Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
English
Persian
deflection
تغییر شکل خمشی
deflections
تغییر شکل خمشی
Search result with all words
resistance to deflaction
مقاوم در برابر تغییر شکل خمشی
Other Matches
pure bending
حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
bending stress
خستگی خمشی تلاش خمشی
bending
خمشی
flexure
خمشی
bending moment
کنگر خمشی
bending moment
لنگر خمشی
bending moment
گشتاور خمشی
bending vibration
ارتعاش خمشی
bending strength
مقاومت خمشی
strength in bending
مقاومت خمشی
bending stress
تنش خمشی
bending energy
انرژی خمشی
buckling test
ازمایش خمشی
buckling stress
تنش خمشی
transverse bending strength
استحکام خمشی
press brake
پرس خمشی
flexural strength
تاب خمشی
flexural strength
توان خمشی
flexural strength
مقاومت خمشی
flexural moment
لنگر خمشی
buckling strength
استحکام خمشی
cold bending test
ازمون خمشی سرد
bending impact test
ازمایش ضربه خمشی
shape of the moment diagram
شکل دیاگرام خمشی
negative bending moment
لنگر خمشی منفی
relations between load, shear and moment
رابط بین بار و نیروی برشی و لنگر خمشی
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
compound bending
خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
biaxial deformation
خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
change
تغییر کردن تغییر دادن
changing
تغییر کردن تغییر دادن
change over
تغییر روش تغییر رویه
changed
تغییر کردن تغییر دادن
changes
تغییر کردن تغییر دادن
moment diagrams byparts
دیاگرام لنگر خمشی جزء به جزء
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
modification
تغییر
innovation
تغییر
mutation
تغییر
variation
تغییر
mutations
تغییر
vicissitude
تغییر
fluctuation
تغییر
misalignment
تغییر
stationary
بی تغییر
conversion
تغییر
conversions
تغییر
alteration
تغییر
amendments
تغییر
changed
تغییر
commutation
تغییر
changes
تغییر
shunting
تغییر خط
changeless
بی تغییر
changing
تغییر
innovations
تغییر
dachi
تغییر پا
variations
تغییر
change
تغییر
alternation
تغییر
amendment
تغییر
modifiers
تغییر دهنده
secular change
تغییر قرنی
mutability
تغییر پذیری
vary
تغییر کردن
multiplier
ضریب تغییر
varies
تغییر کردن
modify
تغییر دادن
sex reversal
تغییر جنسیت
kaleidoscopes
تغییر پذیربودن
kaleidoscope
تغییر پذیربودن
modifiability
تغییر پذیری
misalign
تغییر یافتن
reversal shift
تغییر وارون
modification of the articles
تغییر اساسنامه
modificative
تغییر دهنده
minor change
خرد تغییر
modificatory
تغییر دهنده
modifying
تغییر دادن
moveable
قابل تغییر
modifies
تغییر دادن
variations
تغییر ناپایداری
variability
تغییر پذیری
range of variation
ناحیه تغییر
constantly
بدون تغییر
changeable
تغییر پذیر
transformation
تغییر شکل
transformation
عمل تغییر
changeable
قابل تغییر
variation
تغییر ناپایداری
palingenesis
تغییر شکل
parathesis
ترکیبی بی تغییر
peripeteia
تغییر ناگهانی
unalterable
تغییر ناپذیر
skittish
تغییر پذیر
rebus sic stautibus
تغییر شکل
transmutation
تغییر شکل
mutabilty
تغییر پذیری
mutable
تغییر پذیر
displacement
تغییر مکان
displacement
تغییر موضع
put about
تغییر مسیردادن
permute
تغییر دادن
nonreversal shift
تغییر ناوارون
immutable
تغییر ناپذیر
supple
تغییر پذیر
invariable
تغییر ناپذیر
phase shift
تغییر فاز
frequency change
تغییر بسامد
dimensional change
تغییر اندازه
design change
تغییر طرح
demand shift
تغییر تقاضا
deformation
تغییر شکل
current displacement
تغییر جریان
covariation
تغییر همگام
convertibility
توانایی تغییر
displaceable
قابل تغییر
displaciment
تغییر مکان
weather
تغییر فصل
weathered
تغییر فصل
weathers
تغییر فصل
flexility
قابلیت تغییر
effable
قابل تغییر
fluctuate
تغییر مداوم
fluctuated
تغییر مداوم
fluctuates
تغییر مداوم
displeacement of water
تغییر مکان اب
concurrent variation
تغییر همزمان
commutable
قابل تغییر
change in demand
تغییر تقاضا
mutant
تغییر پذیر
mutants
تغییر پذیر
behavior modification
تغییر رفتار
automatic take
تغییر پایگاه
modification
تغییر وتبدیل
altertive
تغییر دهنده
alterant
تغییر دادنی
alterable
قابل تغییر
change in supply
تغییر عرضه
metamorphosis
تغییر شکل
variant
قابل تغییر
coefficient of variation
ضریب تغییر
cinversion
تغییر شکل
changer
تغییر دهنده
change spin
چرخیدن با تغییر پا
speed variation
تغییر سرعت
change of speed
تغییر سرعت
change of place
تغییر مکان
change of curvature
تغییر انحنا
alterability
قابلیت تغییر
lability
تغییر پذیری
kainotophobia
تغییر هراسی
kainophobia
تغییر هراسی
ireversible
تغییر ناپذیر
mutate
تغییر دادن
mutated
تغییر دادن
mutates
تغییر دادن
mutating
تغییر دادن
amend
تغییر دادن
left shift
تغییر مکان به چپ
metachromatism
تغییر رنگ
mean variation
تغییر متوسط
magnatic displacement
تغییر مغناطیسی
lour
اخم تغییر
transform
تغییر شکل
transformed
تغییر شکل
transforming
تغییر شکل
transforms
تغییر شکل
load variation
تغییر بار
amended
تغییر دادن
amending
تغییر دادن
inalterable
تغییر ناپذیر
inalterability
تغییر ناپذیری
upheaval
تغییر فاحش
upheavals
تغییر فاحش
immutability
تغییر ناپذیری
heterophonia
تغییر صدا
frequency fluctuation
تغییر فرکانس
variable
تغییر پذیر
infelection
تغییر شکل
alters
تغییر دادن
invariant
تغییر ناپذیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com