Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 184 (9 milliseconds)
English
Persian
electronic radiation
تشعشع الکترونی
Other Matches
electron multiplier
چند برابر کننده الکترونی افزاینده الکترونی
fallout contours
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
emission control
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
survey meter
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
emissions
تشعشع
flash
تشعشع
flashed
تشعشع
radiational
تشعشع
luminance
تشعشع
antiradiation
ضد تشعشع
total radiation
تشعشع کل
emission
تشعشع
radiation
تشعشع
flashes
تشعشع
radiacmeter
تشعشع سنج
thermal radiation
تشعشع حرارتی
nuclear radiation
تشعشع هستهای
fluorescent radiation
تشعشع فلورسنت
space radiation
تشعشع رادیویی
intensity of radiation
شدت تشعشع
scattered radiation
تشعشع پراکنده
refulgence
جلال تشعشع
radiancy
تابندگی تشعشع
radiation loss
تلف تشعشع
radiation pressure
فشار تشعشع
radiation source
منبع تشعشع
prompt radiation
تشعشع کامل
dosimeter
تشعشع سنج
radiometer
تشعشع سنج
corpuscular radiation
تشعشع ذرهای
radioscopy
تشعشع سنجی
emitter
تشعشع کننده
cosmic rays
تشعشع کاسمیک
radiantly
تشعشع بطورمنشعب
aura
تشعشع نورانی
auras
تشعشع نورانی
fluorescence
تشعشع ماهتابی
ray
تشعشع داشتن
ray
روشنایی تشعشع
radiation
تشعشع اتمی
induced radiation
تشعشع القایی
glary
دارای تشعشع
x irradiation
تشعشع رونتگن
emitting
تشعشع کردن
emitted
تشعشع کردن
emits
تشعشع کردن
emit
تشعشع کردن
radiators
تشعشع کننده
neutron radiation
تشعشع نوترونی
radiance
تابندگی تشعشع
radiator
تشعشع کننده
radiant
تشعشع کننده حرارتی
background count
عکس العمل تشعشع
x radiation
تشعشع اشعه مجهول
radiation intensity
شدت تشعشع اتمی
broadside aerial
تشعشع کننده عرضی
ultra violet radiation
تشعشع ماوراء بنفش
radio active
دارای تشعشع اتمی
radiological survey
تجسس تشعشع اتمی
magnetic dipole radiation
تشعشع دوقطبی مغناطیسی
directive radiation
تشعشع جهت دار
electron tube
لامپ الکترونی
electron theory
تئوری الکترونی
electron theory
نظریه الکترونی
electron telescope
تلسکوپ الکترونی
electron physics
فیزیک الکترونی
electron mirror
اینه الکترونی
electron sheath
پوسته الکترونی
electron particle
ذره الکترونی
electron wave
موج الکترونی
electronic transition
جهش الکترونی
electronic switch
سوئیچ الکترونی
electronic structure
ساختار الکترونی
electron shower
رگبار الکترونی
electronic rectifier
یکسوساز الکترونی
electronic rectifier
یکسوکننده الکترونی
electronic microscope
میکروسکوپ الکترونی
one electron atom
اتم تک الکترونی
electronic formula
فرمول الکترونی
electronic flash
فلاش الکترونی
electronic excitation
تحریک الکترونی
electronic density
چگالی الکترونی
electronic current
جریان الکترونی
electronic tuning
تنظیم الکترونی
electron capture
جاذبه الکترونی
electron capture
ربایش الکترونی
electron camera
دوربین الکترونی
electron bombardment
بمباران الکترونی
electron beam
اشعه الکترونی
electron beam
پرتوی الکترونی
electron avalanche
بهمن الکترونی
barrier layer
بند الکترونی
guns
تفنگ الکترونی
gun
تفنگ الکترونی
computers
حسابگر الکترونی
computer
حسابگر الکترونی
tubes
لامپ الکترونی
tube
لامپ الکترونی
electron ray
اشعه الکترونی
electron cascade
ابشار الکترونی
electron cloud
ابر الکترونی
electron gas
گاز الکترونی
electron gun
تفنگ الکترونی
electron hole
حفره الکترونی
electron lens
عدسی الکترونی
electron lens
لنز الکترونی
electron microscope
میکروسکپ الکترونی
electron flow
جریان الکترونی
electron diffraction
پراش الکترونی
electron microscope
میکروسکوپ الکترونی
electron configuration
ارایش الکترونی
electron could
ابر الکترونی
electron coupling
پیوست الکترونی
electron coupling
تزویج الکترونی
electron current
جریان الکترونی
electron cutting
برش الکترونی
electron density
چگالی الکترونی
radiological
رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
isodose rate
خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
solar flare
تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
roentgen
واحد سنجش تشعشع اتمی
emissivity
قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
glares
تابش خیره کننده تشعشع
glared
تابش خیره کننده تشعشع
broad beam headlamp
نور افکن با تشعشع عرضی
glare
تابش خیره کننده تشعشع
fluorescent
لامپ مهتابی دارای تشعشع
candescent
دارای تشعشع یاگرمای شدید
electron beam cutting
برش با اشعه الکترونی
electron microscope
ذره بین الکترونی
barrier layer capacitance
فرفیت بند الکترونی
electron disintegration
فرو ریزش الکترونی
welding by electron beam
جوشکاری با اشعه الکترونی
electron beam welding
جوشکاری با اشعه الکترونی
depletion layer capacitance
فرفیت بند الکترونی
electron beam generator
مولد اشعه الکترونی
electronic lens
عدسی یا لنز الکترونی
density of an electron beam
چگالی اشعه الکترونی
glass type tube
لامپ الکترونی شیشهای
gas filled valve
لامپ الکترونی گازی
multidentate atom
اتم چند الکترونی
forbidden transition
جهش الکترونی ممنوع
eniac
ماشین حساب الکترونی
phosphor
معمولا اشعه الکترونی
emission
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
luminous flux
جریان تشعشع در طول موج مریی
rem
مقدار واحد از تشعشع یونیزه کننده
radiological survey
بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
emissions
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
phosphorism
مسمومیت در اثر فسفر تشعشع فسفری
beam current at a specified point
شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
get a fix on something
<idiom>
نامه الکترونی دریافت کردن
thermoelectron
الکترونی که در اثر گرماصادر شود
input circuit
مدار ورودی لامپ الکترونی
octal glass type tube
لامپ الکترونی هشت پایهای
output circuit
مدار خروجی لامپ الکترونی
electron beam deflection system
سیستم شکست پرتو الکترونی
electron beam focusing
تمرکز دهی اشعه الکترونی
roentgen
واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
mu
فاکتور شدت نیروی لامپ الکترونی
terrain return
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
bread-boards
لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
bread-board
لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
beams
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
beam
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
sferics
دستگاه الکترونی کشف طوفان هوا شناسی
electron gun
بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
synchrotron
دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
radioactivity
قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
numerical indicator tube
هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد
langley
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
lumen
واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
electron beam recording
ضبط خروجی کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترونی
electronic
میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
electronics
شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
minometer
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
y plates
صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
galactic noise
تشعشع رادیویی کهکشان صوت پراکنی از جانب کهکشان
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
gun
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
guns
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
thermionic tube
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
radiation scattering
انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com