English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
catchpenny تهیه شده برای پول دراوردن تله پول
Other Matches
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
schematize بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
code قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
shared IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
share IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
enable تهیه کردن برای
enabled تهیه کردن برای
enables تهیه کردن برای
enabling تهیه کردن برای
he is an adequate provider برای تهیه خواربار
to provide for old age برای پیری تهیه کردن
to serve the city with water اب برای شهر تهیه کردن
preparatory تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
sour mash غلات خیسانده برای تهیه مشروبات
air target material program برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی
utopianism تهیه طرحهای غیر عملی برای اصلاحات
itemizer کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
utopism خیالبافی تهیه طرحهای غیر عملی برای اصلاحات
lime paste اهک شکفته شده و اماده برای تهیه بتن
curriery محل تهیه چرم دباغی شده برای کار
corsage دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
paragraphist کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
corsages دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
calking chisel نوعی اسکنه برای فاق دراوردن
foundry proof نمونه غلط گیری شده برای تهیه کلیشه یاگراور
cirvis دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
torque کارایی یک نیرو برای به گردش دراوردن جسم
bottoming tap وسیلهای برای دراوردن دندانه در یک سوراخ کور
rolling press الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
valve gear مکانیزمی که برای بحرکت دراوردن سوپاپهای موتورپیستونی
eyeleteer الت برای چشمه دراوردن ازبرودری ومانندان
authors CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
micropro یک شرکت نرم افزاری کالیفرنیایی که برای ریزکامپیوترها برنامه تهیه میکند
embolectomy عمل جراحی برای دراوردن مانع جریان خون
take over bid پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
panatrope اسباب الکتریکی برای دراوردن صدای گرامافون از بلندگو
Daphne گیاه دافنی [که از برگ های آن برای تهیه رنگ زرد استفاده می شود.]
down پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
glossarist کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
transaction trailing ایجاد یک فایل کمکی برای پی گیری به روز دراوردن تمام فایلها
predigest بزبان ساده وقابل فهم دراوردن برای استفاده اماده کردن
boost rocket موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
laying up تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
sense probe مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
straddle trench خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
pre engage ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
burger تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burgers تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
onion skin پوست پیاز [از این رنگینه طبیعی برای تهیه رنگ زرد نخودی استفاده می شود اگرچه ثبات رنگی خوبی ندارد.]
purveying تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
booking نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
cannibalizing استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
bookings نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
nsfnet یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
projection سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
purvey تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys تهیه کردن سورسات تهیه کردن
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
seating تهیه جا
counter preparation ضد تهیه
purveying تهیه
off hand بی تهیه
supplying تهیه
provision تهیه
purveys تهیه
supply تهیه
supplied تهیه
purveyed تهیه
preparations تهیه
ministration تهیه
purvey تهیه
housing تهیه جا
preparation تهیه
procurement تهیه
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
blend تهیه کردن
supply تهیه کردن
blends تهیه کردن
supplied تهیه کردن
processes تهیه کردن
cater تهیه کردن
catered تهیه کردن
catering تهیه کردن
preparations تهیه و ارایش
pitched تهیه دیده
triplication تهیه در سه نسخه
affording تهیه کردن
afforded تهیه کردن
afford تهیه کردن
provides تهیه کردن
provides تهیه دیدن
provide تهیه کردن
provide تهیه دیدن
on the stocks د رشرف تهیه
supplying تهیه کردن
affords تهیه کردن
preparations اتش تهیه
preparations تهیه مقدمات
placements تهیه شغل
placements تهیه کار
placement تهیه شغل
placement تهیه کار
procured تهیه کردن
administers تهیه کردن
administering تهیه کردن
administered تهیه کردن
administer تهیه کردن
procure تهیه کردن
prepare تهیه کردن
provisionment تهیه خواربار
prepares تهیه کردن
preparing تهیه کردن
procures تهیه کردن
lighting feeder تهیه روشنایی
triplicity تهیه در سه نسخه
suppliers تهیه کننده
supplier تهیه کننده
preparation تهیه و ارایش
process تهیه کردن
preparation اتش تهیه
preparation تهیه مقدمات
weaponry تهیه سلاح
caters تهیه کردن
furtherance تهیه وسایل
victual تهیه اذوقه
victualage تهیه اذوقه
vacuum-packed تهیه شده
procuring تهیه کردن
purveyance تهیه خواربار
preparation time زمان تهیه
preparation fire تیر تهیه
the preparation day روز تهیه
the water supply of tehran تهیه اب تهران
laid on <past-p.> تهیه شده
to bargain for تهیه دیدن
preparation fire اتش تهیه
base development تهیه پایگاه
parasceve روز تهیه
to make provision تهیه دیدن
preparator تهیه کننده
preparation of food تهیه خوراک
photo imagery تهیه عکس
fabricator تهیه کننده
preparatorily بعنوان تهیه
data processing تهیه اطلاعات
data processing تهیه و تولیداطلاعات
appropriated <adj.> <past-p.> تهیه شده
to find in تهیه کردن
provided [that] <conj.> تهیه شده
provision تهیه کردن
provided <adj.> <past-p.> تهیه شده
prepare mortar تهیه ملات
counter preparation تیر ضد تهیه
microsoft بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
procured تهیه و تحویل اماد
to lay in a stock موجودی تهیه کردن
precontract preparations تهیه اسناد قرارداد
programs برنامه تهیه کردن
tastiest باسلیقه تهیه شده
tasty باسلیقه تهیه شده
effigies تمثال تهیه کردن
effigy تمثال تهیه کردن
information providers تهیه کنندگان اطلاعات
tastier باسلیقه تهیه شده
preparatory students شاگردان تهیه یا مقدماتی
cold turkey بدون تهیه وتدارک
procuring تهیه و تحویل اماد
affordable قابل تهیه و خریداری
preparatory مربوط به تهیه یامقدمات
forge تهیه جنس قلابی
harnessing اشیاء تهیه کردن
harnessed اشیاء تهیه کردن
bills تهیه کردن صورتحساب
topography تهیه نقشه از عوارض
bill تهیه کردن صورتحساب
forges تهیه جنس قلابی
program برنامه تهیه کردن
procures تهیه و تحویل اماد
advancing قبلا تهیه شده
duplicators ماشین تهیه رونوشت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com