Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English
Persian
bow
تعظیم کمان
bowed
تعظیم کمان
bowing
تعظیم کمان
bows
تعظیم کمان
Other Matches
target bow
کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
curtsying
تعظیم
saluting
تعظیم
salutes
تعظیم
saluted
تعظیم
salute
تعظیم
conge
تعظیم
curtsies
تعظیم
curtsied
تعظیم
curtsy
تعظیم
curtseying
تعظیم
curtsey
تعظیم
obeisance
تعظیم
obeisances
تعظیم
bend
تعظیم کردن
inclining
تعظیم تمایل
bowing
تعظیم کردن
beck
تعظیم کردن
bows
تعظیم کردن
bow
تعظیم کردن
bowed
تعظیم کردن
bowed
کمان کمان هدفگیری
bowing
کمان کمان هدفگیری
bow
کمان کمان هدفگیری
bows
کمان کمان هدفگیری
to give one the knee
بکسی تعظیم کردن
rainbow border
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
unbowed
انحنا پیدا نکرده تعظیم نکرده
bowed
کمان
arch-
کمان
bow
کمان
fiddlestick
کمان
arch
: کمان
sagittarii
کمان
bowstring
زه کمان
arc
کمان
arches
کمان
fiddle bow
کمان
sagittarius
کمان
bowing
کمان
bows
کمان
spot
کمان
spots
کمان
arcs
کمان
arch
کمان
arch-
: کمان
arches
: کمان
to bend or draw the bow
کمان کشیدن
bare bow
کمان لخت
crossbows
کمان صلیبی
bow and arrow
تیر و کمان
arch thrust
رانش کمان
longbow
کمان بزرگ
arch of corti
کمان کورتی
bend
کمان خمش
to feel any one's pulse
کمان کردن
atabalist
کمان زنبورکی
bow weight
وزن کمان
bowman
تیرانداز با کمان
bowman
تیرانداز کمان کش
string picture
روزنه کمان
straight bow
کمان راست
handbow
کمان تیراندازی
stacked bow
کمان باریک
saw frame
کمان اره
long bow
کمان دستی
nock
جای زه کمان
opalesce
مانندرنگین کمان
power hacksaw
کمان اره
cross bow
کمان پولادی
cross bow
کمان زنبورکی
cross bow
گوله کمان
swede saw
اره کمان
bowyer
کمان ساز
bowyer
کمان فروش
cant
کج گرفتن کمان
central angle of arch
دهانه کمان
included angle of arch
دهانه کمان
swede saw
کمان اره
circular measure
اندازه کمان
sunbow
رنگین کمان
cock feather
پر وصل به کمان
reflex arc
کمان بازتاب
face
شکم کمان
archers
تیرانداز با کمان
archer
تیرانداز با کمان
arblast
کمان زنبورکی
arches
چفت کمان
arch-
چفت کمان
arch
چفت کمان
bowing
کمان شکاری
bows
کمان شکاری
bowed
کمان شکاری
bow
کمان شکاری
faces
شکم کمان
iris
رنگین کمان
rainbow
رنگین کمان
crossbow
کمان پولادی
crossbow
کمان زنبورکی
rainbows
رنگین کمان
crossbow
کمان صلیبی
longbows
کمان بزرگ
irises
رنگین کمان
crossbows
کمان زنبورکی
crossbows
کمان پولادی
crossbow man
کمانگیر با کمان صلیبی
frame of hachsaw
کمان اره چکی
string fingers
سه انگشتی که زه کمان را می کشند
sounding boards
کمان ویولن وتار
sounding board
کمان ویولن وتار
great circle route
کمان دایره عظیمه
arc length
طول کمان
[ریاضی]
nock
شکاف انتهای کمان
iridescence
نمایش رنگین کمان
understrung
فاصله زه تا دستگیره کمان
catapult
[British E]
تیر و کمان قلابسنگی
soundboard
کمان ویولن وتار
iridescency
نمایش رنگین کمان
rectification of a curve
طول کمان
[ریاضی]
fogbow
رنگین کمان حاصل از مه
frame
قاب چارچوب کمان
anchor
کشیدن زه کمان تاصورت
archery
تیراندازی با تیر و کمان
limb
هرکدام از طرفین کمان
bow hunting
شکار با تیر و کمان
bow hunter
شکارچی با تیر و کمان
bow fishing
ماهیگیری با تیر و کمان
bow arm
بازویی که کمان را می گیرد
limbs
هرکدام از طرفین کمان
catapult
[British E]
تیر و کمان سنگی
slingshot
[American E]
تیر و کمان سنگی
to bend or draw the bow
کمان را چله کردن
slingshot
[American E]
تیر و کمان قلابسنگی
anchoring
کشیدن زه کمان تاصورت
anchors
کشیدن زه کمان تاصورت
van
کمان سینه ناو
vans
کمان سینه ناو
bowstring
ریسمان دار زه کمان
toxophilite
تیرانداز ماهر با تیر و کمان
serving
پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
servings
پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
circular grooving saw
کمان اره ویژه شیار
longbow
اغراق گویی کمان دستی
whipped
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whip
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whips
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
longbows
اغراق گویی کمان دستی
fistmele
فاصله بین دسته کمان و زه
belly
قسمت داخلی کمان نزدیک زه
string
مربی خم کردن کمان و بستن زه
self
کمان یا تیر از یک تکه چوب
draw
تیر در چله کمان گذاشتن
back
تنظیم بادبان پشت کمان
backs
تنظیم بادبان پشت کمان
bellies
قسمت داخلی کمان نزدیک زه
draws
تیر در چله کمان گذاشتن
full draw
کشیدن زه کمان بطور کامل
longbows
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
hunting bow
کمان بلند و سنگین برای شکار
arrow rest
تکیه گاه تیر روی کمان
bowsight
وسیله کمکی هدفگیری وصل به کمان
longbow
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
double-bellid
[صراحی شکل شبیه دو کمان دراز]
rainbows
قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
rainbow
قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
bowsock
پوشش تیره روی کمان ضدبازتاب نور
subtense
خطی که روبروی کمان یاگوشهای واقع شود
target archery
مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
timber hitch
گره وصل کردن زه به شاخه پایین کمان
lipping
قطعه چوبی که در لای شکاف کمان تعبیه شده
lipping
قطعه چوبی که در ترک یاشکاف کمان گذاشته شده
backed bow
کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
kissing button
برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
windage
تنظیم کمان هنگام وجود بادعرضی برای دقت در هدفگیری
loose
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
looser
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
loosest
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
sight window
بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
backing
کمان نوارپیچی شده برای ازدیادمقاومت نخ دخیره دور قرقره ماهیگیری
clout shooting
تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
keeper
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keepers
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
target captain
عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
cases
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
sight
وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
sights
وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
fita round
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
western round
مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
pope young round
مسابقه غیررسمی با 6 تیر ازمسافتهای 02 تا 08 متری با تیر و کمان
posts
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post-
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
posted
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
york round
مسابقه تیراندازی با 07 تیراز مسافت 001 متری و 84تیر از 08 متری و 42 تیر از06 متری با کمان
men's western round
مسابقه مردان با 84 تیر از08 متری و 84 تیر از 06متری با تیر و کمان
wand shoot
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
st george round
مسابقه مردان هر کدام با 63تیر در مسافت 001 متر و63 تیر در 08 متر و 63 تیردر 06 متر با تیر و کمان
windsor round
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
short international
مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com