Dictiornary-Farsi | ته دفتر را بستن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
rule off	ته دفتر را بستن


Other Matches

blotters	دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
notary office	دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
engineering office	دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
blotter	دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
induction station	دفتر استخدام دفتر پذیرش
civilian internee information bureau	دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
journalize	در دفتر روزنامه وارد کردن در دفتر ثبت کردن
duty roster	دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
mach hold	بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
central postal directory	دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
To be out to do some thing .	کمر همت بستن ( کمر انجام کاری را بستن )
cahier	دفتر
notary public office	دفتر
record	دفتر
bureau	دفتر
bureaus	دفتر
in office	در دفتر
ledger	دفتر کل
ledgers	دفتر کل
book of account	دفتر کل
volumes	دفتر
offices	دفتر
office	دفتر
book	دفتر
books	دفتر
booked	دفتر
volume	دفتر
office attorney	وکیل دفتر
note book	دفتر کتابچه
cashbook	دفتر نقدی
notary public	دفتر ثبت
waste book	دفتر باطله
journals	دفتر روزنامه
journal	دفتر روزنامه
notary assistant	دفتر یار
minute book	دفتر وقایع
lawyer's office	دفتر وکالت
marriage registry	دفتر ازدواج
message book	دفتر پیام
office manager	رئیس دفتر
postings	ثبت در دفتر
quartermaster's notebook	دفتر سکانی
cash books	دفتر نقدی
registry	دفتر خانه
registry	دفتر فهرست
registries	دفتر خانه
registries	دفتر فهرست
cash book	دفتر نقدی
run book	دفتر اجرا
run book	دفتر رانش
site office	دفتر ساختمانی
social secretary	رئیس دفتر
purchasing office	دفتر خرید
posting	ثبت در دفتر
office of records	دفتر بایگانی
official log book of a ship	دفتر ثبت
order book	دفتر سفارشات
orderly room	دفتر گروهان
pocket book	دفتر بغلی
press copy book	دفتر کپیه
property book	دفتر اموال
purchase ledger	دفتر کل خریدها
purchasing department	دفتر خرید
site office	دفتر مشاوراملاک
account book	دفتر حساب
central office	دفتر مرکزی
offices	دفتر کار
office	اطاق دفتر
book	مجلد دفتر
chancery	دفتر خانه
booked	مجلد دفتر
copy book	دفتر کپیه
offices	اطاق دفتر
budget bureau	دفتر بودجه
advisory service	دفتر مشاور
audit office	دفتر حسابرسی
automated office	دفتر خودکار
bell book	دفتر موتورخانه
bill book	دفتر بروات
book of account	دفتر روزنامه
branch office	دفتر شعبه
copy letter book	دفتر کپیه
courier station	دفتر پیک
day book	دفتر روزنامه
head office	دفتر مرکزی
information bureau	دفتر اطلاعات
inquiry office	دفتر اطلاعات
intelligence office	دفتر راهنمایی
intelligence office	دفتر اطلاعات
job office	دفتر کارگاه
customs	دفتر گمرک
office	دفتر کار
equipment logbook	دفتر تجهیزات
daybook	دفتر روزنامه
books	مجلد دفتر
inventory	دفتر دارایی
drawing office	دفتر طراحی
end office	دفتر انتهایی
engineering office	دفتر مهندسی
registers	در دفتر واردکردن
telephone d.	دفتر تلفن
telephnone book	دفتر تلفن
technical bureau	دفتر فنی
registering	دفتر ثبت
booking	ثبت در دفتر
registering	در دفتر واردکردن
bookings	ثبت در دفتر
registers	دفتر ثبت
translation agency	دفتر ترجمه
register	در دفتر واردکردن
register	دفتر ثبت
information office	دفتر اطلاعات
telephone books	دفتر تلفن
copybook	دفتر سرمشقدار
telephone book	دفتر تلفن
write off	از دفتر خارج کردن
log books	دفتر رخدادهای روزانه
notary	سر دفتر اسناد رسمی
registers	دفتر ثبت نام
log book	دفتر رخدادهای روزانه
morning call book	دفتر بیداری ناو
Home Office [British E]	دفتر وزارت داخله
write-off	از دفتر خارج کردن
administrative contracting office	دفتر استخدام کارگزینی
message book	دفتر یادداشت پیام
write-offs	از دفتر خارج کردن
notaries	سر دفتر اسناد رسمی
marriage registry	دفتر ثبت نکاح
Department of the Interior [American E]	دفتر وزارت داخله
interface	دفتر مشترک قسمتها
civil status office	دفتر سجل و احوال
record of events	دفتر ثبت وقایع
left-luggage office	دفتر بار امانتی
lost property office	دفتر اشیای گم شده
premiership	دفتر نخست وزیری
drawing office	دفتر نقشه کشی
deck log	دفتر وقایع ناو
deck log	دفتر وقایع دریانوردی
master of the court	مدیر دفتر دادگاه
chief clerk of the court	مدیر دفتر دادگاه
register	دفتر ثبت نام
journal book	دفتر گزارش روزانه
Home Office [British E]	دفتر وزارت کشور
building inspectorate	دفتر نقشه کشی
it is quite another story now	ان دفتر را گاو خورد
Department of the Interior [American E]	دفتر وزارت کشور
double entry	دفتر داری مضاعف
registering	دفتر ثبت نام
intelligence journal	دفتر روزنامه اطلاعات
interfaces	دفتر مشترک قسمتها
notary public's office	دفتر اسناد رسمی
register of commerce	دفتر ثبت تجارتی
diary	دفتر خاطرات روزانه
diary	دفتر یادداشت روزانه
record book	دفتر ثتب سوابق
quartermaster's notebook	دفتر مانور ناو
subhome office	شعبه دفتر اصلی
surveyers notebook	دفتر نقشه برداری
purchase ledger	دفتر بزرگ خرید
purchase journal	دفتر روزنامه خرید
property book	دفتر دارایی یکان
journal	دفتر روزنامه یکان
postal directory	دفتر راهنمای پست
docket	دفتر اوقات محکمه
diaries	دفتر یادداشت روزانه
flight log	دفتر وقایع پرواز
sales d.	دفتر فروش روزنامه
dockets	دفتر اوقات محکمه
docketing	دفتر اوقات محکمه
register of patents	دفتر ثبت اختراعات
scrapbook	دفتر اجناس اوراق
scrapbooks	دفتر اجناس اوراق
registries	دفتر ثبت اسناد
diaries	دفتر خاطرات روزانه
docketed	دفتر اوقات محکمه
registry	دفتر ثبت اسناد
passbook	دفتر حساب جاری
pass book	دفتر حساب جاری
journals	دفتر روزنامه یکان
clearing house	دفتر تسویه حساب
notary public	دفتر اسناد رسمی
clearing houses	دفتر تسویه حساب
unit journal	دفتر روزنامه یکان
vouchers	دفتر هزینه ضامن
voucher	دفتر هزینه ضامن
notebooks	دفتر تکالیف درسی
notebook	دفتر تکالیف درسی
range house	دفتر میدان تیر
tome	دفتر کتاب قطور
tomes	دفتر کتاب قطور
parcel post	دفتر امانات پستی
pocketbook	درامد کتابچه یا دفتر بغلی
book value	ارزش ثبت شده در دفتر
book cost	هزینه ثبت شده در دفتر
pocketbooks	درامد کتابچه یا دفتر بغلی
daybook	دفتر ثبت وقایع روزانه
cost ledger	دفتر قیمت تمام شده
accountable property officer's bond	دفتر افسر ذیحساب اموال
accounties	علم حساب یا دفتر داری
command issuing office	دفتر توزیع فرامین یکان