English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
shear strain تغییر شکل برشی
shearing deformation تغییر شکل برشی
Other Matches
shear box test ازمون برشی با جعبه ازمون برشی جعبهای
cut off attack تک برشی
shear test ازمایش برشی
shear viscosity گرانروی برشی
sectional view نمای برشی
shear wall دیوار برشی
shear wave موج برشی
sectional drawing رسم برشی
shear connections اتصالات برشی
shear stress تنش برشی
shear load نیروی برشی
failure by rupture گسیختگی برشی
failure by rupture شکست برشی
shear displacements جابجایی برشی
shear modulus مدول برشی
shear resistance مقاومت برشی
shear strength استقامت برشی
truncation error خطای برشی
shear strength مقاومت برشی
shearing force نیروی برشی
shearing strain پیچیدگی برشی
shearing test ازمون برشی
shearing stress تنش برشی
shearing force تلاش برشی
shear span دهانه نیروی برشی
double shear تنش برشی دوتایی
modulus of elasticity in shear ضریب ارتجاعی برشی
wedge shot ضربه برشی در گلفV
shear modulus of elasticity ضریب ارتجاعی برشی
shear flow جریان نیروی برشی
round off گرد کردن برشی
longitudinal shearing stress تنش برشی طولی
general shear failure گسیختگی برشی عمومی
shear and moment diagram دیاگرام نیروی برشی و لنگرخمشی
wedge چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedged چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedges چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedging چوب اهنی ویژه ضربه برشی
relations between load, shear and moment رابط بین بار و نیروی برشی و لنگر خمشی
reynolds stress تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
end strings نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changed تغییر کردن تغییر دادن
change over تغییر روش تغییر رویه
change تغییر کردن تغییر دادن
changes تغییر کردن تغییر دادن
changing تغییر کردن تغییر دادن
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
conversions تغییر
modification تغییر
variation تغییر
vicissitude تغییر
misalignment تغییر
alteration تغییر
variations تغییر
mutation تغییر
conversion تغییر
stationary بی تغییر
mutations تغییر
changed تغییر
change تغییر
commutation تغییر
innovations تغییر
fluctuation تغییر
amendment تغییر
amendments تغییر
changes تغییر
shunting تغییر خط
changing تغییر
dachi تغییر پا
alternation تغییر
innovation تغییر
changeless بی تغییر
modify تغییر دادن
supple تغییر پذیر
modifying تغییر دادن
immutable تغییر ناپذیر
variations تغییر ناپایداری
varies تغییر کردن
kaleidoscopes تغییر پذیربودن
kaleidoscope تغییر پذیربودن
permute تغییر دادن
variation تغییر ناپایداری
transmutation تغییر شکل
phase shift تغییر فاز
vary تغییر کردن
put about تغییر مسیردادن
range of variation ناحیه تغییر
rebus sic stautibus تغییر شکل
reversal shift تغییر وارون
changeable قابل تغییر
changeable تغییر پذیر
invariable تغییر ناپذیر
transformation عمل تغییر
secular change تغییر قرنی
sex reversal تغییر جنسیت
modifies تغییر دادن
displacement تغییر مکان
displacement تغییر موضع
unalterable تغییر ناپذیر
variability تغییر پذیری
constantly بدون تغییر
skittish تغییر پذیر
transformation تغییر شکل
frequency change تغییر بسامد
flexility قابلیت تغییر
effable قابل تغییر
displeacement of water تغییر مکان اب
displaciment تغییر مکان
dimensional change تغییر اندازه
design change تغییر طرح
demand shift تغییر تقاضا
variant قابل تغییر
frequency fluctuation تغییر فرکانس
fluctuates تغییر مداوم
fluctuated تغییر مداوم
invariance تغییر ناپذیری
weather تغییر فصل
weathered تغییر فصل
weathers تغییر فصل
infelection تغییر شکل
inalterable تغییر ناپذیر
inalterability تغییر ناپذیری
immutability تغییر ناپذیری
heterophonia تغییر صدا
fluctuate تغییر مداوم
alterant تغییر دادنی
deformation تغییر شکل
change of speed تغییر سرعت
change of place تغییر مکان
change of curvature تغییر انحنا
modification تغییر وتبدیل
change in supply تغییر عرضه
change in demand تغییر تقاضا
behavior modification تغییر رفتار
automatic take تغییر پایگاه
alterability قابلیت تغییر
alterable قابل تغییر
speed variation تغییر سرعت
change spin چرخیدن با تغییر پا
changer تغییر دهنده
current displacement تغییر جریان
covariation تغییر همگام
metamorphosis تغییر شکل
convertibility توانایی تغییر
concurrent variation تغییر همزمان
mutant تغییر پذیر
mutants تغییر پذیر
commutable قابل تغییر
coefficient of variation ضریب تغییر
cinversion تغییر شکل
altertive تغییر دهنده
variables تغییر پذیر
modificatory تغییر دهنده
modificative تغییر دهنده
modification of the articles تغییر اساسنامه
modifiability تغییر پذیری
mutate تغییر دادن
mutated تغییر دادن
mutates تغییر دادن
mutating تغییر دادن
amend تغییر دادن
amended تغییر دادن
moveable قابل تغییر
multiplier ضریب تغییر
mutability تغییر پذیری
peripeteia تغییر ناگهانی
parathesis ترکیبی بی تغییر
palingenesis تغییر شکل
transform تغییر شکل
transformed تغییر شکل
nonreversal shift تغییر ناوارون
transforming تغییر شکل
transforms تغییر شکل
mutable تغییر پذیر
mutabilty تغییر پذیری
amending تغییر دادن
misalign تغییر یافتن
minor change خرد تغییر
upheavals تغییر فاحش
load variation تغییر بار
left shift تغییر مکان به چپ
lability تغییر پذیری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com