل بدهم.
I would like to [ undress] take off my clothes. من می خواهم [لخت بشوم] لباسهایم را در بیاورم.
I'd like to have a place of my own [to call my own] . من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
I'll do that. من این کار را انجام خواهم داد.
i wish you a happy new year سال نوسعیدی را برای شما می خواهم
i will speak to him about it در این خصوص با او صحبت خواهم کرد
I'll think it over. در این خصوص فکر خواهم کرد.
Don't let me keep you. نمی خواهم که خیلی معطلتان کنم.
I will be instigating [initiating] legal proceedings. من دعوی حقوقی را آغاز خواهم کرد.
I want to get off at St. Paul's. من می خواهم ایستگاه سانت پالس پیاده شوم.
I wI'll do that all by myself. من خودم بتنهایی آنرا انجام خواهم داد
I don't want to say anything about that. من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
I'll speak at length on this subject. دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
This is just what I want . This is the very thing I want . این دقیقا" همان چیزی است که می خواهم
I wI'll do it on my own responsibility . به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
Talking of Europe ,please allow me … حالا که صحبت از اروپ؟ است اجازه می خواهم ...
I would like tovisit ( see, meet ) you more often . می خواهم باز هم بیشتر پیش شما بیایم
I wI'll sign for (on behalf of)my brother. از طرف (سوی )برادرم امضاء خواهم کرد
I want to look at old coins. من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
You have to listen to me. شما باید به من گوش بکنید [ببینید چی می خواهم بگویم] .
It makes me sick just thinking about it! وقتی که بهش فکر می کنم می خواهم بالا بیاورم!
I want to depart tomorrow morning [noon, afternoon] at ... o'clock. من می خواهم فردا صبح [ظهر شب] ساعت ... حرکت کنم.
I'll get you all fixed up. همه چیز را برایتان درست وروبراه خواهم کرد
tomorow morning . I wI'll leavew for london. فردا صبح بسوی لندن حرکت خواهم کرد
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
I'll call him tomorrow - no, on second thoughts, I'll try now. من فردا با او [مرد] تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
I wI'll gradually get used to it . یواش یواش عادت خواهم کرد
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
Benedictines باشد
admissibleness باشد
admissibly باشد
Benedictine باشد
custom's declaration باشد
reflexively باشد
at the owner's risk باشد
incomplete flower کم باشد
any old thing هر چه باشد
some one or other هر کس باشد
keep your peck up دل داشته باشد
if any اگر باشد
hydroxide داشته باشد
whosoever هر شخصی که باشد
quantum sufficit چندان که بس باشد
be it so چنین باشد
let it be بگذارید باشد
whoso هر شخصی که باشد
whencesoever از هرجا که باشد
let it remain as it is بگذارید باشد
stet بگذارید باشد
worksheet ی داشته باشد
over crowding بیشتر باشد
if he be اگر او باشد
coute que coute بهربهاکه باشد
beit so چنین باشد
at most خیلی باشد
medially چنانکه درمیان باشد
pterygium گلبرگی که مانندبال باشد
if need be اگر لازم باشد
well and good باشد چه ضرر دارد
he must have gone باید رفته باشد
rain or shine چه باران باشد چه آفتاب
i beam or i beam تیری که به شکل ) باشد
strays که متوقف نشده باشد
out of range که خارج از حد سیستم باشد
stray که متوقف نشده باشد
i girder تیری که بشکل ) باشد
library edition چاپی که درخودکتابخانه باشد
shell back دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
if necessary اگر لازم باشد
perhaps so شاید چنین باشد
if any اگر داشته باشد
that depends تا چه شرایطی درکار باشد
theonomy کشوری که خداپادشاه ان باشد
pitfully چنانکه سزاوارنکوهش باشد
kentish fire که نشانه نفاق ..باشد
if i find an opportunity اگر مجالی باشد
riparian حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
inviolably چنانکه سزاوارحرمت باشد
HTTPD تصدیق و جستجو باشد
how difficult soever it may be هر قدر سخت باشد
inoffensively بی انکه زننده باشد
meetly چنانکه در خور باشد
he wished to be private می خواست در خلوت باشد
steady as you go راه ثابت باشد
straying که متوقف نشده باشد
Keep your mind on your work. حواست بکارت باشد
Mind the step! حواست به پله باشد!
layer ل تصحیح خطا باشد
culpably چنانکه سزاوارسرزنش باشد
Mark my words . Remember what I told you . یادت باشد چه گفتم
flocculence یا دسته پشم باشد
shepherdesses شبان کلیسا که زن باشد
shepherdess شبان کلیسا که زن باشد
layers ل تصحیح خطا باشد
He is not dead by any chance , is he ? نکند مرده باشد ؟
at any price بهر قسمت که باشد
You neednt worry . Dont bother your head. خیالت راحت باشد
by all means بهر قیمت که باشد
brilliantly چنانکه برجسته باشد
May his soull live in peace. روحش شاد باشد
as the case may be تاچه مورد باشد
at all events بهر وسیله که باشد
at f. منتهی خیلی باشد
caryatid ستونی که مجسمه زن باشد
problem plav نمایشی که موضوع ان مسئلهای باشد
rationabile stoverium نفقهای که میزان ان منطقی باشد
pleasingly چنانکه خوش ایند باشد
between our selves حرف بین خودمان باشد
if he has found it اگر ان را پیدا کرده باشد
i shoudel hardly think so گمان نمیکنم اینطور باشد
razor edge پشته کوه که تیز باشد
granule حب و کپسولی که باقند وشکرپوشیده باشد
blazing star هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
paymistress زنی که مامور پرداخت باشد
There must be some mistakes. باید اشتباهی شده باشد.
bind به صورتی که قابل اجرا باشد
binds به صورتی که قابل اجرا باشد
dapple حیوانی که بدنش خالخال باشد
learning curve که استفاده از آن بسیار سخت باشد
bad dept طلبی که امکان وصول ان کم باشد
beanball توپی که هدف ان سر توپزن باشد
i suspect him to be a liar گمان میکنم دروغگو باشد
She must be at least 40. او [زن] کم کمش باید ۴۰ ساله باشد.
preformatted آنچه فرمت شده باشد
pay gravel or dirt شن یا خاک زردارشستن ان باصرفه باشد
non cohesive soil خاکی که فاقد چسبندگی باشد
just as you like هر جور میل شما باشد
cessionary کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
catch meadow چمنی که دردامنه تپهای باشد
cat and dog life زندگی زناشویی که پرازدعوانکبت باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com