English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
balustrade Order ترتیب نرده ستون ها
Other Matches
baluster ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
baluster ستون نرده
vehicle summary فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
picketed ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picket ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
pickets ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
random processing پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
schedules ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
scheduled ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
collocation ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
moving pivot نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
pilaster هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
Composite Order [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
herma ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
pilaster شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
blocked [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
eustyle [دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
there is many a slip between the cup and the lip <proverb> از این ستون به آن ستون فرج است
rudder post ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
columna rostrata [ستون های توسکانی با پایه ستون]
chains 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
cell دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
band of shaft [چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
from pillar to post از این ستون بان ستون
angle-leaf [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulates مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
firing order ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
pace-setter نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace setter نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
pace-setters نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
trail formation ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
cadre strength column ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
piled ستون ستون لنگرگاه
pile ستون ستون لنگرگاه
line haul زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
bubble cap plate column ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
acentrous فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
socle پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
guard-rail نرده
fencing نرده
palest نرده
carriages نرده
allering نرده
fence نرده
zariba نرده
guard-rails نرده
rail نرده
palisad نرده
paler نرده
hand rail نرده
barrier نرده
barriers نرده
carriage نرده
fences نرده
parapet نرده
parapets نرده
lattic-bridge پل نرده ای
picket lines خط نرده ها
pale نرده
railings نرده
railing نرده
banisters نرده
balustrade نرده
balustrades نرده
picket line خط نرده ها
newel پایه نرده
Laudian rails نرده محراب
railing نرده کشیدن
bar نرده حائل
companionway نرده پلهای
newels پایه نرده
bars نرده حائل
railing post میله نرده
colomella صراحی نرده
snake fence نرده مارپیچ
paling نرده سازی
parclose or per نرده یا تجیر
frieze-rail نرده پیشخوان
fender نرده حفاظ
communion-rail نرده محراب
railings نرده کشیدن
guard نرده حفافتی
list شیار نرده
hand rail دستگیره نرده
handrails نرده ساختمان
handrail bracket پایه نرده
guarding نرده حفافتی
companionways نرده پلهای
guards نرده حفافتی
handrail نرده ساختمان
balustrade نرده پلکان
balconette نرده ایوان
gratling نرده فلزی
balustrum نرده محراب
balconet نرده ایوان
peel خلال نرده چوبی
handrail نرده مخصوص دستگیره
peels خلال نرده چوبی
catch fence نرده محکم سر پیچ
taffrail نرده پاشنه ناو
hand rail دست انداز نرده
to rail a place گرداگردجائی نرده یامحجرکشیدن
chancel-rail نرده مشبک [کلیسا]
wreaths نرده پلکان مارپیچی
paling حصار کشی نرده
pale در میان نرده محصورکردن
paler در میان نرده محصورکردن
stake truck کامیون نرده دار
stair rod نرده راه پله
palest در میان نرده محصورکردن
wreath نرده پلکان مارپیچی
empale نرده کشیدن دور
bridgeboard نرده پلکان چوبی
fender نرده روکش نردهای
handrails نرده مخصوص دستگیره
bridgheboard نرده پلکان چوبی
handrail نرده دور پله ناو
taffrail نرده قسمت عقب کشتی
wattle نرده گذاری کردن بستن
scalar کمیت نرده ای [فیزیک] [ریاضی]
handrails نرده دور پله ناو
fence حفظ کردن نرده کشیدن
scalar field میدان نرده ای [ریاضی] [فیزیک]
scalar quantity کمیت نرده ای [فیزیک] [ریاضی]
fences حفظ کردن نرده کشیدن
pickets نرده کشیدن مراقبت کردن
picketed نرده کشیدن مراقبت کردن
rail نرده کشیدن توبیخ کردن
picket نرده کشیدن مراقبت کردن
dogleg نوعی نرده چوبی دهقانی
fencible مناسب برای نرده کشی
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
guard احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guarding احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guards احتیاط نرده روی عرشه کشتی
curtail [نرده ی پلکان پیچکی در راه پله ها]
guard rail نرده دست انداز راه پله
pole sitter راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
bubble tray column ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
barbette ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
ox fence اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
oxer اغل گاو که دارای نرده یاپرچین باشد
frame قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
lug out تمایل داشتن اسب به دورشدن از نرده مسابقه
guard rail نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
fence روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
billboard هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود
lamb's tongue [کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
billboards هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود
ledger board تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
manrope طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
bear in تمایل اسب به نزدیک شدن به جانب کناره مسیر یا نرده ها
breastwork استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
sightscreen دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
choire-enclosure [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
choir-screen [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
choir-rail [ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
altar-rail [نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
regularity ترتیب
sequence ترتیب
sequences ترتیب
arr ترتیب
arramgement ترتیب
ataxic بی ترتیب
disorderly بی ترتیب
arrangment ترتیب
systems ترتیب
regularities ترتیب
serialization ترتیب
set up ترتیب
system ترتیب
assortment ترتیب
assortments ترتیب
orderliness ترتیب
collocation ترتیب
anomaly بی ترتیب
order ترتیب
anomalies بی ترتیب
ordering ترتیب
to make an arrangement ترتیب
pial بی ترتیب
respectively به ترتیب
immethodical بی ترتیب
in series به ترتیب
kelter ترتیب
kelter or kilter ترتیب
lay out ترتیب
arrangement ترتیب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com