Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
upheaval
تغییر فاحش
upheavals
تغییر فاحش
Other Matches
heavier
فاحش
heaviest
فاحش
grossing
فاحش
grossest
فاحش
grosses
فاحش
grosser
فاحش
heavies
فاحش
grossed
فاحش
gross
فاحش
heavy
فاحش
egregious
فاحش
gross negligence
اهمال فاحش
tremendous
مهیب فاحش
gross f.
عین فاحش
bomb
شکست فاحش
bombed
شکست فاحش
enormous lesion
غبن فاحش
bombed out
شکست فاحش
bombs
شکست فاحش
evident deception
غبن فاحش
gross fraud
غبن فاحش
deceit resulting in gross loss
غبن فاحش
outclasses
شکست فاحش حریف
lurching
امادگی شکست فاحش
lurches
امادگی شکست فاحش
lurched
امادگی شکست فاحش
lurch
امادگی شکست فاحش
outclass
شکست فاحش حریف
outclassed
شکست فاحش حریف
outclassing
شکست فاحش حریف
snow under
شکست فاحش خوردن
slasher
تخفیف فاحش دهنده
humdinger
دارای برتری فاحش
blunder
اشتباه فاحش در شطرنج
blundered
اشتباه فاحش در شطرنج
blundering
اشتباه فاحش در شطرنج
blunders
اشتباه فاحش در شطرنج
humdingers
دارای برتری فاحش
gross error
خطای فاحش
[ریاضی]
larrup
کتک جانانه زدن شکست فاحش دادن
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changes
تغییر کردن تغییر دادن
change
تغییر کردن تغییر دادن
changing
تغییر کردن تغییر دادن
changed
تغییر کردن تغییر دادن
change over
تغییر روش تغییر رویه
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
stationary
بی تغییر
variations
تغییر
variation
تغییر
misalignment
تغییر
vicissitude
تغییر
conversion
تغییر
conversions
تغییر
commutation
تغییر
alternation
تغییر
change
تغییر
amendments
تغییر
amendment
تغییر
changing
تغییر
mutations
تغییر
changes
تغییر
changeless
بی تغییر
innovations
تغییر
changed
تغییر
dachi
تغییر پا
modification
تغییر
fluctuation
تغییر
shunting
تغییر خط
innovation
تغییر
alteration
تغییر
mutation
تغییر
sex reversal
تغییر جنسیت
modify
تغییر دادن
modifies
تغییر دادن
moveable
قابل تغییر
multiplier
ضریب تغییر
skittish
تغییر پذیر
misalign
تغییر یافتن
modifiability
تغییر پذیری
modifying
تغییر دادن
modificative
تغییر دهنده
modification of the articles
تغییر اساسنامه
modificatory
تغییر دهنده
kaleidoscope
تغییر پذیربودن
secular change
تغییر قرنی
variability
تغییر پذیری
put about
تغییر مسیردادن
phase shift
تغییر فاز
constantly
بدون تغییر
variation
تغییر ناپایداری
palingenesis
تغییر شکل
transformation
تغییر شکل
parathesis
ترکیبی بی تغییر
peripeteia
تغییر ناگهانی
permute
تغییر دادن
transformation
عمل تغییر
changeable
تغییر پذیر
unalterable
تغییر ناپذیر
variations
تغییر ناپایداری
reversal shift
تغییر وارون
transmutation
تغییر شکل
rebus sic stautibus
تغییر شکل
range of variation
ناحیه تغییر
mutability
تغییر پذیری
immutable
تغییر ناپذیر
supple
تغییر پذیر
mutabilty
تغییر پذیری
displacement
تغییر مکان
displacement
تغییر موضع
mutable
تغییر پذیر
nonreversal shift
تغییر ناوارون
invariable
تغییر ناپذیر
changeable
قابل تغییر
frequency fluctuation
تغییر فرکانس
displaceable
قابل تغییر
dimensional change
تغییر اندازه
design change
تغییر طرح
demand shift
تغییر تقاضا
deformation
تغییر شکل
current displacement
تغییر جریان
covariation
تغییر همگام
displaciment
تغییر مکان
fluctuates
تغییر مداوم
fluctuated
تغییر مداوم
variables
تغییر پذیر
frequency change
تغییر بسامد
weather
تغییر فصل
weathered
تغییر فصل
weathers
تغییر فصل
flexility
قابلیت تغییر
effable
قابل تغییر
displeacement of water
تغییر مکان اب
fluctuate
تغییر مداوم
convertibility
توانایی تغییر
concurrent variation
تغییر همزمان
metamorphosis
تغییر شکل
behavior modification
تغییر رفتار
mutant
تغییر پذیر
mutants
تغییر پذیر
automatic take
تغییر پایگاه
altertive
تغییر دهنده
alterant
تغییر دادنی
alterable
قابل تغییر
alterability
قابلیت تغییر
change in demand
تغییر تقاضا
change in supply
تغییر عرضه
change of curvature
تغییر انحنا
commutable
قابل تغییر
variant
قابل تغییر
coefficient of variation
ضریب تغییر
cinversion
تغییر شکل
changer
تغییر دهنده
change spin
چرخیدن با تغییر پا
speed variation
تغییر سرعت
change of speed
تغییر سرعت
change of place
تغییر مکان
modification
تغییر وتبدیل
kaleidoscopes
تغییر پذیربودن
load variation
تغییر بار
transforms
تغییر شکل
left shift
تغییر مکان به چپ
lability
تغییر پذیری
kainotophobia
تغییر هراسی
kainophobia
تغییر هراسی
ireversible
تغییر ناپذیر
invariant
تغییر ناپذیر
transforming
تغییر شکل
transformed
تغییر شکل
transform
تغییر شکل
minor change
خرد تغییر
varies
تغییر کردن
vary
تغییر کردن
metachromatism
تغییر رنگ
mean variation
تغییر متوسط
magnatic displacement
تغییر مغناطیسی
lour
اخم تغییر
mutate
تغییر دادن
mutated
تغییر دادن
altering
تغییر دادن
alters
تغییر یافتن
alters
تغییر دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com