English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
base runner توپزنی که در پایگاه است یابسوی ان می رود
Other Matches
batting average میانگین توپزنی
batter توپزنی که نوبت اوست
batters توپزنی که نوبت اوست
not out توپزنی که هنوز اخراج نشده اعلام خطا
non striker توپزنی که با وجود ایستادن جلو میله ضربه نمیزند
roll back کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
aggregate تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregates تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
query زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queried زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queries زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
deployment operating base پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
station list فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
wickets میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wicket میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
languages زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
language زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
dense index اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
status پایگاه
posted پایگاه
site پایگاه
stations پایگاه
posts پایگاه
station پایگاه
sited پایگاه
post پایگاه
post- پایگاه
campound پایگاه
sites پایگاه
lodgment or lodge پایگاه
platform پایگاه
stationed پایگاه
platforms پایگاه
aboard در پایگاه
height of site ارتفاع پایگاه
air base پایگاه هوایی
defense base پایگاه پدافندی
defense base پایگاه دفاعی
air bases پایگاه هوایی
filbert base پایگاه فریبنده
space stations پایگاه فضایی
filbert base پایگاه دروغین
space station پایگاه فضایی
data bank پایگاه داده
data bank پایگاه داده ها
data banks پایگاه داده
data banks پایگاه داده ها
outposts پایگاه مرزی
encampment اردو پایگاه
base of operations پایگاه عملیات
base map نقشه پایگاه
base development ساختن پایگاه
base development تهیه پایگاه
base defense پدافند پایگاه
battle station پایگاه رزمی
battle station پایگاه جنگی
base defense پدافند از پایگاه
base command فرماندهی پایگاه
base camp پایگاه مبنا
class status پایگاه طبقهای
automatic take تغییر پایگاه
air force base پایگاه هوایی
data base پایگاه داده ها
advance base پایگاه جلو
achieved status پایگاه اکتسابی
encampments اردو پایگاه
outpost پایگاه مرزی
naval base پایگاه دریایی
spaceport پایگاه فضایی
naval station پایگاه دریایی
home port پایگاه اصلی
home port پایگاه مادر
knowledge base پایگاه معلومات
space platform پایگاه فضایی
social status پایگاه اجتماعی
professional status پایگاه حرفهای
landing site پایگاه فرود
knowledge base پایگاه اگاهی
databases پایگاه داده ها
hardened site پایگاه مقاوم
vacation camp [American E] پایگاه تابستانی
knowledge base پایگاه دانش
database پایگاه داده ها
relational database پایگاه داده رابطهای
bridgeheads پایگاه درکنار دریا
bridgehead پایگاه درکنار دریا
air force base پایگاه نیروی هوایی
outpost پایگاه نفوذی شطرنج
circuit clout یک امتیاز با دویدن به پایگاه
naval auxiliary پایگاه لجستیکی دریایی
station complement پرسنل خدماتی پایگاه
bare base پایگاه اماده نشده
socioeconomic status پایگاه اجتماعی- اقتصادی
station complement پرسنل ثابت یک پایگاه
active database پایگاه دادههای فعال
commodores فرمانده پایگاه هوایی
advanced landing field پایگاه فرود مقدم
advanced landing field پایگاه هوایی مقدم
air beacon برج مراقبت پایگاه
footholds جای ثابت پایگاه
commodore فرمانده پایگاه هوایی
army base پایگاه نیروی زمینی
foothold جای ثابت پایگاه
bare base پایگاه اشغال نشده
outposts پایگاه نفوذی شطرنج
base running دویدن بسوی پایگاه
frameworks مدیریت پایگاه داده
fire support base پایگاه پشتیبانی اتش
floating base پایگاه شناور دریایی
citadel پایگاه مستحکم ارگ
data base manager مدیر پایگاه داده
data base specialist متخصص پایگاه داده
database disign طرح پایگاه داده ها
database management مدیریت پایگاه داده ها
citadels پایگاه مستحکم ارگ
database structure ساختار پایگاه داده ها
hardware platform پایگاه سخت افزار
corners طرفین پایگاه اصلی
fleet operating base پایگاه عملیاتی ناوگان
dinger دویدن به پایگاه اصلی
distributed data base پایگاه داده توزیعی
exhaustive search جستجو هر رکورد در پایگاه
corner طرفین پایگاه اصلی
cornering طرفین پایگاه اصلی
hard missile base پایگاه مستحکم موشک
data base management مدیریت پایگاه داده
data base administrator مسئول پایگاه داده ها
data base analyst تحلیل گر پایگاه داده
framework مدیریت پایگاه داده
data base environment محیط پایگاه داده
entry در پایگاه دادههای یا کتابخانه
computerized data base پایگاه دادههای کامپیوتری
data base management مدیریت پایگاه داده ها
hit جستجوی موفق در پایگاه داده
base of operations پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
hits جستجوی موفق در پایگاه داده
advance base پایگاه مقدم صحنه عملیات
bring in امتیاز بدست اوردن در پایگاه
connect ضربه موفق در پایگاه دوم
crowd the plate نزدیک به پایگاه اصلی قرارگرفتن
connects ضربه موفق در پایگاه دوم
hitting جستجوی موفق در پایگاه داده
very large data base پایگاه داده بسیار بزرگ
collection و مرتب کردن در پایگاه داده
collections و مرتب کردن در پایگاه داده
database management system سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
relational database management مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
database management program برنامه مدیریت پایگاه داده ها
data base management system سیستم مدیریت پایگاه داده ها
batter's box محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
base loading بارگیری انجام شده در پایگاه
on line database پایگاه داده درون خطی
databases روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
beachhead پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
emplacement پایگاه مستقر کردن کار گذاشتن
base on halls گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
record oriented database management برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
rdbms سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
relational data menagement system سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
database روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
alternates کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
alternate کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
database driver برنامه راه انداز پایگاه داده
beachheads پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
alternate escort operating base پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
flat fuiile database management program برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
basic relay post پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
alternated کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
table oriented database management progr برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
coach's box محل ایستادن مربی در پایگاه 1 و 3 بیس بال
scavenging جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون اجازه
hierarchical data base management system سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
DBA ول اجزا و نگهداری سیستم پایگاه داده ها است
sea frontiers مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
base complex مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
base logistical command یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
proceed time زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
administrators بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
databases تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
framework ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
browses جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
browsed جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
administrator بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
browse جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
match جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
matches جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
schema شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
schemata شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
crossings پرتاب توپ که با زاویه بسمت پایگاه می اید
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com