Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (9 milliseconds)
English
Persian
hostile artillery
توپخانه دشمن
Search result with all words
engagement control
کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
shelling report
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions .
توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
Other Matches
pack artillery
توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
galls
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
gall
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
to triumph over the enemy
برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
radio countermeasures
اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
radio deception
گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
hitting
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hit
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
reject
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejecting
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejects
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
enemy alien
طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن
rejected
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
close with
اخذتماس با دشمن درگیر شدن با دشمن
close-up
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close up
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-ups
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
fire capabilities
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
penetration
نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
breaching
رخنه درمیدان مین رخنه نفوذی مواجه شدن با دشمن درگیری با دشمن
roll back
به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
shadower
یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
espionage
جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
close in security
برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
counter force
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
evasions
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
evasion
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
breach
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
identification friendly or foe
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
disorganising
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganised
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
hostile track
تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
disorganizes
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganizing
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganize
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganises
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
spotting board
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
ordnance
توپخانه
artillery
توپخانه
ordnace
توپخانه
gunnery
توپخانه
antitank artillery
توپخانه ضد تانک
gunnery
علم توپخانه
armored artillery
توپخانه زرهدار
artillery branch
رسته توپخانه
artillery group
گروه توپخانه
artillery mount
قنداق توپخانه
artillery mount
سکوی توپخانه
artillery piece
قبضه توپخانه
artillery corps
قسمت توپخانه
artillery brigade
تیپ توپخانه
gunnery
توپخانه دریایی
armored artillery
توپخانه زرهی
army artillery
توپخانه ارتش
artillerist
متخصص توپخانه
artillery ammunition
مهمات توپخانه
artillery annex
پیوست توپخانه
anti aircraft artillery
توپخانه ضد هوایی
flak
توپخانه ضد هوایی
artillery battalion
گردان توپخانه
artillery corps
رسته توپخانه
gunners
جمعی توپخانه
turrets
برج توپخانه
self propelled
توپخانه خودکششی
corps artillery
توپخانه سپاه
medium artillery
توپخانه متوسط
division artillery
توپخانه لشگری
heavy artillery
توپخانه سنگین
gunner's party
گروه توپخانه
fieldartillery
توپخانه صحرایی
division artillery
توپخانه لشگر
field atrillery
توپخانه صحرایی
field artillery
توپخانه صحرائی
coastal artillery
توپخانه ساحلی
cannonry
توپ و توپخانه
artillery
رسته توپخانه
artillery
توپخانه صحرایی
light artillery
توپخانه سبک
gunner
جمعی توپخانه
towed artillery
توپخانه کششی
battering train
توپخانه محاصره
turret
برج توپخانه
end on
سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
approach march
راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
out flank
دور زدن جناح دشمن احاطه کردن جناح دشمن احاطه جناحی کردن
repel
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repels
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repelled
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repelling
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
firing chart
طرح تیر توپخانه
gunnery ship
ناو اموزشی توپخانه
no fire line
خط منع اتش توپخانه
gunnery
قوانین تیر توپخانه
rolling barrage
سد اتش غلطان توپخانه
spotter
دیدبان توپخانه دریایی
flak
توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft artillery
توپخانه پدافند هوایی
corps artillery
توپخانه همراه سپاه
army artillery
توپخانه نیروی زمینی
artillery chart
طرح تیر توپخانه
artillery carriage
قنداق سلاح توپخانه
artillery preparation
اتش تهیه توپخانه
artillery preparation
تیر تهیه توپخانه
artillery fire plan
طرح اتش توپخانه
artillery liaison officer
افسر رابط توپخانه
fire plan
طرح اتش توپخانه
air defense artillery
توپخانه پدافند هوایی
active status
خط مشی فعال توپخانه
aerial field artillery
توپخانه محمول هوایی
all available
تمام توپخانه موجود
air defense artillery fire unit
سکوی توپخانه پدافندهوایی
bogeys
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogies
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
contingent zone of fire
منطقه اتش احتمالی توپخانه
batteries
حمله با توپخانه ضرب و جرح
jato unit
موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
air and naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
fire control
دستگاه کنترل اتش توپخانه
all available
کلیه توپخانه حاضر به تیر
ask ask
توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
stargauge
وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
battery
حمله با توپخانه ضرب و جرح
air defense artillery fire unit
یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
air and naval gunfire
اتش توپخانه دریایی و هوایی
plotting room
مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
surface mission
پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
air spot
تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
towed
توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
air defense artillery controller
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
survey information center
مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
gun salute
سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
bombardment
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardments
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
spotting line
خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
mobile employment
استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
fire unit
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
enemies
دشمن
adversaries
دشمن
foes
دشمن
at d.
دشمن
foe
دشمن
xenophobe
دشمن
adversarial
دشمن
abhorrer
دشمن
foeman
دشمن
hostile
دشمن
adversary
دشمن
enemy
دشمن
waned
جنگ دشمن
front
سمت دشمن
wanes
جنگ دشمن
fronting
سمت دشمن
waning
جنگ دشمن
archenemy
دشمن بزرگ
alien enemy
دشمن خارجی
antichrst
دشمن مسیح
unfriendly
دشمن ناشناس
arch enemy
دشمن بزرگ
wane
جنگ دشمن
enemy
دشمن کردن
potential enemy
دشمن حتمی
man hater
دشمن ادم
merged
دشمن فاهر شد
hateable
دشمن داشتنی
the enemy
نیروی دشمن
feudist
متحد دشمن
the enemy
کشتی دشمن
enemy state
حکومت دشمن
enemy forces
نیروهای دشمن
engagements
درگیری با دشمن
xenophobe
دشمن بیگانه
hostile battery
اتشبار دشمن
enemies
دشمن کردن
enemy state
دولت دشمن
potential enemy
دشمن اصلی
evade
گریز از دشمن
antagonist
رقیب دشمن
contains
احاطه دشمن
antagonized
دشمن کردن
antagonize
دشمن کردن
contained
احاطه دشمن
nemesis
دشمن بزرگ
antagonised
دشمن کردن
antagonising
دشمن کردن
antagonises
دشمن کردن
engagement
درگیری با دشمن
evaded
گریز از دشمن
antagonists
رقیب دشمن
antagonizes
دشمن کردن
evades
گریز از دشمن
antagonizing
دشمن کردن
evading
گریز از دشمن
contain
احاطه دشمن
calibration card
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
observers
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com