Total search result: 203 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
transfer function |
تابع انتقال |
|
|
Search result with all words |
|
impluse response |
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز |
IRQ |
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه |
Other Matches |
|
nest |
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند |
nests |
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند |
equivalence |
1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند |
stubs |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
stubbing |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
library |
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند |
libraries |
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند |
stubbed |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
stub |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
indeterminate change of station |
انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده |
electronic funds transfer |
انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها |
transfers |
انتقال دادن نقل کردن انتقال |
transferring |
انتقال دادن نقل کردن انتقال |
transfer |
انتقال دادن نقل کردن انتقال |
baseband transmission |
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه |
upload |
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور |
transfer processing |
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر |
signal |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
signaled |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
xmodem |
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد |
signalled |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
transfer rate |
نسبت انتقال سرعت انتقال |
transfer ladle |
کفچه انتقال چمچمه انتقال |
negative acknowledgement |
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد |
trans shipment |
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر |
IrDA |
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند |
re entry |
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه |
re-entry |
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه |
function generator |
تابع زا |
suffragan |
تابع |
follwer |
تابع |
subordinative |
تابع |
functions |
تابع |
function code |
کد تابع |
subsidiaries |
تابع |
incident |
تابع |
incidents |
تابع |
dependant |
تابع |
citizens |
تابع |
citizen |
تابع |
dependants |
تابع |
subordinate |
تابع |
passives |
تابع |
subjects |
تابع |
subjecting |
تابع |
subjected |
تابع |
subject |
تابع |
tributary |
تابع |
tributaries |
تابع |
subordinating |
تابع |
subordinates |
تابع |
subordinated |
تابع |
passive |
تابع |
subalterns |
تابع |
ancillary |
تابع |
functioned |
تابع |
function |
تابع |
apanage |
تابع |
subaltern |
تابع |
submission |
تابع |
servitor |
تابع |
amenable |
تابع |
adjectives |
تابع |
adjective |
تابع |
subsidiary |
تابع |
dependent |
تابع |
subservient |
تابع |
accessory |
تابع |
sequela |
تابع |
sequent |
تابع |
point function |
تابع نقطهای |
phi gamma function |
تابع فی- گاما |
partition function |
تابع تقسیم |
partial function |
تابع جزئی |
subordinating |
تابع قراردادن |
partial function |
پاره تابع |
load function |
تابع بار |
subordinates |
تابع قراردادن |
proper function |
مشخصه تابع |
proper function |
ویژه تابع |
lagrangian function |
تابع لاگرانژی |
production function |
تابع تولید |
preference function |
تابع ترجیح |
preference function |
تابع رجحان |
power function |
تابع قدرت |
power function |
تابع توانی |
exponential function |
تابع نمائی |
even function |
تابع زوج |
power function |
تابع توان |
linear function |
تابع خطی |
logarithmic function |
تابع لگاریتمی |
subordinated |
تابع قراردادن |
discriminant function |
تابع تشخیص |
normalized function |
تابع بهنجار |
discontinuous function |
تابع ناپیوسته |
normal function |
تابع بهنجار |
echelon |
ردههای تابع |
minimal function |
تابع کمین |
generating function |
تابع زاینده |
dependent variable |
متغیر تابع |
density function |
تابع چگالی |
transformation function |
تابع تبدیل |
demand function |
تابع تقاضا |
distribution function |
تابع توزیع |
eigenfunction |
ویژه تابع |
logic function |
تابع منطقی |
logical function |
تابع منطقی |
subordinate |
تابع قراردادن |
single valued function |
تابع یک جوابی |
of iranian nationality |
تابع ایران |
elementary function |
تابع ابتدایی |
objective function |
تابع هدف |
echelons |
ردههای تابع |
eigenfunction |
تابع مشخصه |
vassals |
تابع پیرو |
vassal |
تابع پیرو |
decreasing function |
تابع نزولی |
subdominant |
تابع تبعی |
single variable function |
تابع یک متغیره |
single valued function |
تابع یک مقداری |
temperature function |
تابع دما |
sine function |
تابع سینوسی |
generating function |
تابع مولد |
gibbs function |
تابع گیبس |
hamiltonian function |
تابع هامیلتون |
hamiltonian function |
تابع هامیلتونی |
threshold function |
تابع استانهای |
sheffer function |
تابع شفر |
to heel |
تابع دراختیار |
function invocation |
احضار تابع |
subs |
تحت تابع |
sub |
تحت تابع |
step function |
تابع پلکانی |
step function |
تابع پلهای |
adherents |
تابع پیرو |
adherent |
تابع پیرو |
supply function |
تابع عرضه |
function generator |
مولد تابع |
state function |
تابع حالت |
tax function |
تابع مالیات |
standard function |
تابع استاندارد |
frequency function |
تابع بسامد |
frequency dependant |
تابع فرکانس |
stress function |
تابع تنش |
total cost function |
تابع هزینه کل |
exponential function |
تابع نمایی |
functioned |
طرزکار تابع |
real function |
تابع حقیقی |
increasing function |
تابع فزاینده |
increasing function |
تابع صعودی |
input function |
تابع اولیه |
function |
طرزکار تابع |
integrand |
تابع زیرانتگرال |
intrinsic function |
تابع فطری |
inverse function |
تابع معکوس |
recursive function |
تابع بازگشتی |
impluse function |
تابع ضربهای |
total function |
تابع کامل |
total revenue function |
تابع درامد کل |
total utility function |
تابع مطلوبیت کل |
external function |
تابع برونی |
saving function |
تابع پس انداز |
hyperbolic function |
تابع هذلولی |
functions |
طرزکار تابع |
impedance function |
تابع امپدانس |
revenue function |
تابع درامد |
sidekick |
شخص تابع |
sidekicks |
شخص تابع |
inverse function |
تابع وارون |
integral |
تابع اولیه |
postponement |
تابع [مطیع] |
approximating function |
تابع تقریب |
approximation function |
تابع تقریب |
well behaved function |
تابع خوشرفتار |
weight function |
تابع وزنی |
wave function |
تابع موجی |
utility function |
تابع کاربردی |
probability function |
تابع احتمال |
boolean function |
تابع بولی |
work function |
تابع کار |
analytical function |
تابع تحلیلی |
hypotaxis |
تابع [مطیع] |
procedural |
استفاده از یک تابع |
accession |
تابع وصول |
dependent |
تابع نامستقل |
aggregate demand function |
تابع تقاضای کل |
aggregate production function |
تابع تولید کل |
allocation function |
تابع تخصیص |
function |
تابع [ریاضی] |
trigonometric function |
تابع مثلثاتی |
trial function |
تابع ازمایشی |
submission |
تابع [مطیع] |
characteristic function |
مشخصه تابع |
suborder |
تابع [مطیع] |
consumption function |
تابع مصرف |
cost function |
تابع هزینه |
subordination |
تابع [مطیع] |
continuous function |
تابع پیوسته |
control function |
تابع کنترلی |
subsumption |
تابع [مطیع] |