English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
break bulk تفکیک محصولات
Search result with all words
break bulk agent عامل تفکیک محصولات
Other Matches
houses 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
part تفکیک کردن تفکیک شدن
input output table و محصولات
production adviser مشاوره محصولات
domestic products محصولات داخلی
joint products محصولات مشترک
raw products محصولات ناتمام
designs طراحی محصولات
design طراحی محصولات
raw products محصولات اولیه
agricultural products محصولات کشاورزی
home product محصولات ملی
waste product محصولات زائد
primary products محصولات اولیه
home product محصولات داخلی
primary products محصولات پایه
cash crops محصولات نقدی مانند
by product recovery بازده محصولات فرعی
average costs معدل هزینه کل محصولات
product planning برنامه ریزی محصولات
producer advertising تبلیغ محصولات صنعتی
by product cock oven plant محصولات فرعی کک سازی
root crop محصولات دارای ریشههای خوراکی
businesses نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
development توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
developments توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
production تولید حجم بزرگ محصولات
productions تولید حجم بزرگ محصولات
business نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
by product oven محصولات فرعی کوره کک سازی
supplied تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
toxicogenic تولید کننده محصولات سمی
by product coking practice محصولات فرعی کوره کک سازی
supplying تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
root crops محصولات دارای ریشههای خوراکی
imported بردن محصولات به کشوری برای فروش
import بردن محصولات به کشوری برای فروش
finished product محصولات اماده برای توزیع ومصرف
basic crops محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
importing بردن محصولات به کشوری برای فروش
agricultural price policy سیاست تعیین قیمت محصولات کشاورزی
factory ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
factories ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
digital research inc یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher [rare] کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine [combine harvester] کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
products مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
product مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
disintegration تفکیک
break down تفکیک
secernment تفکیک
removal تفکیک
dissociation تفکیک
separations تفکیک
separation تفکیک
denotation تفکیک
segregation تفکیک
severance تفکیک
demodulation تفکیک
disjunction تفکیک
secession تفکیک
breakdown تفکیک
resolutions تفکیک
partings تفکیک
parting تفکیک
breakdowns تفکیک
separating تفکیک
analysis تفکیک
differentiation تفکیک
resolution تفکیک
break تفکیک
breaks تفکیک
R & D سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
separator تفکیک کننده
severable تفکیک پذیر
split risk تفکیک خطر
degree of dissociation درجه تفکیک
color separation تفکیک رنگ
thermal dissociation تفکیک گرمایی
break up تفکیک کردن
separability تفکیک پذیری
self dissociation خود تفکیک
demodulator تفکیک کننده
division of powers تفکیک قوا
resolution power توان تفکیک
racial segregation تفکیک نژادی
photodissociation تفکیک نوری
predissociation پیش تفکیک
ionic dissociation تفکیک یونی
parcelling تفکیک زمین
knocked down تفکیک شده
low resolution تفکیک پایین
dissociation energy انرژی تفکیک
dissociation curve منحنی تفکیک
dissociation constant ثابت تفکیک
detachable bottom کف قابل تفکیک
resolving power قدرت تفکیک
diacritic تفکیک کننده
diacritical تفکیک کننده
response differentiation تفکیک پاسخ
resolvable تفکیک پذیر
discriminator تفکیک کننده
disjunct وجه تفکیک
dissociation تفکیک گسستگی
optical resolution تفکیک نوری
separates جدایی تفکیک
detaching تفکیک کردن
separate تفکیک کردن
separable قابل تفکیک
separable تفکیک پذیر
inseparable تفکیک ناپذیر
dissociate تفکیک نمودن
centrifuges تفکیک کردن
detaches تفکیک کردن
detach تفکیک کردن
separates تفکیک کردن
separated جدایی تفکیک
dissociates تفکیک نمودن
separated تفکیک کردن
dissociating تفکیک نمودن
separate جدایی تفکیک
centrifuge تفکیک کردن
break down of negotiation تفکیک مذاکرات
separations تفکیک متارکه
separations تفکیک کردن
detachable قابل تفکیک
partitions تفکیک کردن
resolution تفکیک پذیری
partition تفکیک کردن
detachments جداسازی تفکیک
detachment جداسازی تفکیک
separation تفکیک کردن
resolutions تفکیک پذیری
segregation تفکیک کردن
separation تفکیک متارکه
international standards organization سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
adobe شرکت نرم افزاری که محصولات Acrobat و ATM و PostScript را تولید کرده است
universal سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
work breakdown structure ساختار تفکیک کار
desegregates تفکیک زدایی کردن
separably بطور قابل تفکیک
desegregate تفکیک زدایی کردن
partition وسیله یا اسباب تفکیک
preesolved پیش تفکیک شده
resolutions تفکیک پذیری رفع
principle of separation of powers اصل تفکیک قوا
separatism تفکیک تجزیه طلبی
desegregating تفکیک زدایی کردن
resolving power توان تفکیک تلسکوپ
partitions وسیله یا اسباب تفکیک
resolution تفکیک پذیری رفع
resolving agent عامل تفکیک کننده
inseparable غیر قابل تفکیک
desegregated تفکیک زدایی کردن
low resolution تفکیک پذیری پایین
break bulk cargo محمولات تفکیک شده
modem تلفیق و تفکیک کننده
denominationalism اعتقاد به تفکیک و تقسیم
segregating جدا سازی تفکیک
segregate جدا سازی تفکیک
segregation تفکیک ذرات بتن
segregates جدا سازی تفکیک
bond dissociation energy انرژی تفکیک پیوند
protective tariffs تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
licence اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licences اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
Xerox PARC مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
licenses اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products. این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
proprietary file format روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
system resolution تفکیک سیستم کار دستگاه
denotes تفکیک کردن علامت گذاردن
discriminating circuit مدار تفکیک کننده مین
denotation علامت تفکیک معنی و مفهوم
disintegration product محصول تجزیه و تفکیک شده
desegregating تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregates تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregated تفکیک نژادی را فسخ کردن
oscillation تفکیک امواج اشکار سازی
exploded pie graph نمودار گرد تفکیک شده
external modem تلفیق و تفکیک کننده برونی
internal modem تلفیق و تفکیک کننده درونی
oscillations تفکیک امواج اشکار سازی
inseparable cost هزینه غیر قابل تفکیک
desegregate تفکیک نژادی را فسخ کردن
resolution قدرت تفکیک [ریاضی] [فیزیک]
denote تفکیک کردن علامت گذاردن
oscillator تفکیک کننده امواج اشکارساز
denoted تفکیک کردن علامت گذاردن
resolvable tartaric acid تارتریک اسید تفکیک پذیر
resolutions قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
hayes compatible modem تلفیق و تفکیک کننده سازگار باهیز
segregative طالب جدایی وابسته به تفکیک وتبعیض
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com